باوری در ناباوری

دومین جلسه از دور دوازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی راهنمای محترم مسافر اسماعیل، نگهبانی مسافر اسد و دبیری مسافر یوسف با دستورجلسه‌" بنیان کنگره۶۰ " روز شنبه ۱ دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

 خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق شد که در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم؛ این هفته به عنوان جشن بنیان و جشن رهایی آقای مهندس است، اگر بخواهم در مورد بنیان بگویم، ایشان مهندس الکترونیک بودند و اولین فردی بودند که چشم‌های الکترونیک را در کشور مطرح نمودند اما در گذر زندگی، ایشان اعتیاد به مواد مخدر پیدا کردند و به مصرف زیاد شیره تریاک و الکل، روی آوردند تا جایی که به دلایل مختلف زندگی خود از دست دادند، همه این مطالب و سرگذشت ایشان، در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر به چاپ رسیده است. 

سپس ایشان راه و روشی را برای رهایی از اعتیاد پیدا کردند، ابتدا خودشان پیشرو و پیشگام شدند و این روش را امتحان کردند و در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۷۶ آخرین قطعه تریاک را مصرف نمودند و از اعتياد رها شدند و در آن لحظه پیام زیبای باوری در ناباوری صادر شد، در آن زمان آقای مهندس نیز باور نمی‌کردند، زیرا خود ایشان نیز در این کتاب مطرح نموده‌اند که من فقط می‌خواستم به مصرف موادمخدر خود سر و سامانی بدهم تا مشخص شود که در طول شبانه‌روز چقدر مصرف می‌کنم، اما به مرور این اتفاق، برای اساتید ایشان جدی گرفته شد و این حرکت میمون و مبارک اتفاق افتاد تا ایشان به درمان و رهایی از اعتیاد برسند و سپس کنگره۶۰ را تأسیس نمودند. 

اما زمانی که کنگره۶۰ تاسیس شد مسیر درمان اعتیاد به راحتی نبود و در دوره‌ای بود که تریاک جرم به حساب می‌آمد و همچنین نگاه به مصرف کنندگان این‌گونه بود که بایستی آنان را به دریاچه شور بیندازند و مصرف کنندگان را به چشم یک مجرم خطرناک می‌دیدند و در همان دوره‌ای که دید درستی نسبت به بیماری اعتیاد نبود کنگره۶۰ پا گرفت و کارش را به عنوان جمعیت احیای انسانی آغاز کرد، اما بارها آقای مهندس را گرفتند و بازداشت کردند و تهمت‌های زیادی به ایشان زدند و چندین بار کنگره۶۰ به دلایل مختلف پلمپ شد، ولی آقای مهندس و خانواده ایشان همواره در این مسیر تلاش نمودند تا کنگره۶۰ به هدف خود که خدمت به انسانهای دربند و گرفتار است را برسانند. 

بسیار مسافرانی در آن دوره نیز بودند که فرمانبردار و پیشگام بودند و گاهی برای اینکه شربت تریاک توسط وزارت کشور پذیرفته بشود مسیر زیادی را طی می‌کردند تا خود را به تنها کلینیک آن زمان که در میدان قزوین بود برسانند و پس از تکمیل کردن پرسش‌نامه و فرم‌های گوناگون داروی خود را تهیه نمایند،امروزه به لطف خداوند و درایت آقای مهندس دانشگاه کنگره۶۰ در حال ساخت و شکل‌گیری است و این بدین معنی است که این علم گسترش پیدا می‌کند و جهانی می‌شود که ابتدا، از درمان اعتیاد آغاز گردید و اکنون به درمان بیماری‌ها می‌پردازد و به سراغ انتقال این علم به جامعه پزشکی و جوامع است.

اما وظیفه من به عنوان مسافر این است که نعمت‌هایی که کنگره۶۰، در اختیار من قرار داده است را بتوانم به بهترین شکل استفاده کنم و ناسپاس نباشم و باید در هر جایگاهی که هستم بتوانم وظایفم را به بهترین نوع انجام بدهم، جشن بنیان تلنگری است که من بدانم که در گذشته چه انسان‌های بزرگی در این مسیر قدم نهادند تا اکنون مسافران بتوانند به راحتی به درمان اعتیاد برسند، پس ما بایستی قدردان این نعمت بزرگ باشیم؛ از شما که با سکوت‌تان به صحبت‌های من توجه نمودید ممنون و سپاسگزارم. 

عکس، متن و ارسال: مسافر محمد