جلسه هشتم از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی راهنمای محترم همسفر علی، نگهبانی مسافر امیرحسین و دبیری مسافرجواد، با دستور جلسه " هفته همسفر" یکشنبه 9 دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد
خلاصه سخنان استاد:
هفته همسفر را به همه عزیزان تبریک میگویم و خدمت آقای مهندس بنیان محترم و خانواده محترم ایشان تبریک میگویم به راهنمای خوبم آقا قاسم که اگر امروز یک آرامش نسبی در زندگی من حاکم است و میتوانم زندگیام را ادامه بدهم مدیون زحمات ایشان هستم از راهنمای مسافرم آقا مهران عزیز کمال تشکر رادارم از ایجنت و مرزبانان عزیز که این فضا را محیا میکنند تشکر میکنم و از تمام عزیزانی که ما را در این مسیر کمک و هدایت میکنند خب هفته همسفر است و باید در مورد این موضوع صحبت کنم من با یک حال خیلی بدی وارد کنگره شدم چون زمانی چشمباز کردم و تصورم این بود که دیگر مسافرم ازدواجکرده و من سختیها را پشت سر گذاشتهام والان دیگر زمان آن است که بازنشسته شدهام باید استراحت و تفریح کنم و آن کارهایی که در طول خدمتم نتوانستم انجام بدم به آن کارها برسم چشمباز کردم دیدم وسط یک معرکه قرارگرفتهام که مسافرم در حال مصرف شیشه و هروئین و شیره است من وقتی اسم شیشه میآمد چهارستون بدنم میلرزید حالا وسط معرکه هستم خدایا چهکاری انجام بدهم تا اینکه لطف خدا شامل حال من شد و توسط آقای عباس کاظمی از دوستان قدیمی با کنگره آشنا شدم و همراه مسافرم به کنگره آمدیم در اوایل خودم خیلی نمیآمدم وقتی شعبه صادق دایر شد راهنمای تازهواردین آقا علیاکبر و آقا روحالله خدا خیرشان بدهد دیدند که خیلی حال من خراب است و گفتند تو که از مسافرت حالت بدتر است پس مداوم بیا و سفر کن من تصورم این بود که من معتاد نیستم و اینجا برای معتادان است زمان انتخاب راهنما گفتم که یک پیرمرد انتخاب کنم که خیلی به من نگوید سی دی بنویس و رفتم به لژیون آقا قاسم وایشان مرا متوجه کرد که کجا آمدهام و سیدیهای آقای مهندس و آقا امین و دیگر اساتید را که گوش میکردم کمکم متوجه شدم که کجا هستم در سی دی همسفر 2 استاد امین خیلی زیبا راجع به این موضوع صحبت میکند که خورشید نور از خودش دارد انسانی که دارای سلامتی است از خودش نور دارد و احساسش کار میکند و معنی محبت و دوست داشتن و عشق را میفهمد ولی مهتاب نور از خودش ندارد و به مزاح میگوید مصرفکنندگان رنگشان مهتابی است در اوایل به من میگفتند که مسافرها احساسشان یخزده و من میگفتم یعنی چه یکبار از دیدبان محترم آقای حکیمی راجع به این موضوع پرسیدم و او یک مثال زیبایی برای من زد و من تازه متوجه این موضوع شدم اینطور نیست که یک معتاد عقل نداشته باشد و محبت را نفهمد ولی قدرت مواد بسیار زیاد است که من متوجه این موضوع میشدم در سی دی همسفر استاد امین میگوید زمانی که خوشیهای اولیه مصرفکننده تمام شود مصرفکننده تازه میفهمد که در چه تلهای افتاده است حالا که میخواهد رها شود دیگر کاری از دستش برنمیآید. من همیشه به مسافرم میگفتم آقا این چهکاری است میگفت بابا من درستش میکنم تا کار بهجایی رسید که حدود 5 سال در این موضوع دستوپا زد ولی بازم هم خدا را شکر میکنیم بهجایی هدایت شدیم که معنی خیلی از الفاظ را عمیقاً فهمیدیم راجع به دوست داشتن و محبت و عشق درجاهای دیگر همصحبت میشود ولی همینجور که یکی از دیدبانهای محترم میگفت در اینجا آقای مهندس عشق و محبت نیست آقای مهندس خود بخشش است اولش گفتم یعنی چه ولی بعد دیدم اگر بخشش باشد عشق و محبت نیز هست و بخشش مرحله عملی دوست داشتن است.
عکاس: مرزبان خبری مسافر امیر
تایپ خبر: مسافر مرتضی لژیون دوم
ارسال خبر: مسافر یوسف لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
212