دوازدهمین جلسه از دوره سی و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی دیده بان محترم مسافر احمد و نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه "بنیان کنگره 60" در روز شنبه یکم دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که اجازه داد در این شعبه کنار شما عزیزان قرار بگیرم، همچنین از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم، از تمام خدمتگزاران این نمایندگی تشکر میکنم و امیدوارم تمام خدمتگزاران از خدمتشان بهره لازم را ببرند.
آقای مهندس بسیار لطف دارند که میگویند در هفته بنیان از من تعریف نکنید و از اتفاقات کنگره ۶۰ بگویید، از انسانهایی بگویید که در این مسیر زحمت کشیدند و رو به جلو هدایت کردند تا ما امروز را بتوانیم تجربه کنیم، اینکه جناب آقای مهندس میفرمایند از من تعریف نکنید به خاطر مناعت طبع و شکست نفسی ایشان است. زمانی که یک اتفاق شگفت انگیز رخ میدهد، یک فرمان الهی اتفاق میافتد و یک عظمتی شکل میگیرد، باید این عظمت را بیان کرد.
در برپایی این عظمت خیلی از انسانها خدمت کردند، کمک کردند، اما وقتی واقعاً به آن فکر میکنیم میبینیم این عظمت از قبل بوده است، اما برای نمایان شدن آن، برای اینکه به یک نقطه مطلوبی برسد، نیاز به خیلی اتفاقات بوده، هست و خواهد بود.
موضوعی بود که من خود به آن فکر میکردم و سر در نمیآوردم و آن این بود که انسان چه موجودی است؟ یک دیدگاه این است که انسان متولد میشود، کمی زندگی و بعد فوت می نماید و تمام؟ حتی اگر این دیدگاه ۹۹ درصد درست باشد، ما باید برای آن یک درصد پاسخ داشته باشیم.
۹۹ درصد انسان از تولد است تا مرگ، بعد هم تمام میشود و یک سوری یک جایی دمیده میشود (البته آن کسی که به کتاب اعتقاد داشته باشد) و حسابرسی میکنند که در این دوران چه کار کردهاید. حالا اگر یک درصد اینگونه نباشد و ادامه دار باشد چه؟ اگر یک درصد ادامه دار باشد تمام معادلات و اصلا تکامل به هم میریزد.
تکامل یعنی تکمیل شدن. آیا انسان به نظر شما با یه دوره از حیات میتواند تکمیل شود؟ تکمیل شدن یعنی آنچه در هستی هست و انسان باید بداند، را بداند. بداند که به فرمان عقل برسد.
آیا میشود با این یک مرحله این کار را انجام داد؟ پس اگر این ادامه دارد یعنی از یک جایی شروع شده است. انسان موجودی است که روح دارد و اختیار دارد و به جهت این اختیاراست که بر سر دوراهی قرار میگیرد.
وقتی حق انتخاب دارد که اختیار تفویض بشود، پس این دوراهی که وجود دارد، یک راه درست است و یک راه نادرست. پس انسان با چه تفکری، با چه جهان بینی و با چه نیرویی راه اشتباه را انتخاب مینماید؟
سپس میگوید انسان موجودی است، که از یک جایی شروع کرده و دو نیرو بر این موجود احاطه دارد و او را راهبری میکند، که یکی نیروی مثبت درونی است و دیگری نیروی منفی درونی می باشد.
از آن نقطه ابتدایی که هیچ کدام یادمان نمی آید، اما همه ی ما حضور داشتیم، همه انسانهایی که در هستی حیات دارند، آن روز موعود، همه حضور داشتند و پیمان بستند و حرکت خودشان را آغاز نمودند.
آنجایی که آغاز شد، نیروی منفی هم کار خود را آغاز نمود، که انسان مسیر درست را انتخاب نکند و برای آنکه انسان آن مسیر درست را انتخاب نکند و مسیر اشتباه را انتخاب نماید، آمد و یک سری ابزار و تله و جاذبه درست نمود، مثل همان چیزهایی که در زندگیمان هر روز میبینیم که جاذبه دارد و انسان سر از کجا می آورد؟ از ازل بوده.
در کتاب ادموند و هلیا تمام اتفاقاتی که در هستی رخ داده است را آقای مهندس دژاکام به شکل نمایش نامه بیان مینمایند. اکنون این جمعی که اینجا هستیم، جمع انسانها، کدام یک از ما یادمان هست که روز اول کجا بوده؟ از نظر ساختاری که بتوانیم یک سالی در ذهنمان تجسم بنماییم، نمیدانیم، اما همان نشانههایی هست که میگوید بله این درست است و وجود دارد، اتفاق افتاده است.
برای اینکه انسان به بند کشیده بشود و راه درست انتخاب ننماید، یکی از کارهایی که نیروی بازدارنده انجام دادند به گونههای مختلف، که انسان را به بند کشیدند. ولی دیدند که هنوز آن بلایی که باید بر سر انسان بیاورند و انسان را نابود کنند و از چرخه حیات خارج کنند، هنوز به آن نقطه نرسیده بودند.
در وادی یازدهم گفته می شود آخرین تیر نیروهای بازدارنده چیزی نبود جز خمر! بعد گفته می شود، از آن میان گلی زیبا و وحشی را به نام خشخاش را انتخاب کرد و دعوت به استفاده کرد، و قضایای خودش.
وقتی به این موضوع فکر کنید می بینید که این مساله مواد مخدر، به یک قرن دو قرن و ... نمی دانم، مبداش کجاست. این قفل به وسیله نیروهای بازدارنده زده شد و انسان را به بند کشید.
همان وادی یازده می گوید که دعوت به استفاده نمایید که متفکرترین انسان ها، زیباترین انسان ها و شجاع ترین انسان ها را تبدیل به بدبخت ترین، زشت ترین و ترسوترین کنید.
آن عظمتی را ببینی که نمیتوانی حسش کنی و انسان ظرفیتش را ندارد که به صورت آشکار تصویری بسازد. اگر آن عظمت را ببینی، متوجه می شوی، آن اتفاقی که در روش دی اس تی و پانزده آذر ماه ۷۶ افتاد، یعنی چه؟
یعنی: دقیقا فرمان مستقیم الهی؛ که باید این قفل باز بشود؛ و این قفل باز شد. آیا می توانید فکر کنید در طول این اعصار، چه انسان هایی حیاتشان به سخت ترین شکل سپری شد به خاطر اینکه راه درمان نبود؟
اصلا فکر کرده اید که چرا من باید در این جغرافیا باشم و یک مسیری را طی کنم و با کنگره 60 آشنا بشوم؟ خیلی ها دوست دارند، در کانادا زندکی کنند، می گویند، چرا من در کانادا به دنیا نیامدم؟ حالا این اتفاق الهی رخ داد و یک فرد را به عنوان یک الگو و نمونه و بنیان رهایی اتفاق افتاد؛ اکنون این را می خواهد گسترش دهد.
در چه حوزه ای؟ با چه افرادی؟ گاهی چند خانواده با هم نمی سازند. مدیریت این چند خانواده چقدر برای انسان سخت جلوه می کند. یک فردی می آید تحلیلی می کند، به نقطه ای رسیده است، که کاملا اختیار داشته است، که به آن نقطه که رسید باقی بماند و آن را گسترش ندهد.
خودش رها شده و درمان شده، برود و زندگی خودش را دنبال نماید. اما ایشان آمدند و حدود یک سال و نیم به گروه دیگری رفتند و تولد یک سال رهایی خود را در آنجا برگزار نمودند و برای اینکه بخواهند یک ساختاری را راه اندازی نمایند، باید نقشه ی آن را روی کاغذ ترسیم نمایند.
شما اگر بخواهید یک سازه ای بنا کنید نمی توانید بگویید یک جا را بکنید و بسازید. نقشه می خواهد، یک اصولی دارد، یک استانداردی دارد. آقای مهندس دژاکام که می خواستند کنگره ۶۰ را پی ریزی نمایند، این تفکر را آوردند، روی نقشه و شروع به کار کردند. در کشوری که مصرف مواد مخدر جرم است و اعتقادی به درمان نیست و به تریاک به عنوان ماده مخدر نگاه می کردند این حرکت آغاز شد.
روز رهایی آقای مهندس دژاکام، پرونده اعتیاد بسته شد، ولی هنوز روند کارهایی که کنگره باید در هستی انجام بدهد، ادامه دار است و تمام نشده است و اول کار هستیم. اگر آقای مهندس دژاکام به راهشان ایمان نداشتند، پس از بسته شدن شعبه آکادمی و آن ماجراها، کنگره ۶۰ را منحل می نمودند.
اینها همه آموزش است، برای من و شمای سفر اولی که اگر، میخواهید تغییر به وجود بیاورید، بایستی کارتان را انجام دهید. در کنگره ۶۰ درمان انجام میشود. ساختار کنگره ۶۰ و درمان آن قابل قیاس با هیچ جای دیگری نیست و باید قدر آن را دانست. تغییر نگرش و تفکر انسان بسیار سخت است و ساختار، باید بسیار قوی باشد که بتواند تغییرات را به وجود بیاورد.
بنده در سال ۸۲ که ابتدای خدمت دیدهبانیم بود، سخنی به جناب مهندس دژاکام گفتم، که بابت این سخن از ایشان و خدا طلب بخشش دارم. به ایشان گفتم که من، صحبتهایی که میکنید را باور نمیکنم، مگر اینکه آنها را به اجرا درآورم. ایشان به من پاسخ دادند، که عیبی ندارد، هرچه میدانی درست است انجام بده، حتماً نتیجه خوبی میگیری.
واقعاً اگر فرد دیگری بود، چه جوابی به من میداد؟ این از جهان بینی آقای مهندس دژاکام است. آقای مهندس دژاکام بیش از ۳۰ سال حکمت خواندهاند و کتابهای زیادی مطالعه نموده و هنوز نیز مطالعه مینمایند. این اتفاق در هستی افتاد و درمان اعتیاد مشخص شد.
سابقه اعتیاد هیچ کدام از ما مشخص نیست، که در کدام حیات به وجود آمده و چند بار با این رنج به این دنیا آمدهایم و دوباره مردهایم و دوباره به دنیا آمدهایم. جهان بینی کنگره ۶۰ معتقد است که انسان موجودی ادامه دار است. تا هستی هست ما هم هستیم.
خداوند، خواب را نشانه آن قرار داده است. کسانی که رها شدهاند، باید حس کنند که با متد «دی اس تی» چه اتفاقی برایشان افتاده و بنیان چه هست. ما باید همیشه قدردان باشیم. هیچ احدی نمیتواند، به کنگره ۶۰ ضربه وارد نماید.
کنگره ۶۰ مانند انگشت اشارهای است که راه را نشان میدهد. قدردان سی دیها و مطالب آموزشی باشید. اگر هین الان آقای مهندس انتشار سی دی هارا متوقف کنند، به اندازه 1000 سال مطلب داریم. بنیان کنگره 60 مانند ریشهای است، که این درخت که سر به آسمان دارد، از این ریشه تغذیه میکند، تا به همان سرگل، که سفر اولیها و عزیزان رها شده هستند، برسد.
اگر به عمق مطالب پی ببریم، نباید با هیچ احدی، هیچ تنشی داشته باشیم. قدر کنگره ۶۰ را بدانید. اگر آقای مهندس دژاکام هستند و اگر جهانبینی هست برای این است که در خودمان تغییر به وجود بیاوریم تا به یک انسان مفید و موثر تبدیل بشویم.
این هفته را به همه تبریک میگویم. همین که در کنگره هستیم باید تبریک گفته شود. و به قول آقای مهندس دژاکام برای کوچکترین پیروزی، باید بزرگترین جشن را بگیریم. برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر، شکر.
تایپ، ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر هادی لژیون نهم
دی ماه 1403 شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
128