در فیلم و داستانها یک علامت شبیه دایره وجود دارد که شامل دو بخش است، یک بخش سفید یا روشنایی که یک لکه سیاه دارد و یک بخش سیاه که یک لکه سفید دارد، کل این دایره موجودیت و چرخه هستی است؛ قسمت روشن مثبت و الهی است. چرخه یین و یانگ در زبان چینی یین یعنی جوانی، خامی، تاریکی و یانگ نام یک رودخانه در چین است که به معنی پختگی و خرد و پیری است. هر موجود و موجودیتی دو بخش پنهان و آشکار دارد اما هر بخش آشکار و پنهان یک قسمت اهریمنی و تاریک و یک قسمت روشن الهی دارد. نسبتها همیشه یکسان نیست و این نسبت در حال تغییر است و با هم در حال درگیری و کشمکش هستند. یک زمانی قسمت منفی رشد میکند و زمانی مثبت غلبه پیدا میکند؛ غلبه بستگی به موجودیت فرد دارد. یین و یانگ میگوید؛ زمانی که نیروی منفی پایین بیاید، قسمت الهی شروع به ضعیف شدن میکند و کوچک میشود تا یک نقطه بشود ولی از بین نمیرود، اگر هم برود بلافاصله برمیگردد. یک روشنایی درون سیاهی رشد میکند و اول خودش را تقویت میکند، وقتی قوی شود رشد میکند و آن سیاهی را به عقب هل میدهد تا تاریکی به اندازه یک نقطه کوچک بشود، یعنی از صددرصد یک درصدش روشنایی است اگر روشنایی بخواهد کاملاً تاریکی را عقب بزند آن صددرصد موجود از بین برود، ساختار دیگری به وجود میآید که با ساختار قبلی متفاوت است. در هنگام ظهور اسلام که ذره روشنایی درون تاریکی بود، شروع به رشد کرد و روشنایی جدید باید قویتر از تاریکی باشد تا تاریکی را به عقب هل دهد. وقتی حضرت محمد متولد شد عربستان سرزمینی بود که از نظر سطح فرهنگی پایین بود و آب و هوا و سنتهای بدی داشت، حضرت محمد شروع به حرکت کرد و طی بیست سال جنگ مراحلی را گذراند که اسلام در آن شبه جزیره جایگزین شد. فتح مکه یک مرحله تاریخی بود که همه اسلام را پذیرفتند، این مرحله گذشت و در زمان یزید یک چرخه دیگر آغاز شد یعنی آنجا که روشنایی غلبه پیدا کرده بود نیروی تاریکی در قالب معاویه شروع به تغییر تعالیم کرد که شصت سال بعد از پیامبر، عاشورا اتفاق افتاد.
بهترین درخت و میوهها سختترین و کمآبترین جاها به وجود میآید، هر چقدر تاریکی قدرتمندتر یاشد، آن قسمت روشنایی یانگ که در دل آن به وجود میآید پتانسیل و قدرت بیشتری جذب میکند، یعنی قدرت روشنایی که قرار است رشد کند بیشتر از تاریکی است. اگر انسانی بخواهد روشنایی را بفهمد باید تاریکی را تجربه کند، اگر بخواهیم از چرخه خارج شویم تاریکی بزرگ و روشنایی کوچک میشود بعد تاریکی کوچک روشنایی بزرگ میشود و زمانی کشمکش تمام میشود که روشنایی احاطه پیدا کند. در مورد اعتیاد، مصرفکننده چند سال بعد متوجه تخریب میشود و شروع به مبارزه میکند و مدام قطع میکند و دوباره مصرف میکند، مراحلی مانند سقوط آزاد و ... را طی میکند ولی بعد از هر برگشت از ترکهای مجدد، آن تاریکی مواد قدرت بیشتری پیدا میکند و دوز مواد مصرفی بالا میرود و در کنارش قرص و مشروب میخورد و تا زمانی که راه درمان قطعی پیدا شود این قضیه ادامه دارد.زمانی که شناخت ما نسبت به یک مسئله کامل شود نشانهای دارد و آن نشانه این است که زمانی که تاریکی غلبه پیدا میکند، روشنایی را پس میزند و در آن موجود، آشوب، به همریختگی و عدم تعادل به وجود میآید، علاوهبراین احساس بیزاری و نفرت نسبت به آن تاریکی به وجود میآید. اگر انسان با نیروی تاریکی مبارزه کند قدرت و نیروی خودش را به تاریکی منتقل میکند، با آب فاضلاب آلودگیها را پاک نمیکنند، پس باید من خودم نفرتانگیزتر از آن باشم که بتوانم به آن نفرت غلبه پیدا کنم. برای درمان اعتیاد نباید نسبت به آن نفرت و کینه داشت، چون درمان صورت نمیگیرد.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)
ویراستار: راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
51