جلسه یازدهم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی الوند قزوین با استادی اسیستانت مسافر خاطره، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «خانمهای مسافر» روز دوشنبه ۱۷ دیماه ۱۴۰۳ ساعت 15:00 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحالم که امروز افتخار این را داشتم که در کنار شما همسفران باشم. همه ما عضو خانواده بزرگ کنگره۶۰ هستیم. امروز این سعادت نصیب من شده و بسیار خوشبختم که توانستم در جمع شما حضورداشته باشم. ابتدا خودم را معرفی میکنم. من با ۱۵ سال تخریب آنتی ایکسایکسهای مصرفی تریاک، شیره، انواع قرصهای مخدر، ترامادول، متادون، الکل، حشیش و گل وارد کنگره شدم. ۱۷ ماه و ۲۳ روز با روش DST با داروی OT با راهنمایی مسافر میترا سفر کردم. در حال حاضر ۸ سال و ۱۰ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستم. در ادامه سفر سیگار هم به راهنمایی مسافر افسانه داشتم. ۸ سال است که از بند نیکوتین آزاد و رها هستم. در بخشهای مختلفی در شعبه ارغوان تهران خدمت کردهام. 6 سال است که راهنمای DST (راهنمای درمان اعتیاد) خانمها هستم. یک سال هم افتخار این را داشتم که در بخش آموزش بهعنوان اسیسانت آموزش خانمهای مسافر خدمتگزار باشم.
در ابتدا از آقای مهندس و مسافر مونا دبیر شورای اسیسانتها که این دستور جلسه را در بین دستور جلسات سالیانه قرار دادند تشکر میکنم. این باعث شد تا بستری فراهم شود که خانمهای مسافر بتوانند مسائل و مشکلاتشان را مطرح کنند. برای اینکه دیده شوند و جامعه و خانواده بیشتر بتواند آنها را بپذیرد. این امر میسر نمیشد مگر با قوی شدن گروه خانمهای همسفر و مسافر. خدا را شکر که در طی سالهای اخیر هر دو گروه خیلی خوب عمل کردهاند و به قول آقای مهندس وقتی درخت بزرگ میشود، خودش از باغ بیرون میزند و دیده میشود. در پرتو همین تواناییها بود که آقای مهندس این اجازه را دادند تا گروه خانمهای مسافر گسترش پیدا کند. میدانیم که خانمها به علت معذوریتها و محدودیتهایی که دارند، برایشان وارد شدن به این فضاها به خاطر ترس از آبرو، ترس از قضاوت شدن، ترس از طرد شدن، ترس از دست دادن جایگاه اجتماعی، حمایت نشدن و خیلی مسائل دیگر سخت است. خیلی نکات دیگر بود که آقای مهندس اجازه نمیدادند که این اتفاق بیفتد و یک مقدار محدودتر باشند. زمانی که گروه خانمها شروع به کار کرد فقط دو شعبه بود. یکی در تهران و دیگری در اصفهان مشغول فعالیت بود؛ ولی از سال ۱۳۹۷ این اجازه داده شد که در هر سال یک الی دو شعبه در شهرهای مختلف باز شود و در اختیار خانمهای مسافر قرار داده شود. در حال حاضر دو شعبه در تهران، دو شعبه در اصفهان، یک نمایندگی در مشهد، یک نمایندگی در شیروان، یک شعبه نیلوفر قزوین، یک شعبه در کرمان و یک شعبه هم در قشم داریم. در واقع ۹ شعبه مشغول فعالیت برای گروه خانمهای مسافر هستند.
من از سال ۱۳۹۳ وارد کنگره شدم و همیشه شاهد این بودم که آقای مهندس چهقدر خانمهای مسافر را حمایت و ساپورت میکردند. اینکه اتفاقی برای آنها نیفتد یا اینکه خللی در درمان آنها به وجود نیاید و آبروی آنها نیز حفظ شود. همه چیز را در نظر میگرفتند تا بتوانند مکان امنی را برای خانمهای مسافر فراهم کنند تا بتوانند با امنیت وارد شوند و به درمانشان بپردازند. اوایل کار سختی بود تا این پذیرش ایجاد شود. این قانون اتفاق افتاد و الآن خانمهای مسافر بهطور مستقل عمل میکنند. روی پای خودشان هستند و همه کارهایشان را خودشان انجام میدهند؛ حتی در شعب ما ساعتهای همسفران و مسافران باهم تفاوت دارد. هیچ برخوردی با گروه همسفران و خانمهای مسافر اتفاق نمیافتد. کاملاً مستقل و جدا هستند.
بعضی از خانمها به خاطر خجالت کشیدن، ترس از آبرو و خیلی مسائل دیگر میگویند: اگر ما به شعبه بیاییم و یک آشنا ما را ببیند، ممکن است آبرویمان برود؛ ولی همیشه ما میگوییم کسی که در کنگره است یا خودش یا خانوادهاش یا یکی از عزیزانش درگیر مصرف است؛ بنابراین لزومی ندارد که من بخواهم شرمنده باشم. زمانی ما میتوانیم احساس ناامنی کنیم که در آن تاریکی هستیم. وقتیکه قدم در مسیر درست میگذاریم و حرکت میکنیم اتفاقاً بایستی باعث سربلندی و افتخارمان باشد. اینقدر شهامت و قدرت داشتیم که توانستیم این حرکت را انجام دهیم تا بتوانیم از تاریکی خارج شویم. در گروه خانمهای مسافر اکثر خانمها تحصیل کرده، هنرمند یا شاغل هستند. آنها در کنار خانوادهشان مثل همسر، اقوام، پدر و مادر مصرفکننده و درگیر این مشکل شدند؛ همانطور که آقای مهندس میفرمایند: سیستم شبه افیونی خانمها بسیار پیچیدهتر از آقایان است. کارهایی که خانمها بایستی درواقع خلق کنند، مثل دوران بارداری، زایمان و بسیاری از مسائل دیگر را که در نظر بگیریم، متوجه میشویم که سیستم شبه افیونی خانمها پیچیدهتر از آقایان است. درمان هم برای آنها شاید کمی سختتر اتفاق بیفتد و بایستی این کار ظریفتر صورت بگیرد.
خانمها بیشتر از آقایان دچار بیماریهای سایکوسوماتیک یا افسردگی میشوند. به خاطر همین خانمها برای خیلی از مسائلشان است که به مصرف مواد مخدر مثل الکل، سیگار، قرص و ... روی میآورند. اینزمانی اتفاق میافتد که بتوانند آن توانایی را دوباره به دست آورند و وظایفشان را بهدرستی انجام دهند. من خودم دقیقاً به خاطر همین موارد بود که وارد این داستانها شدم. هر راهی را امتحان کردم تا بتوانم خارج شوم. از زمانی که فهمیدم درگیر این موضوع شدم، به هر دری زدم. هر کاری به عقلم میرسید و کسی به من پیشنهاد میکرد، آن راه را میرفتم؛ ولی متأسفانه به نتیجهای نمیرسیدم تا اینکه اِذن ورود به کنگره برایم صادر شد. اینجا دیدم که چهقدر روش درمان، سیستم درمان و همهچیز با جاهای دیگر متفاوت است. میدانیم که خانمها رکن اصلی خانواده هستند. اگر مادری دچار بیماری، اعتیاد یا حال خراب باشد، فرزندان و پدر خانواده هم حالشان خوب نیست. بالعکس آنهم نیز هست. اگر فرزندی، دختری، خواهری در خانواده دچار مشکل شود. پدر و مادر از آن آسیبها و ترکشها در امان نخواهند بود. دائماً نگران و بیقرار هستند و دائماً دنبال راهی میگردند تا بتوانند عزیزانشان را نجات دهند.
وقتی تاریکی به درون هر خانهای نفوذ کند، ساختار آن خانه به هم میریزد. انسانی که وارد تاریکی میشود شاید خودش متوجه این نشود که چه آسیبی به اطرافیانش میزند؛ ولی بعد از اینکه از تاریکی خارج میشود چشمهایش را باز میکند و روشنایی را میبیند، تازه متوجه آن میشود که چه تخریبهایی وارد کرده و چه بلاهایی بر سرخود و اطرافیانش آورده است. آنجاست که میتواند وارد وادی هشتم شود و جبران خسارت کند. همه ما اعتیاد را با گوشت، پوست و استخوان خود واقعاً حس کردهایم. بعضیها در مرحله عینالیقین و بعضی دیگر در مرحله حق الیقین بودیم؛ ولی پذیرفتن این موضوع گاهی دشوار است. برای خود من اوایل نیز خیلی دشوار بود که بخواهم باور کنم که من هم درگیر این مشکل شدهام. امروز افتخار میکنم که یک خانم مسافر شدهام و توانستم از آن عقبهها، گذرگاهها و تاریکیها نجات پیدا کنم. زمانی که انسان میتواند از آن تاریکی خارج شود، تبدیل به انسانی توانمند و قدرتمند میشود و معلمی برای رهایی دیگران است.
میدانیم که هدف از آموزشهای کنگره رسیدن به تعادل و آرامش است و اینکه بتوانیم این تعادل و آرامش را در خانواده برقرار کنیم. سپس بتوانیم در سطح جهانی این را بسط دهیم. به هر حال همه ما درد آشنا هستیم؛ پس اگر عزیزی درگیر این مشکل است، از قضاوتها، تهمتها، حرفوحدیث مردم، از دوری راه، از سختی راه، از فراز و نشیبها نترسد و در این مسیر قدم بگذارد. مطمئن باشیم که نیروهای الهی به بهترین شکل ما را یاری خواهند کرد. به قول آقای مهندس جنگ بدون کشته و خونریزی معنایی ندارد؛ اما با تهور محاسبات صحنه به گونه دیگری میشود. اگر من مشکل و بیماری دارم با شجاعت خودم را در راه بگذارم و درمان کنم. با این کار میتوانم این موضوع را به اطرافیانم بسط دهم.
این را باید در نظر داشته باشیم که گروه خانمها در کنگره فقط مصرف مواد مخدر و محرک پذیرفته میشود. کسانی که فقط مصرف قرص دارند پذیرفته نمیشوند. بعضی از آقایان که آشنا به پروتکل هستند، شاید بخواهند که به همسفران در خانه برنامه بدهند؛ ولی میدانیم که طبق مثلث درمان کنگره (جسم، روان و جهانبینی) بدون آموزش و حضور در کنگره درمان نمیتواند اتفاق بیفتد. در نهایت امیدوارم که خانوادههای محترم به این موضوع توجه کنند، اگر عزیزی را دارند که درگیر این مشکل است او را کمک و حمایت کنند تا اینکه بتوانیم همه ما از نعمت سلامتی و آرامش برخوردار باشیم و این را بتوانیم به خانوادههای خود نیز انتقال بدهیم.
مرزبانان کشیک: همسفر سمیه و مسافر روحالله
تایپ: رابط خبری همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1460