سیزدهمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی خواف، با استادی راهنمای محترم مسافر جواد، نگهبانی راهنمای محترم مسافر مهدی، دبیری مسافر محمود با دستور جلسه "وادی یازدهم و تاثیر آن روی من" روز سهشنبه ۲۰ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
میرسند آنانی که تشنه و مشتاق سیراب شدن بودند و آنانی که از سکون به حرکت در نمیآیند هرگز نخواهند رسید. ماندن در میدان، کلید پیروزیست و آنانی که میمانند و هرگز تسلیم نمیشوند عاقبت پیروز خواهند شد.
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم جهت اجازه حضور و توفیق خدمت، از نگهبان عزیز سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. همیشه در دستور جلسه وادیها به این نکته اشاره میکنم که ۱۴ وادی، ۱۴ ستون مستحکم است برای عبور از دوزخ به سمت فردوس، در این ده تا وادی گذشته، من خودم متوجه شدم که اگر قرار است از تاریکی و ظلمت خارج شوم و در مسیر روشنایی قدم بردارم و بتوانم به تعادل، آرامش و آسایش در زندگی برسم باید یک سری از قوانینی که رعایت نمیکردم و نمیدانستم را حالا باید بدانم و انجام دهم و رعایت کنم.
با توجه به قدرت اختیاری که خداوند به انسان داده، انسانها همیشه در سر دوراهی قرار دارند و میتوانند انتخاب کنند که کدام راه را بروند انسانهایی که در مسیر آموزش قرار میگیرند هدفشان کسب دانایی است، در کنگره به دانایی، قدرت تشخیص و ماهیت خواستهها میگوییم.
شیطان یا نیروی منفی یک هدف را در هستی دنبال میکند وظیفهاش یک چیز است اینکه آن قدرت تشخیص ماهیت خواستهها و دانایی متوقف شود و انسانها از صعود جا بمانند یعنی به ارتقا نرسند، از مرحله نفس اماره عبور نکنند و در همان مرحله نفس اماره بمانند. انسانی که نتواند آموزش بگیرد، کسب دانایی کند و نتواند آن چیزی که آموخته است را انجام بدهد در مرحله نفس اماره که بالاترین مرحله نفس در حیوان و اولین مرحله نفس در انسان میباشد گیر میکند و دیگر توجه به قوانین جاری در هستی ندارد.
در تمامی ادیان الهی قوانین جاری در هستی مشترک است ما در بعضی اوقات به آن چیزهایی که داریم توجه نمیکنیم. بعضی وقتها توجه نمیکنم چه متونی در اختیار من قرار دارد، تمام رمز و رازهای رسیدن به موفقیت به سادهترین شکل در کتاب ۱۴ وادی یا عشق برای ما توضیح داده شده است. در وادی یازدهم قوانین را برای ما شرح داده است که قوانین چه چیزی است، دروغ نگو، دزدی نکن، خودبین نباش، گمان بد مبر، رشوه نخور، عیبجو نباش، کم فروشی نکن، ترشرو نباش، فساد نکن، مواد مخدر مصرف نکن، پیمان شکن نباش، خیانت نکن، حق را ناحق نکن، عدالت را جاری داشته باش و به در راه ماندگان کمک کن، تفکر کن و تعقل کن.
در مسیر آمدن با آقا مهدی صحبت میکردیم شاید از حال دل مصرف کنندهها کسی خبر نداشته باشد ولی از نظر تمام آدمهای دیگر مصرف کنندهها بدترین نوع آدم هستند. در همین وادی دلیلش را میگوید، میگوید لحظهای که شیطان یا اهریمن سرپیچی کرد تمامی یاران را صدا کرد و گفت بلند شوید، بروید و بر اساس این قدرت اختیاری که به انسان داده شده است او را از راه به در کنید و گفت تنها قدرت ما این است که از طریق الهامات و القائات عمل کنیم و میگوید، سمیترین و زهرآگینترین تیرش که مصرف مواد مخدر بود را نشانه گرفت که چه بود؟ خمر، خمر را در کنگره به قشنگی یاد گرفتهایم که چه است چیزی که پرده و پوشش در روی افکار و اندیشه من بکشد و تاثیر داشته باشد را خمر میگویند.
مصرف هرگونه ماده مخدر تفکر من را افیونی میکند تصمیمات من بر اساس مصرف مواد مخدر گرفته میشود، کسی که پرده و پوشش روی افکارش قرار میگیرد آیا میتواند قوانین را رعایت کند؟ نمیتواند دروغ نگوید نمیتواند دزدی نکند نمیتواند کم فروشی نکند نمیتواند گمان بد نبرد پس در نتیجه یعنی یک شخصی که مصرف کننده مواد مخدر است تمام قوانین را زیر پا میگذارد.
کسی که تمام قوانین را زیر پا بگذارد آیا میتواند جوششی داشته باشد؟ اصلاً دارای پتانسیل و یا اختلاف ارتفاعی میشود؟ قطعا نمیشود حتی تنزل پیدا میکند و مقام انسانی و شان و جلال و عظمت خودش را در جایی جا میگذارد برای همان است که ما به محض اینکه در کنگره ورود پیدا میکنیم و مشغول به آموزش گرفتن میشویم روز به روز، هفته به هفته و ماه به ماه از آن جایی که بودیم فاصله میگیریم، یعنی در حال کسب منابع علمی و کسب آموزش هستیم این است که ما را دچار اختلاف ارتفاع میکند که در ادامه با یک سفر ۱۰ الی ۱۱ ماهه با قطع مصرف مواد مخدر و با کسب آموزش مقداری به تعادل میرسیم. در همین وادی هم میگوید، که تعادل از قوانین جاری در هستی است یعنی وقتی که من به تعادل میرسم حالم خوب است دچار افراط و تفریط نیستم وقتی کسب آموزش کردم و تبدیل به چشمه شدم این را گفتم که تک تک ما چشمه هستیم از به هم پیوستن تک تک ما است که رود تشکیل میشود.
هدف این است که پس از طی کردن مسائل و مشکلاتی که بر اثر عدم رعایت قوانین هستی برای ما به وجود آمده است را حل کنیم و به آن تعادل لازم برسیم، کسی به آن تعادل میرسد که ده وادی قبل را به درستی یاد گرفته باشد کسی که یاد گرفته باشد هستی مبنایش داد و ستد است یعنی، اگر آمدم و چیزی گیر من آمد باید در ازای آن چیزی بدهم از صحبتهای من فقط برداشت بر مبنای خدمت مالی نکنید، یعنی اگر افرادی آمدند برای من وقت گذاشتند و به من آموزش دادند که من دارای آن اختلاف ارتفاع و پتانسیل شوم حداقلش من برای خودم وقت بگذارم و جلساتم را بیایم، نه اینکه هر وقت دلم خواست بیایم و هر وقت دلم خواست بروم، یعنی من بفهمم که هستی مرحله به مرحله از کلاس اول کسب آموزش، دوم، سوم، چهارم و... تا مقطع تحصیلی بعدی مقطع و دانشگاه پایانی در کار نیست.
دلیل کسب این آموزش ها در وادی بعد (وادی 12) در آخر امر؛ امر اول، اجرا میشود، تمامی این کسب آموزشها منجر به این میشود که من بعد ۱۰ الی ۱۱ ماه تصمیمی که روز اول گرفتم برایم به اجرا در بیاید و من آزاد و رها شوم، خیلی از مطالب آموزشی در کنگره را معلم بزرگ همه ما جناب آقای مهندس و استاد امین به سادهترین شکل ممکن برای ما توضیح میدهد که ما بهترین آموزش را بگیریم.
یادمان باشد این من هستم که نمیخواهم آموزش بگیرم و نمیخواهم صفات بدم را بدهم و در وادی ۱۰ گیر کردم من هستم که نمیخواهم خودم را در مسیر تزکیه و پالایش قرار بدهم، تزکیه کی میآید، از پاکیزه شدن من بر اثر مسائل ضد ارزشی، باید پاکیزه شوم، باید در حال تزکیه باشم، اگر تزکیه نشوم چشمه نمیشوم هرچه مراحل تزکیه و پالایش من شدتش بیشتر باشد چشمه جوشانتر میشود و خداوند افرادی که در این مرحله هستند را دوست داردکه به قدرت تشخیص برسند. در کلام الله پیامبر به خداوند میگوید: خداوندا به من قدرت تشخیص عطا بفرما، زیرا فاصله بدی تا خوبی، تاریکی تا روشنایی به فاصله یک تار مو است و من نمیتوانم تشخیص بدهم. امیدوارم همه ما حواسمان جمع باشد که در چه مسیری و در چه بستری قرار گرفتیم و قدردان زحمات خودمان باشیم و برای آن وقتی میگذاریم ارج بنهیم و ارزش قائل باشیم. از اینکه به صحبتهای من گوش دادین از همه شما سپاسگزارم.
مرزبان خبری: مسافر علی اصغر
تایپ: مسافر امیر علی لژیون اول خواف
عکاس: مسافر امیر حسین لژیون دوم خواف
ارسال: مسافر مهدی لژیون هفتم شفای مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
245