کنگره۶۰ ریشه از بنیان عشق دارد و از سماء سیراب میشود، باشد که همچنان شهد میوههایش زنده را از دل مرده بیرون آورد و آغاز احیاء دوباره انسانی اندیشیدن و انسان زیستن باشد تا باد چنین بادا.
در هفته بنیان کنگره۶۰ سعادت داشتیم میزبان دیدهبان لژیون انضباطی مسافر محمدصادق باشیم. ایشان با آنتی ایکس مصرفی هروئین وارد کنگره۶۰ شدند و با روش DST به مدت یک سال به راهنمایی مسافر رضا سفر کردند. ورزش ایشان در کنگره۶۰ راگبی است و بیست و سه سال است که با دستان پرتوان آقای مهندس از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. امیدواریم که این گفتوگو برایتان مفید واقع شده و به جانتان بنشیند.
با عرض خیر مقدم و خوش آمد به شما دیدهبان محترم، لطفاً راهنمایی بفرمایید وقتی مسافری در طول سفر برگشت میکند و سفر خود را خراب میکند همسفر چهطور با آن برخورد کند؟
اول از همه اینکه همسفر کارش مساوی با صبر است. من با مادرم سال 80 به کنگره میآمدم، مادرم را آکادمی میگذاشتم، همسفران هم تازه افتتاح شده بود و در شعبه مادرم و خانم آنی و چند خانم دیگر بودند. من میرفتم و هروئین میکشیدم. تقریباً شش، هفت ماه این روال ادامه داشت تا به جایی رسید و اتفاقی افتاد که خودم تصمیم گرفتم درست سفر کنم. شما اصلأ نباید کاری به مسافر داشته باشید، حتی برای مسافرتان هم نباید بیایید. شما برای خودتان بیایید. کنگره الآن برای همسفران به قدری مهیا است که یک همسفر خیلی راحت درون خودش میتواند بگوید من برای خودم به کنگره میروم و هیچ کاری به مسافرم ندارم که به کنگره میرود یا نمیرود. آنقدر همه چیز کنگره در قسمت همسفران مهیا است و همه چیزش به روز است که شما میخواهید ورزش کنید، هر ورزشی که بخواهید میتوانید انجام بدهید. میخواهید لژیون جونز یا ویلیام وایت یا هر راه دیگری بروید، در اختیار همسفران به راحتی هست. به لطف خانم آنی بزرگ، خانم شانی، خانم کماندار و بقیه همسفران که زحمت کشیدهاند همه چیز مهیا است؛ پس اصلاً نیازی نیست من به مسافرم فکر کنم. ببخشید اینطور میگویم من خودم پدر و همسر هم هستم، ولی اصلاً نیازی نیست به این موضوع فکر کنم پس این روال را ما با مسافران پیش ببریم.
وقتی وارد یک نمایندگی میشوید از نگاه اول به نظرتان چه چیزی نشان دهنده نظم و انضباط آن نمایندگی است؟
طبیعتاً چون هیچ آشنایی ندارید ظاهر آن شعبه به چشم میآید. کپسول آتشنشانی، در و دیوار مرتب، قسمت OT، زومکنهای مرتب، مرتب بودن اتاق قسمت همسفرها، لباس مناسب بچهها و …، شما هر جا که بروید طبیعتاً همه چیز ظاهری به چشم شما میآید؛ اما بعد که مینشینید و نیم ساعت که میگذرد میبینید حس شعبه چه حسی است و چه انرژی دارد.
در مسائل انضباطی چگونه قهر و مهر را به درستی به افراد نشان دهیم؟
مهم ناراحت شدن شخص در کنگره نیست، مهم کاری است که درست و در عمل سالم و با عشق و محبت انجام شود. دیگر اینکه چه اتفاقی برای شخص میافتد، ما زیاد با آن کاری نداریم. ما طبق روال و چهارچوبی که داریم، مثلاً چهارچوب تازهواردین یا چهارچوب راهنمایان و... طبق روالی که یاد گرفتهایم و تجربهای که خودمان داریم، صحبتهایی که در سیدیها میشنویم و صحبتهای چهارشنبه آقای مهندس، طبق آن عمل میکنیم. شما ببینید همه دوست دارند طبق قانون عمل کنند اما همه نمیتوانند طبق قانون عمل کنند. اینجا هم همین است چون همه توان دیدن قانون را ندارند. به طرف میگویند چرا اینجا دوبله ایستادی؟ میگوید مگر چه شده؟
طبق صحبتهایتان به نظر شما چگونه میتوانیم به بهترین شکل از دانش بنیان کنگره60 استفاده کنیم و خودمان را ذرهای به دانش ایشان نزدیک کنیم؟
با نوشتارها و نشریاتی که داریم، با سیدیها و کتابهایی که داریم. روزهای چهارشنبه را به شما پیشنهاد میکنم، مطالب آقای مهندس را گوش کنید. بعضی از این مطالب در سیدیها گفته نشده است. اگر در اینستاگرام نتوانستید گوش دهید هم در آپارات و هم در سایت اصلی کنگره میآید. دانشی که ما داریم توسط آقای مهندس برای همهی ما یکی است چیز خاصی نداریم.
طبق فرمایشی که فرمودید، مسئولیت خودمان را به درستی انجام دهیم، چگونه میتوانیم به مسئولیت پذیری برسیم؟
من همیشه به بچهها میگویم، یعنی به خودم همیشه تکرار میکنم، راهنما وقتی در لژیون حرف میزند به خودش نگاه میکند. در نظر من اینطور است که به خودش یادآوری میکند، سیستم من این است. از اول این را به ما یاد دادهاند. من میگویم طوری خدمت کنم که هیچکس نتواند آنطور خدمت کند؛ یعنی اگر قرار است جایی را جارو کنم، طوری جارو کنم که وقتی بعد از من کسی برای جارو کردن آمد، هیچ چیزی پیدا نکند. من اینطور دوست دارم، یک کار تمیز. من هم سعی میکنم اینگونه باشم.
این که کمیته انضباطی تشکیل میشود همه به یاد ناظم میافتند و وحشت میکنند، بیشتر مربوط به گروه همسفران. این حکمتش چیست؟
کمیته انضباطی مثل گاردریل میماند. این کمیته انضباطی که الآن انجام میشود، اسمش را با مشورت آقای مهندس عوض کردیم و شد جبران خسارت؛ ولی بعداً دوباره همان کمیته انضباطی گذاشتیم و الآن لژیون انضباطی دقیقاً مثل گاردریل عمل میکند. مثل رینگ دور مسابقه بکس اگر نباشد با اولین ضربه به بیرون پرتاب میشود. لژیون انضباطی مثل گاردریل است که اگر بچهها به سرعت بخواهند از جاده خارج شوند خیلی دور نیافتند که ما بتوانیم برویم و آنها را بیاوریم.
چگونه شد و در چه سالی این تفکر لژیون انضباطی در ذهن شما بهوجود آمد؟
ما تقریباً وقتی در حیطه خلاف کار میکنیم طبعأ خلافکار هم پیدا میشود. حیطه ما حیطه جرم و اعتیاد است. درست است که الآن میگوییم بیماری؛ ولی در اصل جرم است. آدمهایی که به اینجا میآیند در ابتدا حالشان اینگونه نبوده است. حریم کنگره توانسته آنها را مهار کند و ساکت نگهشان دارد. فکر میکنم سال ۱۳۸۲ یا ۱۳۸۳ بود که من مرزبان آکادمی بودم و مسافر مجید هم دیدهبان بودند. آن زمان همه چیز روی چارت خودش نبود و لژیون انضباطی را سفت و سخت میگرفتیم که یکی این طرف میکشید، یکی آن طرف و یکی وساطت میکرد. روال کمیته انضباطی اینگونه بود و قانون نداشت و یکی میگفت این بار به خاطر من، دیگری میگفت این بار آخرش است، یکی ناله میکرد و کمی گریه میکرد و به هر طریقی موضوع را جمع میکردند. این شد که دیگر لژیون انضباطی برقرار شد و بعد که قوانین آمد دیگر نیازی به این کارها نبود. طبق قانون، حکمش ابلاغ میشد. الآن هم پنج یا شش قانون داریم، کل قانون انضباطی داخل این برگه میباشد و در سایت هم کل قوانین انضباطی موجود است. شش یا هفت بند دارد و اولین قوانین از سال ۱۳۸۸ صادر شد. در آن سال تعداد دیدهبانها کم بود و من مرزبان بودم.
طراح سؤال و مصاحبه کننده: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
1117