جلسه چهاردهم از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی راهنمای محترم مسافر اسماعیل، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر مهدی، با دستور جلسه "بنیان" پنجشنبه 6 دیماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد
خلاصه سخنان استاد:
خدا را سپاسگزارم که اجازه داده شده که یکبار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم و همچنین تشکر میکنم از ایجنت شعبه و گروه مرزبانی که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند و خدا قوت میگویم به همه خدمتگزاران کنگره 60.
دستور جلسه: هفته بنیان
امروز آخرین روز از هفته بنیان میباشد که به همین مناسبت این هفته را به بنیان کنگره 60 جناب آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان و همچنین خانواده بزرگ کنگره 60 تبریک عرض میکنم.
طبق فرمایشات جناب آقای مهندس این هفته، هفته همه ما میباشد و به همه ما مربوط میشود، بنیان همه ما است، در بیست و هفت سال پیش در چنین روزهای یک نفر پیدا شد که توانست پرونده اعتیاد خودش را برای همیشه ببندد و راه حلی را پیدا کرد و یا این راه حل، توسط خداوند در سر راه او قرار گرفت که انسان، سیستمهای شبه افیونی، اعتیاد و صور آشکار و پنهان را شناخت و توانست این مسئله را برای همیشه مسدود نماید.
این هفته از این جهت برای ما مهم میباشد که اتفاق بسیار بزرگی رخ داده است و اگر تک تک افراد به گذشته خودشان رجوع کنند متوجه اهمیت این اتفاق خواهند شد البته میتوان گفت چو معما حل شود، آسان شود.
در گذشته چقدر سختی کشیدیم و چقدر کمپ رفتیم با توجه به اینکه میدانستیم کمپ به ما جواب نمیدهد ولی راهی جز آن نداشتیم یعنی بلد نبودیم و هر کسی که میگفت اگر سر این تناب را برای رهایی از چاه اعتیاد بگیرید نجات پیدا خواهی کرد ما به ناچار آن کار را انجام میدادیم، از جمله راههای تجربه شده جهت ترک اعتیاد مانند: ابوالفضل درمانی و... به واسطه اینکه میخواستیم ترک کنیم مشکلات زیادی برای خودمان خانوادهمان و اطرافیانمان بوجود میآوردیم، خود بنده آنقدر ترک کرده بودم که دیگر باورمان نداشتند و این موضوع باعث آزار و اذیت خود و اطرافیان بود، همه ما خواست درمان اعتیاد را داشتیم مانند اینکه اگر بیرون از اینجا به هر مصرف کننده ای بگوئیم که آیا قصد ترک کردن را دارید؟ پاسخ او مثبت است.
در مسیر رسیدن به کنگره حتما همه ما در پرونده خود نقاط مثبتی داشتهایم که به اینجا ختم گردیده است و بابت این موضوع باید شاکر خداوند باشیم.
در سال 1391 بنا به صلاحدید جناب آقای مهندس تعدادی از خدمتگزاران (رهجویان آقای خدامی) برای راه اندازی و خدمت به شهر قم اعزام گردیدند که این افراد شامل آقایان عباس آقائی – پرویز بلاغی – محمد علیرضایی – حسین شعبانی – اکبر علیرضایی بودند که این عزیران همراههان دیگری نیز داشتند و اینها استارد شروع کنگره 60 را در یک زیر زمین بنام کلینیک صدوق در خیابان صدوق زدند و بنده پس از گذشت دو الی سه ماه از آن شروع به کار به این عزیزان ملحق گردیدم و هیچ باوری نسبت به درمان اعتیاد نداشتم و با خود میگفتم که اینجا هم مانند گروههای دیگر میباشد زیرا فرهنگ اعتیاد همراه با دروغ است و اگر یک سفر اولی دروغ نگوید پس برای چه به اینجا میآید، یک مصرف کننده مواد مخدر اگر مشکلات نداشته باشد دلیلی ندارد که در اینجا حضور پیدا کند طبق فرمایش جناب آقای مهندس اینجا جای حال خرابها میباشد و جای کسانی است که از حالت تعادل خارج شده اند ولی این خواسته در وجودشان میباشد و این خواسته را باید کم کم خودش همراه با سیستم و همراه با متد و افزایش دانایی و خود شناسی و آگاهی را روز به روز پرورش دهد.
در پایان باید یادی کنم از خدمتگزاران دیگری که زحمات زیادی را برای بنده عهده دار بودند که این عزیزان بنامهای آقایان آرش یوسفی – اکبرآقا – آقای پوربیک و... میباشند و دیگر اینکه اولین کسی که به بنده خدمت کردن را آموخت آقا مهدی میباشد که خود را مدیون ایشان میدانم.
من همیشه دعا گوی آن دوستانی هستم که به من خیلی کمک کردند انشاالله خداوند خیرشان دهد مانند: محمد بصیری – مجتبی حائری – احمد فهیمی – ابوالفضل شریفی – مهران مهدوی و دیگر دوستان که اسمهایشان را به اندازه یک صفحه یادداشت کردهام و تک تک این افراد نقش داشتند که الان ما یازده الی دوازده سال است که در قم شعبه داریم و شاید خیلی از آنها هم دیگر در این دنیا نباشند مانند: عمو جعفر – فرهاد – حسین علیجانی – فرهاد دریا و خیلیهای دیگر و کسانی هم هستند مانند عباس کاظمی که الان ملک ایشان هم در اختیار ما است و ما در آن فعالیت میکنیم و دیگر ابوالفضل جعفری که همهی این عزیزان نقش داشته اند، شاید الان حضور نداشته باشند ولی نقش داشته اند در ماندگاری یک نفر، در حس خوب دادن به یک نفر، کسی که خواسته درمان اعتیاد داشته باشد با هر نوع اعتیادیی و هر نوع آنتی ایکسی میتواند اعتیادش را درمان کند تا به تعادل برسد و به حس خوب و زندگی برسد و این موضوع زمان میبرد زیرا ما یک روزه مصرف کننده مواد مخدر نشدهایم آقای مهندس هفت، هشت سال بعد از اینکه در حال درس دادن جهان بینی بود و در آن جایگاه لاشه چکهایش را آورد و نشان داد ایشان با آن جایگاه چنین بود پس ما باید زمان را در نظر بگیریم و پیشینه خود را بشناسیم و بدانیم که یک زمینی را، محصول خوب نکاشتهایم و الان کاملا طبیعی است که با این علفهای هرز روبرو هستیم و باید چیزهای خوب بکاریم و کارهای خوب انجام بدهیم و سفر درست انجام بدهیم. یک سفر اولی وقتی کارهایش را درست انجام میدهد آنچنان لذتی از سفرش میبرد که در سفر دوم افسوس میخورد که چرا اینجا مثلا این کار را کردهام و یا چرا به راهنما این جوری گفتم و چرا بعضی وقتها به حاشیه رفتهام و دقیقا ما در لژیون آقای مهندس هستیم وقتی سی دیهایش را گوش میکنیم و مینویسیم. انشاالله که قدر دستور جلسات و جناب آقای مهندس را بدانیم زیرا دنیایی منتظراند تا فقط آقای مهندس را ببینند و یک عکس یادگاری با ایشان داشته باشند و این لطف خداوند است که شامل حال ما شده است که در خدمت ایشان باشیم و این به علت تجربه کردن تاریکیهایمان میباشد و بهایش را دادهایم و الان داریم چیزهای خیلی خوبی را از نزدیک حس میکنیم.
عکاس: مرزبان خبری مسافر امیر
تایپ و ارسال خبر: مسافر یوسف و مرتضی لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
179