English Version
This Site Is Available In English

به OT داروی درمان نگاه کنید

به OT داروی درمان نگاه کنید

جلسه دوازدهم از دوره چهل و یکم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان ویژه همسفران و مسافران به استادی دیده‌بان محترم مسافر احمد حکیمی ، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه "OT" شنبه 24 آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

از خداوند سپاسگزارم که توفیق داد امروز در جمع شما عزیزان در این نمایندگی حاظر باشم. امیدوارم همه ما قدر کنگره و این اجازه‌ای که به ما داده شد که هدایت شویم و خودمان را پیدا کنیم، مشکلاتمان را حل کنیم و در مسیری حرکت کنیم که بتوانیم از زندگی و حیاتمان استفاده لازم را ببریم را بدانیم. تشکر و قدردانی می‌کنم از همه خدمتگزاران به خصوص بخش OT و این هفته را تبریک می‌گویم. امیدوارم همه خدمتگزاران در کنگره60 از خدمتی که انجام می‌دهند بهره لازم را ببرند. باید به آن چیزی که مصرف می‌کنی نگاه کنی و توجه کنی مخصوصا ماده‌ای مثل اپیوم که اکثر انسان‌ها از این ماده سواستفاده کردند. این ماده به عنوان یک شاه کلید خلق شد که بتواند خیلی از بیماری ها را درمان کند اگر به دست حکیمی حاظر باشد اما اگر دست مردم عادی باشد زهری است شیرین و گوارا و جز تخریب چیزی به بار نخواهد آورد. داستان اپیوم را در وادی یازدهم ردپایش را می‌توانیم پیدا کنیم. من همیشه توصیه می‌کنم به عزیزان در مورد اینکه همیشه از کلمات و جملاتی در کنگره60 استفاده می‌شود که شاید قرن ها از این جملات عبور کنی اصلا قابل تغییر نیست یعنی چنان تعریف به جا از کلمات درست استفاده شده که کاملا منظور را می‌رساند. در وادی یازدهم که دستور جلسه هفته گذشته بود در یک بخشی می‌گوید نیرو های بازدارنده آخرین تیر ترکش خودشان را برای اینکه انسان را به نابودی و به بند بکشانند و آن را گرفتار کنند مطرح می‌کند. می‌گوید آن چیزی نبود جز خمر، اول می‌گوید خمر که دیگر چیزی غیر از آن ندارد مثل یک کشوری که یک سلاحی دارد که چیزی عظیم تر از آن از جهت به وجود آوردن تخریب بالاتر نیست. در ادامه می‌گوید از آن میان گلی زیبا و وحشی به نام خشخاش مطرح کرد و دعوت به استفاده نمود تا متفکر ترین و زیبا ترین و شجاع ترین انسانه ها را تبدیل به بدبخت ترین زشت ترین و ترسو ترین کند. اتفاقی که بار ی خیلی ازما ها افتاده و بنابراین قدر اپیوم و خمر را می‌گوید. این اپیوم یک دارو و شاه کلیدی است که خود این به دست نیروهای بازدارنده استفاده شد که انسان را از ورطه انسانی خارج کند و تبدیل به یک موجود دیگه کند. در ظاهر انسان است ولی کارهایی که می‌کند کارهای انسانی نیست. چه بپذیریم و چه نپذیریم رد پای این موضوع را در کتاب ادموند و هلیا که جناب مهندی به صورت تصویری توضیح دادند از روزی که آدم و حوا این را انجام دادند و به قول معروف به آن میوه ممنوعه که نمی‌دان از کجا به اسم میوه درآمد و چه اتفاقی افتاد، در کتاب مطرح می‌کند چیزی نبود جز خمر و استفاده کردند. از آن جایی که استفاده کردند و انسان نافرمانی کرد و تخریب این ماده شروع شد، این قفل زده شد. کلید برای خداوند پیدا بود ولی برای مخلوقش ناپیدا؛ هیچکدام از ما نمی‌توانیم تصور کنیم که از پیمان الس چه بر ما گذشته و چه مراحلی را طی کردیم و چقدر انسان‌ها گرفتار این مسئله شدند و هیچ راه درمانی نبود. اگر کمی به عقب برگردیم که چرا ما در نوشتار می‌گوییم آنتی ایکس را بگو و سابقه مصرف از فردی نمی‌خواهیم یعنی زمانی که می‌گوید تخریب 30 سال و درسطه یک اندازه‌ای داریم ولی واقعا نمی‌دانیم که منشا اعتیاد تک تک ما کی بوده و برای افرادی که معتقدند که انسان موجودی است که همیشه هست جایش تغییر می‌کند اما همیشه حضور دارد، از خیلی قبل تر می‌تواند باشد امکان دارد یک انسان این قضیه را قرن ها با خود حمل کرده و در رنج ها و عذاب های بسیار زیادی بود اما ما یادمان نمی‌آید و خیلی هم خوب است که یادمان نمی‌اید. باید تشکر کنیم که بی خبریم زیرا اگر از چیزهایی با خبر باشیم و یک سری چیز ها را ببینیم دیگر زندگی عادی که الان داریم را نمی‌توانیم داشته باشیم. اگر انسان به یک ظرفیت بالا و مطلوبی برسد به خیلی از مساعل می‌تواند دسترسی پیدا کند. آیا می‌تواند روند زندگی یک انسان و تکاملی که طی می‌کند همینطور بی حساب و کتاب باشد؟ برای من و شما چه مسیری طی شده و ما در چه کانال های مختلفی در زندگی ‌هایمان قرار گرفته‌ایم که در یک زمانی و در یک جایی قرار گرفتیم تا بتوانیم به واسطه اینکه این قفل با یک کلیدی در سال76 باز شد بتوانیم در آن مسیر حرکت کنیم و از این بندی که نمی‌شود اندازه ای برایش تصور کرد. با دلایلی متوجه شدم که این موضوع از خیلی قبل تر با من بوده و ردپایش را متوجه شدم. از سن طفولیت در جایی می‌رفتم و این قضایا بود انگار که با نگاه من و افرادی که این بساط را داشتند فقط نگاه می‌کردم و خودم را جای آن ها می‌دیدم. بعد خا که به کنگره آمدم متوجه شم که این قضایا برای چه بوده و برای چه این تمایل وجود داشته است. این جز رحمت خدا نبوده و نیست که انسانی که در این مسیر طولانی در این مسیر مخرب حرکت کرده و دائما در جهنم و عذاب و مشکلات بوده، یک راه و شاه کلیدی پیدا کرده تا بتواند آن را حل کند. راه یک مسئله است و اپیوم از ابتدا بوده و خود به تنهایی درمان نمی‌کند و کلید آن در مسیر و پروتکل و چگونگی استفده از آن نهفته بوده است که ما امروزه این رهایی‌ها، این حال خوب و درمان قطعی را می‎‌بینیم. پس به این OT نگاه کن، اینکه دستور جلسه هفتگی قرار داده شده می‌خواهد بگوید یک رویی دارد که مخرب ترین نیرو در آن نهفته است به آن نگاه کن اما اگر طبق پروتکل و فرمانی که صادر شده اگر از آن استفاده کنی می‌تواند حیات بخش ترین و شفابخش ترین دارویی باشد که یک انسان می‌تواند استفاده کند و به درمان قطعی برسد.

پس باید خداوند را شاکر باشیم که OT هست. اگر آقای مهندس می‌فرماید درمان قطعی این است که یک فرد درمان شود و اگر در مزارعی مشغول کار است، هیچ احساسی نسبت به آن ماده نداشته باشد همین تعریف را کسانی به انجام می‌رسانند که در بخش OT مشغول خدمت هستند. پس عزیزانی که در حال سفر هستند و از این دارو استفاده می‌کنندباید بدانند چیست و باید بدانند خیلی از انسان‌ها مسیر های زیادی را طی کردند که این OT وارد چرخه شد. شما اصلا نمی‌توانید تصور کنید 10 سال اولی که اعضا با اپیوم درمان شدند چقدر سختی کشیدند. شما اپیوم را تهیه می‌کنید، بستگی به منطقه آلکالویید های متفاوتی دارد و ما با 38 هزار میلیارد سلول طرف هستیم. یکی خشک است و یکی نرم، باید وزن بشود و بسیار کار سختی بود. آقای مهندس سال 80 با روزنامه امید جوان مصاحبه کردند و آن جا فرمودند که کشور باید تنتور تریاک را تهیه کند. ببینید دورنمای OT را کی می‌دیدند جناب مهندس و همه جا تیتر زدند که آقای دژاکام می‌خواهد مسئله کپنی گذشته را در کشور باب کند. اما این به آرامی و با عملکرد اعضای کنگره با همان اپیوم و همان سختی باعث گردید که این کار انجام شود. من به عنوان سفر اولی که دارم OT را مصرف می‌کنم می‌دانم چه تعداد نیرو در زحمت است که این به دست امثال من برسد. آیا در خلوت خود از این‌ها تشکر می‌کنیم؟ آیا از خود OT تشکر می‌کنیم ؟ انسانی که می‌تواند ببیند و حس کند می‌تواند تشکر کند. شما یک وسیله نقلیه داری به سفر می‌روی برمی‌گردی، آیا از آن تشکر می‌کنی؟ ماشین که این تشکر را نمی‌فهمد ولی تو که می‌فهمی. از ماشین تشکر نمی‌کنی از یک ساختار تشکر می‌کنی که این کار را برای تو انجام داده است. اگر این را ببینی در خانه هم برای یک چای تشکر خواهی کرد. هر کس برای من هر کاری می‌کند لطف و محبت اوست. پذیرش این مسئولیت هاست که انسان را ارتقا می‌دهد. در پایلوت اولیه 50 نفر از کنگره انتخاب شد و کنگره اعلام نمود که چی کسی داوطلب می‌شود و از آن ها انتخاب نمود. همه این ها را روز اول به آن ها گفتند که شما قرار است یک معبری را برای آیندگان بگشایید. درصد بالایی درمان شدند اما کسانی که به کلینیک دادند نتوانستند درمان شوند. برای اینکه انسان از مسیر خودش خارج شود همیشه از یک نقطه ای شروع می‌شود و شعاع اضافه می‌کند. ماموریت نیروی منفی این است و اگر به این موضوعات فکر کنیم متوجه خواهیم شد یک بخش جهانبینی و یک بخش هم OT نیاز است تا این ترمیم در جسم و روان به خوبی انجام بگیرد و تعادل برقرار شود. امیدوارم از این فرصتی که به ما داده شده تا بتوانیم خود را تغییر دهیم نهایت استفاده را ببریم. برای انجام این عمل عظیم همواره شکر شکر شکر.

تایپ و انتشار: مسافر بهنام
عکس: مسافر امیرحسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .