English Version
This Site Is Available In English

بنیان یعنی ریشه و بذر

بنیان یعنی ریشه و بذر

قلم حاوی پیام‌های قدرتمندی برای ادامه حیات هر انسانی‌ است؛ در نمایندگی بنیان همسفری خوش قلم؛ توان و همت خود را با عشق و محبت درآمیخت تا با بندبند مطالبی که هر کدام از آن‌ها نغمه‌خوان رهایی بودند بتواند در جهت پیشبرد اهداف کنگره گامی بردارد؛ گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم و از دستاوردها و تجربیات اسیستانت همسفر صفیه در رابطه با دستور جلسه بنیان از ایشان بهره‌مند شویم. شما همسفران همیشه همراه را به کسب تجربه از ایشان دعوت می‌کنیم.

همسفر صفیه و مسافرشان مسعود با بیست و سه سال تخریب وارد کنگره شدند. یازده‌ ماه و ده روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر رضا و همسفر نیره سفر کردند و در حال حاضر راهنمای ایشان خانم آنی کماندار هستند و هم‌اکنون به لطف خداوند و دستان پرتوان آقای مهندس‌ یک‌سال و ده ماه است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر دارت و مسافرشان والیبال است. همسفر صفیه به لطف خداوند و آموزش‌های کنگره‌۶۰ جایگاه‌های خدمتی ازجمله: نگهبانی و دبیری سردار، نگهبان و دبیری  جلسات خصوصی، نگهبان و دبیری جلسات هماهنگی راهنمایان، نگهبان ورزش دارت، سه سال راهنمای تازه‌واردین، راهنمای DST در نمایندگی عطار، ایجنت نمایندگی خیام نیشابور، را تجربه نموده‌اند و در حال حاضر در جایگاه خدمتی اسیستانت نمایندگی‌های خراسان در حال خدمت و آموزش هستند.

به نظر شما معلم خوب کسی است که‌ ساختمان شهر وجودی شاگردی که کج بالا رفته را خراب کند و دوباره بسازد و یا خیر این را به عهده خود او بگذارد؟

یک معلم وظیفه‌اش آموزش هست و از تجربه و علم و دانشی که خودش کسب کرده به دیگران آموزش می‌دهد؛ در این سیستم، راهنما که زمانی ساختمان شهر وجودی‌اش با ناآگاهی کج بالا رفته بود را خودش کوبیده است و از نو ساخته چه بسا آبادتر از قبل هم شده است. پس راهنما فقط آموزش می‌دهد و راه را نشان می‌دهد؛ این خود شاگرد است که باید باورهای غلط و پوسیده گذشته خودش را که چیزی غیر از تاریکی و تخریب نداشته است، بهم بریزد و طبق آموزش صحیح و خواسته‌ای که دارد شهر وجودی‌اش را آباد کند.

همه ما نیک می‌دانیم که هفته بنیان یکی از خاص‌ترین و بهترین دستور جلسه‌ها محسوب می‌شود؛ احساسی که در باب این دستور جلسه، از درون نسبت به الطاف آقای مهندس دارید را در چند سطر توضیح بفرمایید؟

با این سوال شما کل عواطف و احساسات من بهم ریخت، شما فرمودین الطاف آقای مهندس، قطعا الطاف ایشان بی‌نهایت است؛ این بزرگ مردی که با عشقی بلاعوض به من صفیه کمک کرد تا کمبود‌ها و نواقص خودم را به گنج‌های بزرگ در زندگی‌ام تبدیل کنم. الطاف آقای مهندس در ثانیه ثانیه زندگی من جاری است. اینطور احساس می‌کنم که آقای مهندس من را به یک ضیافتی دعوت کرده‌اند و مانند پدری مهربان دست در موهای من می‌کشند و به من عشق، نور و آگاهی را تزریق می‌‌نمایند. آقای مهندس بزرگوار ریشه در عشقی بی‌نهایت دارند، مخلصانه و متواضعانه به من راه درست زندگی کردن و انسان بودن را آموزش می‌دهند. دعای همیشگی من برای ایشان داشتن عمری پر برکت و با عزت است.

در محاوره‌های کنگره می‌شنویم که آقای مهندس هم بنیان کنگره و هم بنیان‌گذار هستند. در این مورد توضیح بفرمایید؟

بنیان یعنی اساس، پایه و آن چیزی که باعث ماندن و پایداری می‌باشد. بنیان‌گذار هم به معنی شالوده‌ریز یا مؤسس می‌باشد. با توجه به اینکه هفته بنیان است، همانطور که استاد امین بزرگوار می‌فرمایند: بنیان دو مفهوم دارد، یکی کشف متد DST و دیگری رهایی آقای مهندس از اعتیاد که این دو با هم ساختار کنگره را به وجود آوردند. آقای مهندس بزرگوار با رهایی خود و گسترش علم درمان اعتیاد نیاز دیگر انسان‌هایی که درگیر این بلای خانمان‌سوز بودند را بر آورده کردند؛ به راستی که ایشان بنیان و پایه این سیستم هستند و با عشقی که نسبت به هم‌نوعان خود داشتند، این سیستم را  بنیان‌گذاری کردند و از آرامش و دانایی خود به انسان‌هایی که خواهان رهایی از تاریکی هستند، می‌بخشند.

خانواده یک ساختاری دارد، اگر بخواهیم این ساختار خانواده را حفظ کنیم باید از  خود گذشتگی و بخشش کنیم. این بخشش و گذشت چه زمانی اتفاق می‌افتد؟

بخشش و از خود گذشتگی زمانی اتفاق می‌افتد که من اول خودم را ببخشم این بخشیدن به این معنا نیست که چون ضعیف و نادان بودم خودم را ببخشم  نه به این معنی که ذات و گوهر وجودی  خود را گم کرده بودم و حال با آموزش‌های ناب این سیستم به گنج درون خودم رسیده‌ام و متوجه روح الهی خودم می‌شوم که بخشی از روح قدرت مطلق است. همانطور که خداوند بخشنده است و آقای مهندس هم علم خود را به من بخشیده است، پس من هم خودم، مسافر و اطرافیانم را ببخشم. خدانگهدار همسفر هانیه باشد؛ همیشه می‌گفتند: بخشش زایش دارد، ببخشید تا بخشیده شوید. اوایل معنی این جملات راهنمایم را متوجه نمی‌شدم؛ اما بعدها فهمیدم که از خود گذشتگی و بخشیدن باعث آرامش خودم می‌شود. زایش بخشش یعنی عشق و محبت روز افزون در وجودم. مسافرم را بخشیدم، چرا که او هم به نوعی معلم من است و با تخریب‌هایی که ناخواسته به زندگی‌مان وارد کرده بود توانستم با این مسیر سبز آشنا شوم.
گاهی بعضی همسفران میگویند ما مسافرمان را بخشیده‌ایم؛ اما بعدها با یادآوری گذشته بهم می‌ریزند. این بخشش نیست بخشش و از خود گذشتگی واقعی این است که من اصلاً فراموش کنم چه گذشته‌ای داشته‌ام، فراموش کنم که چه سختی و رنج‌هایی داشته‌ام؛ به نظر من یک همسفر برای حفظ ساختار زندگی باید هر لحظه بخشندگی را در زندگی‌اش کاربردی کند تا بتواند به راحتی و آرامش بیشتری برسد.

چرا آقای مهندس ۱۵ آذر را هفته بنیان نام نهادند، نه بنیان‌گذار؟

آقای مهندس خودشان نهایت عشق هستند. بنیان یعنی ریشه و بذر؛ برای داشتن باغی آباد، نیاز به بذری با ریشه‌های قوی داریم، پس اول باید بنیانی باشد که بعد بنیان‌گذاری شود، باید بذری باشد که باغ بوجود آید. ۱۵ آذر روز رهایی و تولد دوباره آقای مهندس است و ایشان با محبت فراوان می‌گویند: این هفته تولد همه افراد در این سیستم است. این حرف ایشان یعنی من رهجو هم باید مثل ایشان قوی و مستحکم باشم، پس خود من هم بنیان می‌شوم. اگر ایشان می‌گفتند بنیان‌گذار، این جشن فقط متعلق به خودشان می‌شد؛ اما بنیان نام نهادند؛ چرا که همه ما در آفرینش یکی هستیم و این به معنای آن است که آقای مهندس نسبت به همه اعضای این سیستم، بسیار بسیار بزرگوار و مهربان هستند.

خدمت در کنگره به چه معناست؟

برای من خدمت در کنگره به معنای در هم آمیختن عشق، محبت و از خود گذشتگی است؛ به چه منظوری؟ به منظور کمک به هم‌نوعانی که مانند خودم در تاریکی بوده‌اند. حال من خدمت می‌کنم که خودم دیده شوم تا به جایگاه خدمتی دیگری برسم یا نه خدمت می‌کنم تا از اینکه ساعاتی که کنار دیگران هستم آن‌ها نسبت به خودشان حال خوشی داشته باشند. از نظر من خدمت یعنی تزریق حال خوش به دیگران.

در کتاب 60 درجه زیر صفر می‌خوانیم کسی که به سفر دوم رسیده باید سه کار انجام دهد که یکی از آن‌ها این است که به اصوات ارج بنهید؛ لطفا مختصری توضیح دهید؟

چه سوال سختی، گمان نمی‌کنم که خودم به درک درستی از این جمله رسیده باشم؛ اما مختصر درکی که کرده‌ام این است که ارج نهادن به اصوات به صور پنهان من انسان اشاره می‌کند. آقای مهندس می‌فرمایند: همانطور که در این جهان خاکی زندگی می‌کنیم، همزمان در چندین جهان دیگر هم زندگی می‌کنیم. این جهان خاکی است که زمان و مکان دارد و با درگیری‌های روزمره زندگی این جهان از اهمیت این موضوع دور می‌شویم. برای ارج نهادن به اصوات بنظرم باید به آرامش درونی کافی برسیم و منظور از اصوات، اصواتی هستند که برای راحت‌تر رسیدن به کمال انسانیت و برای رسیدن به فرمان عقل به ما کمک می‌کند. نود و نه درصد انسان روح است و یک درصد جسم انسان، پس برای درک بیشتری از روح نیاز به القائات و الهاماتی داریم که توسط این اصوات انجام می‌شود.

از شما سپاسگزارم که وقت ارزشمندتان را در اختیار سایت نمایندگی بنیان قرار دادید.

تنظیم مصاحبه: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم) دبیر سایت
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .