جلسه چهارم از دوره بیست و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی عطار نیشابوری به استادی همسفر زهرا، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر سعیده با دستور جلسه: «وادی یازدهم : چشمه های جوشان و رودهای خروشان؛ همه به بحر و اقیانوس میرسند و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه 19 آذرماه 1403ساعت 16:00 برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوندی هستم که فرصت خدمتکردن در این جایگاه را روزی من قرارداد، با یک شعر صحبتهایم را شروع میکنم.
باید از رود به دریا بروم
تا که از خاک برآیم به ثریا بروم
باید آن چشمه جوشان باشم
با همه سختی ره، موج خروشان باشم
باید از ژرف ترین ظلمت و تاریکیها
رو به انوار و به الطاف الهی بروم
دست در دست عزیزان بدهم
تا پی آنچه ندادنم، بروم
پیر راه، داد نشانی که برو
پند اگر گوش بگیرم، بتوانم بروم
وادی یازدهم و تأثیر آن بر روی من؛ چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند. هر وادی، چراغی برای بهتر زیستن افراد در کنگره 60 است که توسط جناب مهندس طراحی شده است و نوید روزهای روشن و همراه با آرامش را به من میدهد، در این وادی قدرت اختیار انسان محترم شمرده شده است و انتخابهای من هست که در چه جایگاهی قرار بگیرم، درجات بالای انسانیت و انسان بودن یا تبدیلشدن به شخصیتی غیرقابلتحمل.
این وادی هشدار هم میدهد، اهریمن که از فرشتگان مقرب بود از فرمان سرپیچی کرد و نقطهای سیاه و تاریک از دل روشناییها زاده شد. حساب کارها دستمان باشد که اهریمن، همان ناامیدی هست که باعث متوقفشدن من میشود یا در زمانی که به دلیل غرور و منیت از راهنما، حرفشنوی ندارم، یا اینکه تصور میکنم همه چیز را یاد دارم و دیگر نیازی به آموزش ندارم. این وادی، دو گزینه برای تبدیلشدن رودهای خروشان به چشمههای جوشان بیان میکند که نیاز به اطلاعات و آگاهی و دانش داریم تا بتوانیم تزکیه و پالایش را در جسم و جان داشته باشیم؛ چون همه درد و رنج بشر بهخاطر عدم دانش و آگاهی هست.
در سی دی علم و عمل هم جناب مهندس خیلی به این موضوع تأکید دارند که دانستن بهتنهایی فایدهای ندارد و تنها فراگیری دانش کافی نیست، یک کتاب هم پر محتوا هست. زمان آن رسیده که دانش و دانایی که کسب کردیم را به کار ببندیم در غیر این صورت با همان کتاب تفاوتی نداریم.
جملهای بسیار زیبا هست که میگوید: گر به خود آیی، به خدایی رسی.
در بیرون از جسم و شهر وجودی من چیزی وجود ندارد، برای اینکه تبدیل به انسان بهتری شوم و بهاصطلاح به رود خروشان و چشمه جوشان تبدیل شوم، باید گنج درون خودم را پیدا کنم، تا نهایتاً به بحر و اقیانوس که همان صلح و آرامش و تعادل جسم و روان من در زندگی هست برسم. پیداکردن این گنج، کاری هم سهل و هم سخت است، سهل است؛ چون قوانین از طرف قدرت مطلق بیان شده، ارزشها و ضدارزشها، خط و خطوط قرمز در زندگی مشخص شده است، سخت است؛ چون تا قبل ورود به کنگره در تاریکی بودم و پردهای به نام خمر به روی واقعیت کشیده بودم، قدرت تشخیص نداشتم و مطالب را وارونه معنا میکردم.
مثال: این وادی هشدار می دهد، اگر بر مادیات سوار باشی نیمی از قدرت اهریمن را شکست دادهای؛ اما اگر مادیات بر تو سوار باشد، بدان که صددرصد تو را شکست خواهد داد.
تصور من این بود که مادیات و پول چرک کف دست هست و افرادی که تلاش میکنند به پول برسند آدمهای بیخودی هستند. حال برداشت من عوض شده است، ممکن است پول و ثروت عامل خوشبختی و آسایش نباشد؛ اما نبود ثروت، عامل بدبختی و پریشانی هست.
عوضشدن تصورات من و این تغییر دیدگاه، باعث شد روشنایی از دل تاریکی ظهور کند. سعی میکنم در حد توان قوانین و حرمت کنگره را جدی بگیرم و آنها را رعایت کنم و فرمانبردار راهنمای خودم باشم.
در مسیر چشمهها و رودخانهها تا رسیدن به دریا و اقیانوس، راههای زیاد و پر پیچوخم، سنگها و صخرهها همیشه وجود دارد، چیزی که مهم است برای رود خروشان، موانع مفهومی ندارد و با تلاش بسیار راه خود را پیدا میکند و این شباهت زیادی به داستان زندگی دارد که همانند قلهها و درهها است و این اختلاف ارتفاع باعث اختلاف پتانسیل و ایجاد انرژی و کسب لذت را به همراه دارد. اگر مسیر زندگی هموار و بدون سختی و رنجکشیدن باشد، به چیزی که میخواستیم میرسیدیم، دیگر لذت معنایی نداشت.
خدمتکردن در کنگره چه مادی و چه معنوی باعث کسب انرژی میشود و هر چه تلاش بیشتری داشته باشیم حرکت و جهش لازم برای تبدیلشدن صورت میگیرد. اگر متوقف شویم، نمیتوانیم انرژی لازم را داشته باشیم و اندکاندک تبدیل به چشمهای خشکیده میشویم.
یک نکتهای در وادی هست که همه مفهوم وادی در این چند سطر بیان شده است که قانون اصلی خلقت به زبان بیزبانی را اینچنین بیان میکند؛ همه کسانی که همیشه در حال باز پرداخت آنچه دریافت نمودهاند، هستند (چه مادی و چه معنوی) حداقل زکات آن، همیشه مانند چشمهای زلال و سرشار از انرژی، شادی و شعف هستند و کسانی که هر چه دریافت مینمایند در عوض هیچگونه پرداختی ندارند و همه چیز را برای خود و یا خانواده خود میخواهند گویی تبدیل به شورهزار یا کویر میشوند.
تایپ و ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر انسیه (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر راضیه نگهبان سایت
عکاس: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
661