محمدی دیگر برای قطع این چرخه معیوب،
محمدی دیگر از جنس خودمان،
مگر محمدکیست کمی بنگر،
جز عشق و محبت مگر چیست کمی بنگر،
جز قلبی بزرگ و مهربان مگر چیست
کمی بنگر؛
او آمده؛ در قالب دیگر؛ این بار برای ساختن ساختاری نورانی
در بدترین جای تاریکی، کمی بنگر
آری این محمد است محمدی دیگر برای کسانی که محبت و
عشق از بینشان رفته است؛ بیا بیا نگاه کن به این دل
چه میبینی جز عشق و محبت که هر روز در تاریکی رشد میکند
این بذر شیرین و زیبا عشق است
که از دست و دل محمدی دیگر برای زندههای مرده
کاشته میشود و میدمد و میدهد عشق به این تاریکی
مثل بادی که یک لحظه شعله ور میکند جرقهای را
آری این محمد است محمدی دیگر برای بزرگترین تاریکی
کمی بنگر
نگارش: مسافر مسلم (لژیون هشتم)
ثبت: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
153