شروع دوباره زندگی

جلسه ششم از دوره‌ سی‌ و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی راهنما همسفر هما، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فهیمه با دستورجلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد

خیلی متشکرم از ایجنت، مرزبانان، نگهبان و لژیون یازدهم که به من اجازه خدمت دادند.
خدا را شاکرم امروز با دستور جلسه «بنیان» در خدمت شما هستم‌؛ چون برای ما شیرین‌ترین و قشنگ‌ترین دستور جلسه می‌باشد.
آقای مهندس فرمودند: دلیل این‌که امروز راجشن می‌گیریم، شروع دوباره زندگی، نور و تاریکی‌هایی که از بین رفت، می‌باشد.
۱۵ آذر برای ما زیباست چراکه باعث شروع رهایی تمام مسافران خانم و آقا و حال خوب همسفران شد.
آقای مهندس فرمودند: در دستور جلسه «بنیان» از  قدیمی‌ها و شعبات خود صحبت کنید؛ در مشهد شعبه‌ای وجود نداشت بلکه بعضی از عزیزان، در سمنان و تهران تعلیم دیده بودند، مثل خانم منصوری و خانم حافظی،از راهنمایانی که از تهران و سمنان به مشهد آمده بودند؛ در ادامه همسفران هانیه، بهاره و مهدیه جزء اولین راهنما‌یان بودند و اولین لژیون‌ها را تشکیل دادند.
فقط شعبه الهیه وجود داشت که آن هم یک دانش‌سرا بود و شعبه‌ دیگری وجود نداشت؛ برای مسافران نیز دقیقاً همین اتفاق افتاد؛ اولین مسافر، آقای اختری بودند.
آقای اختری سفر خود را در تهران انجام دادند؛ به همین دلیل دیگر راهنمایی از تهران تشریف نیاورد؛ اولین لژیون، برای مسافران به دست مسافر اختری تشکیل شد؛ تمام راهنمایانی که الان در مشهد هستند، همه از نقطه شروع آن عزیزان، هستند؛ پس الان که ما این همه شعبه در مشهد و نیشابور، سبزوار و در ادامه قوچان، شیروان، بیرجند، خواف، تایباد داریم، مدیون این عزیزان هستیم.
اولین جلسات کنگره۶۰، در بنگاه یکی از عزیزان مسافر، بعد از آن در شعبه الهیه تشکیل شد.
همسفر احترام برای ما تعریف می‌کردند‌؛ در جلساتی که شرکت می‌کردند، اذیت هم می‌شدند و کم‌کم شعبات شکل گرفت به صورتی که من و شما الان در این‌جا کنار یکدیگر هستیم.
شعبه‌ها بسیار زیاد شدند؛ گرمایش و سرمایش درست شد؛ و اتفاقات خوبی نیز برای ما افتاد.
ما باید همیشه به یاد داشته باشیم، قدردان تمام افرادی که برای ما اثرگذار بودند، باشیم‌؛ که ان شاء الله آیندگان نیز از ما صحبت کنند.
اولین کسی که با شربت اپیوم رها شد، یک خانم مسافر بود که از خودِ اپیوم «تریاک» شروع کردند، بعد شربتOT، شد؛ سفرها به این شکل نبود، سقوط آزاد انجام می‌شد! آقای مهندس فرموند: آقایی به نام مهدی بود که ۶ ماه سفر کردند، ما به ایشان، مهدی تدریجی می‌گفتیم؛ بعد از آن آقای مهندس به تمام کسانی که از قدیمی‌های کنگره بودند، ۱۰ الی ۱۱ ماه سفر دادند.
عوض شدن پروتکل‌ها، قانون‌های همسفران و مسافران نشان دهنده این است، همه چیز در جریان است‌؛ ما هیچ‌وقت نباید روی یک نظر و قانون خاص، تعصب داشته باشیم، چون همه چیز در حال تکامل است.
امروز می‌بینید آقای مهندس فرموند: رهایی روز پنجشنبه نداشته باشیم! بعد فرمودند: داشته باشیم! پس حواس ما باشد همان‌گونه که کنگره۶۰، به ما یاد می‌دهد روی هر مسئله خیلی جدیت و تعصب به خرج ندهیم! همان‌گونه نیز می‌فرمایند: تمام انجیوهای دیگر برای ما قابل احترام هستند.
من این روز را به همه شما عزیزان و تمام قدیمی‌ها و کسانی‌که در آینده قرار است بیایند، تبریک می‌گویم.
ان شاء الله خانواده آقای مهندس، دیده‌بانان‌ و تمام خدمتگزاران کنگره۶۰، سلامت و در آرامش باشند.

رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر یاسمن، همسفر سمیه، رهجوهای راهنما همسفر فاطمه

رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر آذر، همسفر طیبه، همسفر آسیه، همسفر فرزانه، رهجوهای راهنما همسفر فاطمه

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر رضا  
تایپ: همسفر فخری رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پانزدهم) همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پانزدهم) 
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد