پنجمین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی میخک مشهد، با استادی مسافر انسیه، نگهبانی راهنما مسافر سمانه و دبیری مسافر شهربانو، با دستور جلسه «OT»،در روز چهارشنبه ۲۸ آذرماه ۱۴۰۳، رأس ساعت ۹:۴۵ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان انسیه هستم یک مسافر.
خدا را شاکر هستم که امروز در این جایگاه قرار گرفتهام. از نگهبان لژیون سردار، خانم سمانه تشکر میکنم که به من فرصت خدمت دادند. بل از هر چیز، هفته OT را به آقای مهندس و تمام عزیزانی که در این بخش خدمت میکنند؛ از جمله خانم الناز، اسیستانت بخش OT و خانم مینا اسیستانت بخش آمار و فالوآپ، تبریک و تهنیت عرض میکنم.
تمام افراد زمانی که برای درمان اعتیاد، وارد کنگره میشوند و پروسههای لازم را طی میکنند؛ میتوانند با دریافت نامه از راهنما، به کلینیک مربوطه مراجعه کنند و داروی خودشان را بدون هیچ مشکلی، تهیه کنند.این افراد، از جمله خودِ من، تا قبل از سفر در کنگره، با مشکلات فراوان روبرو بودهایم. بهعنوانمثال؛ پیداکردن افرادی که مواد مصرفی مرا توزیع کنند؛ مواجهشدن با این افراد و نوع کیفیت مواد، از دغدغههای همیشگی من بود.
بعد از ورود به کنگره توانستم؛ در کمال احترام و ادب، بدون اینکه جایگاه زن بودنم به مخاطره بیفتد؛ توسّط نامه زردی که از راهنما دریافت میکنم، داروی OT را تهیه و استفاده کنم. البته باید بدانیم که در پشت این مسئله، چندین هزار نفر خدمتگزار هستند که اگر تلاش و خدمت بدون چشم داشت آنها نباشد، این دارو هرگز به این آسانی به دست من و شما نخواهد رسید.
حالا من هم در قبال تلاشهای این افراد وظیفهای دارم. باید رهجوی منظّمی باشم و این دارو را دقیق و رأس ساعت خودش استفاده کنم. باید مطیع راهنمایم باشم؛ تا بتوانم به بهترین شکل ممکن این سفر ۱۰ یا ۱۱ماهه را تمام کنم و بعد از اینکه به درمان رسیدم؛ با خدمت گرفتن در کنگره به دیگر افراد نیازمند نیز کمک کنم.
مشارکت مالی نیز میتواند یک نوع خدمت در کنگره باشد. گاهی کمکهای مالی ما، حتّی اگر کوچک هم باشد؛ میتواند نقش بزرگی در یاری دیگران داشته باشد. شاید بتوانیم با این اقدام، ذرهای از آنچه را که کنگره به ما بخشیده، جبران کنیم.لژیون سردار، این شرایط را برای تکتک ما فراهم کرده است. خداوند را شاکر هستم که من هم میتوانم بهعنوان عضوی از این لژیون، خدمتگزار کنگره باشم و میتوانم در حال خوب دیگران نقش داشته باشم.
پدرم مصرفکننده هستند و من چند باری به ایشان درمورد شربت OT پیشنهاد دادم. امّا قبول نکردند؛ زیرا به این باورند که داخل این شربت ناخالصیهای زیادی وجود دارد. ایشان یک روز مواد تهیه میکنند و گویا کیفیت مواد پایین بوده است و باعث میشود؛ فشار خونشان بالا برود و مدّتی بود که دائم قرص فشار میخوردند و شبها تا صبح کابوس میدیدند.
من اسم پدرم را در یک کلینیک، ثبتنام کردم و الان مدّت یک ماه است که بهصورت آزاد برایشان شربت میگیرم و از آن روز به بعد حالشان بهتر شده است. البته قطعاً کیفیت شربت هایی که به صورت آزاد توزیع می شوند؛ با شربت کنگره قابلمقایسه نیست؛ اما در حال حاضر تا قبول سفر از طرف پدرم، به همین اکتفا میکنم.
در پایان از همه عزیزانی که در این راستا تلاش میکنند؛ سپاسگزارم. همچنین از راهنمای عزیزم خانم فاطمه که حال خوب امروزم را به ایشان مدیون هستم. همچنین برای تمام سفر اولیها، آرزوی درمان و حال خوش را دارم.
تایپ: مسافر انسیه، لژیون سوم نمایندگی میخک مشهد
ویرایش: راهنما مسافر مریم، لژیون پانزدهم نمایندگی میخک مشهد
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
48