جلسه دوم از دوره سی و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گیلان به استادی راهنما همسفر راحیل، نگهبانی همسفر فرشته و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۳ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شاکرم که در این جایگاه هستم. از همسفر زهرا و نگهبان جلسه بسیار سپاسگزارم که به بنده این فرصت را دادند تا انرژی دریافت کنم. دستور جلسه این هفته بنیان کنگره۶۰ است، همه ما میدانیم که پانزدهم آذرماه هر سال جشن تولد و رهایی آقای مهندس است و همیشه در همان تاریخ ۱۵ آذر برایشان جشن برگزار میشد؛ اما آقای مهندس عنوان دستور جلسه را به بنیان تغییر دادند، به دلیل اینکه نحوه به وجود آمدن کنگره۶۰ را بدانیم؛ زیرا این تولد فقط تولد آقای مهندس نیست، در واقع تولد همه ماست.
تولد زنده شدن دوباره ما همسفران، مسافران و خانوادههایشان. حقیقتاً اگر بخواهیم قدردانی کنیم افراد بسیاری لایق سپاسگزاری هستند، در رأس از آقای مهندس که بنیان یعنی پایهگذار این روش بودند، از خانواده محترمشان مخصوصاً خانم آنی بزرگ که اولین همسفر بودند. آنها علمی که کشف کردند را در اختیار ما گذاشتند، همینطور بیایم به درجات پایینتر، دیدهبانان، مرزبانان، ایجنتها، راهنماها و تمام کسانی که تلاش کردند و توانستند این سیستم را استوار نگه دارند.
زمانی که بنده به نمایندگی گیلان ورود کرده بودم بسیار انگشت شمار بودیم، سه یا چهار سال از تشکیل شعبه گیلان میگذشت، اما تعدادمان بسیار اندک بود. شاید ۱۰ نفر بیشتر نمیشدیم و به خاطر دارم اولین جلسهای که بنده در جایگاه استاد خدمت کردم، دستور جلسه هم در مورد دانایی بود، سه نفر بالا و سه همسفر روبه رویمان در جلسه حضور داشتند.به دلیل اینکه بنده به کنگره۶۰ ایمان دارم، روزی آرزو کردم که این جمعیت آنقدر زیاد شود که تا انتهای سالن جمعیت بنشیند.
خدارا شاکرم که این اتفاق افتاد و افراد بسیاری در حال دریافت آموزش هستند. اکنون دعا میکنم که شعبات بیشتری داشته باشیم تا افراد بتوانند به سهولت کنگره را بیابند و بهره ببرند؛ زیرا ما توانستیم با آموزش به آرامش نسبی دست یابیم. اگر کنگره۶۰ نبود اکنون مشخص نبود برای من راحیل، فرزندم و زندگیام چه اتفاقی میافتاد. شاید یک زندگی از هم میپاشید و عاقبتمان نا معلوم بود و نمیدانم آیا اکنون قادر بودم روی پای خود بایستم یا خیر یا شاید به بیماری روانی مبتلا میشدم، زیرا هیچ آرامشی نداشتم خیلی زود عصبانی میشدم.
اکنون به یاد میآورم که چه کارهایی میکردم؛ اما راهش را نمیدانستم و این کنگره بود که من را نجات داد، همین بنیان بود که علم بسیار عظیم خود را در اختیار ما گذاشت و ما آن را کسب کردیم و همچنان هر اندازه میآموزیم باز هم کم است. اگر اکنون به زندگی خود ادامه میدهیم به این دلیل است که بنیان به ما راه درست زندگی کردن را میآموزد. بنیان به ما زنده شدن را یاد میدهد.
بسیاری از ما کار میکنیم که زنده بمانیم و زندگی کردن را نمیدانیم؛ اما در حال آموزشیم که در کنار کار، فعالیت، مشغله، درد و بیماری و حتی اعتیاد که در کنگره اعتیاد اکنون یک امر خیلی پیش پا افتاده است؛ در صورتی که در کنار تمام اینها به ما یاد میدهد که چگونه زندگی کنیم. پیشنهاد میکنم اگه شخصی سیدی بنیان را گوش نداده است، حتماً گوش کند، زیرا بسیار جالب فرمودند که سابقه خلقت مواد مخدر شاید به اندازه خلقت انسان باشد، یعنی مواد مخدر برمیگردد به همان ابتداییترین دورانی که انسان به وجود آمده است؛ زیرا از نظر آقای مهندس اگر مواد مخدر وجود نداشته باشد، زندگی خوب نخواهد بود.
زندگی ممکن است بسیار خطرناک شود. شاید افرای زیادی باید مصرف کننده و در خواب باشند. اگر مصرف کننده نباشند ممکن است عواقب بسیاری داشته باشد. خوش به حال کسانی که بیدار شدند و اذن ورود به کنگره برایشان صادر شد. آموختیم چه طور خود را نجات دهیم و با صبوری و آرامش کمک حال مسافرانمان شویم. زمانی که به کنگره۶۰ میآییم قصه و بازی تغییر میکند. مهره اصلی من میشوم و باید در این زندگی مهارتم را به نمایش بگذارم. اکنون آموختم با همه مشکلاتی که بر سر راهم قرار میگیرد بتوانم زندگی را جاری و شاد نگه دارم و برای آیندگان محیط خوبی را فراهم کنم. بسیار سپاسگزارم از تمام کسانی که به من این فرصت را دادند و امیدوارم هر شخصی که راه کنگره۶۰ را پیدا نکرده به زودی این مسیر زیبا را بیابد تا زندگی خود را تغییر دهد. آخرین مسئله این است که از آقای مهندس حسین دژاکام ممنونم؛ زیرا از نظر بنده از پدر هم برای من عزیزتر هستند، امیدوارم که سالیان سال عمر طولانی داشته باشند و سایه ایشان بر سر ما مستدام باشد. هر چند که به فرموده آقای مهندس برنامهریزیهای لازم برای آینده نیز به صورت اصولی انجام شده و کنگره۶۰ در حضور و عدم حضور آقای مهندس پابرجاست.
مرزبان کشیک: همسفر صفورا
تایپ: همسفر شبنم رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر شیدا عکاس خبری
ویرایش: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
529