همسفر سمیه ( آ )؛
در کنگره۶۰ آموختیم که برای رسیدن به حال خوب باید سیستمهای شبهافیونی درون بدن خوب کار کند. تغذیه درست، تفکر سالم و مجموعهای از رفتارهای صحیح نیاز است تا این مواد به خوبی تولید شوند. یکی از کارهایی که تأثیر مستقیم روی شبهافیونی بدن دارد، داشتن روابط درست با دیگران است.
انسان موجودی اجتماعی است و برای ادامه زندگی نیاز دارد که در کنار دیگران باشد. جمع خانواده، دوستان، فامیل و آشنایان یا محیطهایی مثل مدرسه، دانشگاه و محل کار مرکز تعامل ما با دیگران است، مهم این که ما در روابط بین خود و انسانها به حال خوب برسیم و از این رابطهها احساس رضایت داشته باشیم. بنابراین لازم است حرمتها و قوانینی برای این روابط تعریف شود تا بتوانیم از همنشینی با دیگران لذت ببریم.
آقای مهندس حسین دژاکام چند مورد از این قوانین را بیان میکنند و میفرمایند: "در روابط با دیگران غیبت و تجسس نکنید، ظن و گمان بد مبرید، گله و شکایت نداشته باشید، انتقاد نکنید و در کل روی نقاط مشترک هم کار کنید."
نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم، منتظر تعریف و تمجید کسی نباشیم و بدانیم چیزی در دنیا ثابت نیست و همیشه همه چیز به یک نفر داده نمیشود.
با رعایت این اصول می توانیم حال خوبی را تجربه کنیم و از روابط با دیگران لذت ببریم.
همسفر مهسا؛
تمامی روابط انسانها در همه مراحل زندگی از یک مثلث تشکیل میشود که عبارتند از: شخص، موضوع یا اشخاص دیگر و قاعده آن، که روابط و نسبت بین آنها است.
برای اینکه فضای مثلث فضای عطرآگینی شود و روابط ما با دیگران روابط درستی باشد لازم است؛ گمان بد نبریم، ظن بد نبریم، تجسس نکنیم، گله و شکایت نکنیم، انتقاد نکنیم، بازخواست و بازجویی نکنیم، دنبال نقاط متضاد نباشیم، لجبازی و قهر کردن را کنار بگذاریم، سخنچینی نکنیم. اگر مجموعه این رفتارها را انجام بدهیم؛ روابط، خوب و شیرین میشود و هرگاه یک انسان را دیدیم که این موارد در رابطه با او صادق بود، احساس آشنایی و دوستی داریم اما اگر بر خلاف این قوانین حرکت کنیم؛ روابط تبدیل به یک فضای زهرآگین و سمی میشود و از دیدن یکدیگر احساس رنج، عذاب و انزجار داریم.
اگر بخواهیم به آرامش برسیم باید چهار اصل را رعایت کنیم که مولانا درباره آن صحبت میکند که اول: بی ثباتی؛ اینکه بدانیم هیچ چیز ثابت نیست و همه چیز متغیر است و اگر بخواهیم چیزی را ثابت نگه داریم و چون توان این کار را نداریم دچار رنج و عذاب و پریشانی میشویم. دوم: قیاس؛ هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنیم چون در قیاس کردن پشت سر را نگاه نمیکنیم و همیشه نگاه به سمت جلو است اگر پشت سر را نگاه کنیم، میفهمیم که در کجای کار قرار داریم. سوم: دربند توجه و توصیف دیگران نباشیم؛ اینکه بدانیم دیگران در مورد شخص من چه فکری میکنند خوب است اما نباید منتظر توصیف آنها باشم. چهارم: در زندگی همه چیز را به همه نمیدهند؛ قرار نیست اوضاع همیشه ایدهآل باشد و نکته دیگری که وجود دارد این است که اگر در روابط با دیگران سعی میکنیم بهترین رفتار را داشته باشیم ولی طرف مقابل آنطور که باید رفتار نمیکند این اصل را به یاد داشته باشیم؛ با نادانان سخن نگو.
تنهایی، بلای جان انسان در اجتماع است و خوب میدانیم که باید با انسانها تعامل داشته باشیم زیرا تکامل در جمع صورت میپذیرد، پس اگر همه این اصول را رعایت کردیم فضای روابط در این مثلث عطرآگین میشود در غیر این صورت فضای روابط زهرآگین است که در اینجا شعری است که میگوید: «ابلیس کی گذاشت که ما بندگی کنیم؟ یک دم نشد که بی سر خر زندگی کنیم.» که در اینجا منظور از سر خر؛ کسانی هستند که روابط ما با آنها روابط صمیمی و درستی نیست.
همسفر سمیه:
در بسیاری از سیدیهای آقای مهندس حسین دژاکام در مورد ده فرمان صحبتهای زیادی شنیدهایم، ده فرمانی که در کل دنیا برای همه آدمها ارزشمند و گرانبها است.
همه ما این ده فرمان را میدانیم و در مورد آنها دانایی داریم اما تا زمانی که به دانایی مؤثر میرسیم شاید نتوانیم آنها را اجرایی کنیم، مثلاً همه ما میدانیم که غیبت بد است و حال آدم را خراب میکند یا به قول قدیمیها گناه دارد اما وقتی میخواهیم آن را کاربردی کنیم این مسئله برای ما حل نشدنی است و گفته شده؛ یا تجسس نکنید، غیبت نکنید، ربا نخورید، رشوه نگیرید، دروغ نگویید، قیاس نکنید، قضاوت نکنید همه اینها اعمال شیطانی است و بوی ابلیس میدهد.
وقتی من در کارهای دیگران تجسس کنم و بخواهم در زندگی شخصی دیگران سرک بکشم از شیطان و کارهای شیطان پیروی کردهام، به من چه ربطی دارد که فلان شخص چه چیزی خریده؟ چه کاری انجام داده؟ چقدر درآمد دارد؟ چقدر حقوق ماهیانه دریافت میکند؟
همه آدمها برای خود لحظات خصوصی دارند حتی مادر و پدر یک فرزند هم نمیتوانند در این لحظات خصوصی وارد شوند، ورود در این کارها باعث میشود که حال خوب ما خراب شود و مثلث اعتماد آدمها بدون هیچ دلیل قانع کنندهای فرو بریزد.
در زندگی ما هیچ موضوعی سکون، ثابت نیست و حال و احوال ما همیشه در حال تغییر و عوض شدن است و از این موضوع میشود به نحو احسنت استفاده کرد زیرا این یک نعمت است که انسان در یک حال و احوال نیست و مدام تغییر میکند.
در آخر دو نکته را همیشه به یاد داشته باشیم: اول اینکه همیشه در جمع باشید و در جمع حضور داشته باشید و هیچ جا و هیچ وقت خودتان را از جمع کنار نکشید، حتما شنیدهاید که میگویند تکامل در جمع صورت میگیرد انسان موجودی است که نباید تنها باشد و در جمع بودن در حال خوب ما بیتأثیر نیست و دوم اینکه در زندگی همه ما یک نفر نیست که تمام امکانات رفاه، آسایش و آرامش را داشته باشد برای مثال؛ یکی تحصیلات دارد، دیگری خانه دارد، یک فرد همسر خوب دارد، یک نفر ماشین خوب دارد و ... از اینجا میتوان فهمید که خداوند به همه انسانها یکسان و به یک اندازه نعمت نداده است بنابراین ما باید برای بهتر شدن و بهتر زیستن تلاش کنیم و شکرگزار خداوند باشیم چرا که؛ شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند.
تهیه گزارش: همسفر سمیه ( آ )، همسفر مهسا و همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر شهلا ( لژیون دوم )
تایپ: همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر شهلا ( لژیون دوم )
ویراستاری و تنظیم: همسفر زهرا ( دبیر سایت )
عکاس و ارسال کننده: همسفر فاطمه ( نگهبان سایت )
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
180