برداشت از سیدی ابلیس
به نام قدرت مطلق الله
«سلام ما را یادی نمودی و از اینکه تیکه بر یک پته زرشکی زرنگار کرده بودیم برخاستیم، دیدیم بوی آشناست و اکنون که نزد شما میباشم خشنودم که از تنهایی به درآمدم.»
در روابط ما با تمام شرایط و مسائل زندگی، مثلثی تشکیل میشود که به طور مثال: یک ضلع مثلث من هستم، یک ضلع مثلث همسرم و قاعده روابط بین ما است؛ یا یک ضلع من هستم،یک ضلع شاگردهای من داخل لژیون و قاعده آن ارتباط بین ما است؛
یعنی این مثلث من، تو و نسبتها است، یا من و یک موضوعی و پیوند بین ما است، که این مثلث را به وجود میآورد، در این مثلث فضایی وجود دارد و مربوط به این است که ما چگونه عمل میکنیم و او چگونه عمل میکند و ارتباط بین ما چگونه است؟
گاهی اوقات روابط بین مثلث فاجعه است، از دیدن همدیگر هیچ لذتی نمیبریم، فضای بین ما مسموم و آلوده است، ما هستیم که فضای این مثلث را میسازیم اگر بخواهیم فضای مثلث خوب و عطرآگین باشد، به رفتار من، تفکرات من بستگی دارد.
به عقیده من، ما آدم بد نداریم، اطلاعات آنها اشتباه و دانش آنها کم است، اگر کج خلقی میکند از روی جهل و نادانی آنها است، اگر به آن درک و آگاهی برسند انسانها برای بقاء از مال خود هم میگذرد.
حال ما چه کنیم که فضای این مثلث عطرآگین و خوب شود و از آن فضا لذت ببریم و در این فضا قرار بگیریم. نباید غیبت کنیم، تا شروع به غیبت از کسی میکنیم در فضای خود شروع به سمپاشی کردن میکنیم و آن را آلوده میکنیم.
وقتی در فضای مثلث رابطه قرار میگیریم با غیبت کردن، گمان بد، تجسس، گله و شکایت و هر کار ضدارزشی فضای مثلث را آلوده میکنیم؛ به عبارتی در این فضا باید روی نقاط مشترک کار کنیم تا فضا متشنج نشود.
برای فهم بهتر این مسائل، مولانا چهار اصل دارد که باید آن ها را رعایت کنیم تا به آرامش برسیم.
۱)بیثباتی:
در سیستم و در هستی هیچ چیز ثبات ندارد و همه چیز متغیر است. ما میخواهیم همه چیز را ثابت نگه داریم و چون نمیتوانیم، دچار رنج و عذاب میشویم.
۲)مقایسه:
این مسئله بلای جان همه انسانها است. هرگز نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم. همیشه در قیاس به جلوتر نگاه میکنیم، به پشت سرمان نگاه نمیکنیم که از چند نفر جلوتر هستیم؟ حداقل از ۱۰ نفر که جلوتر هستیم؛ در ضمن زندگی یک مسابقه است و این مسابقه را هر کس در یک جایی و یک زمانی شروع کرده است. همه با هم شروع نکردهاند. پس مقایسه کردن خود با دیگران، آرامش را از بین میبرد.
۳)توجه:
نباید دربند توصیف و توجه دیگران باشیم، تا دیگران از ما تعریف میکنند خوشحال هستیم و تا از ما تعریف نکنند حالمان خراب است.
پس این سه اصل بیثباتی، خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم و دربند توصیف دیگران نباشیم، اینها در آن مثلث من و تو و نسبت ما و در روابط فی مافیه ما اثر دارد، اگر اینها را مراعات کنیم فضای ما عطرآگین و خوب است.
۴) در زندگی همه چیز با هم، به یک نفر داده نمیشود.
مولانا چقدر زیبا گفت:
آن یکی خر داشت پالانش نبود
یافت پالان، گرگ خر را در ربود
این جزو قوانین زندگی است که گاهی چیزی به دست میآوری ولی چیز دیگری از دست میدهی.
نکته مهم دیگر؛ تنهایی بلای جان انسانها است. تنها از نظر اجتماع است نه مجرد بودن، ما در کنگره از جمع بودن خود لذت میبریم. اگر برای جمع ارزش قائل باشید، جمع هم برای شما ارزش قائل میشود.
شاد و غمگین بودن ما تحت تأثیر سیستم بیوشیمیایی ما است؛ وقتی خوشحال یا عصبی میشویم، هورمونهایی در بدن ترشح میشود؛ و یکسری چیزیها باعث میشود که کورتیزول ترشح شود یا سروتونین یا دوپامین، همه بستگی به رفتارها و کردارهای ما دارد. امیدوارم که این مطالب را به کار گیریم، در هر جمعی که هستیم اگر بخواهیم آن فضا عطرآگین شود باید اصولی را انجام بدهیم و اگر انجام ندهیم فضای خیلی بدی را خواهیم داشت.
نویسنده: راهنما همسفر اعظم
ویراستاری: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون یکم)
تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
48