English Version
This Site Is Available In English

نکته رود خروشان در حرکت بودن است

نکته رود خروشان در حرکت بودن است

چهاردهمین جلسه از دوره چهل و پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی حر، به استادی ایجنت محترم مسافر اقبال، نگهبانی راهنمای محترم مسافر محمد و دبیری مسافر وحید با دستور جلسه «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» شنبه 17 آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان اقبال هستم یک مسافر، خدا را شاکر هستم که در این جمع حضور دارم تا خدمت کنم، از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم، از آقا محمد نگهبان جلسه تشکر می‌کنم، هر وقت در این جایگاه قرار می‌گیرم لازم می‌دانم گذشته خودم را فراموش نکنم که در چه تاریکی قرار داشتم و خداوند اجازه داد که از این تاریکی خارج بشوم تا بتوانم خدمت گذار خوبی برای خودم، خانواده، جامعه و کنگره باشم، وادی یازدهم چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.

در دو مطلب مهم، چشمه و رودهای خروشان یک نکته اصلی است و آن حرکت است، این به من مسافر می‌گوید یک چشمه جوشان از دل تاریکی‌ها دارد سرچشمه می‌گیرد و یک مسافر سفر اول در دل تاریکی‌ها قرار دارد و با حرکتی که می‌تواند انجام دهد با آن جوشش که در درون خود ما هست از دل تاریکی‌ها می‌توانیم خارج بشویم به شرطی که آن منابع اطلاعاتی را همراه خودمان داشته‌ باشیم، البته این مربوط به سفر اول ما است چراکه سفر اول برای یک مسافر سفر جسم است تا زمانی که یک شخص جایی از بدن او درد می‌کند قدرت تفکر از او گرفته می‌شود، باید جسم به یک آرامش نسبی برسد و بعد فرماندهی آن را به دست بگیریم تا تفکر بیاید بر سر جای خودش بنشیند، سپس شرایط تفکر کردن را من یاد بگیرم.

آقای مهندس می‌فرمایند زمانی که شما می‌خواهید تفکر کنید تمامی حس‌های بیرونی همانند چشم‌ها و گوش‌ها باید بسته و ارتباط آن‌ها قطع باشند، جایی باید بنشینیم که تمام حواسمان متمرکز آن موضوع باشد، این مستلزم آن است که در سفر اول به آرامش برسیم، این سیستم درونی خودم را راه بیندازم، وقتی‌که این سیستم درونی خودم را راه انداختم خیلی از مشکلات می‌آید سر راه من قرار می‌گیرد، این تفکر درست و این وادی‌ها که داریم یاد می‌گریم آن نقطه‌ای که الآن آقای مهندس ایستاده حال چه ازنظر علمی، چه ازنظر مالی، چه ازنظر انسانی، من هم بتوانم در جایگاهی که می‌توانم قرار بگیرم.

پیام سفر دوم را استاد سردار نوشته است، چه کسی از سفر دوم عبور کرده، آن‌کسی که این پیام‌ها را نوشته حتماً از خود این پیام‌ها جلوتر است و به‌درستی و صحت آن واقف است، ما در سفر اول داریم این کارها را فرا می‌گیریم و وادی‌ها را پله‌پله یاد می‌گیریم تا برسیم به آن رود خروشان، اگر ما چه در سفر اول و یا دوم آن منابع اطلاعاتی دقیق را به دست نیاوریم و به کار نبندیم و به جوشش تبدیل نشود بعد از سفر اول تبدیل می‌گردیم به فاضلاب‌های جوشان، تبدیل می‌شویم به فاضلاب‌های جوشان اگر چیزی که دریافت کردیم در فکر بازپرداخت آن نباشیم تبدیل می‌شویم به فاضلاب‌های جوشان یک فرد بااینکه مواد مصرف نمی‌کند اما عطر و بوی خوبی ندارد و به راهنمای خودش می‌‌گوید که وقتی‌که من در سفر اول بودم خيلي حالم بهتر بود وزندگی بهتری داشتم و اين خلاصه می‌شود در باز‌پرداخت بدهی که داشتیم و ندادیم و به خاطر شانه‌ خالی کردن از آموزش و یادگیری و خدمت کردن در وادی یازدهم براي اينكه بتوانیم رود خروشان بشویم و به بحر و اقیانوسی که در آن آرامش‌ است هرلحظه نزديک و نزدیک‌تر بشویم باید از مسیری سخت عبور کنیم از نیروهای منفی عبور کنیم چون باید قوی بشویم و باید نقطه تحمل خود را بالا ببریم و باید حقه‌های نفس را به خودش برگردانیم.

یکی از حقه‌های نفس، حقه ذره است ‌که همیشه در کارهای منفی ذره‌ذره انسان را تشویق به انجام کار می‌کند مثلاً یک‌ذره بیشتر بخواب و غیره و یکی دیگر از حقه‌های نفس خرید زمان است که همیشه زمان انجام کاری را به تعویق می‌اندازد مثلاً بعد از سیزده‌بدر یا بعد از چهارشنبه‌سوری حتماً مواد را کنار می‌گذارم باید ما از مواردی که آقای مهندس در این وادی‌ها بیان می‌کنند یاد بگیریم که به چشمه جوشان و رود خروشان تبديل بشویم و از کنار این رود خروشان انسان‌های ديگر و سبزه‌ها و گل‌های زیادی بهره‌مند می‌شوند من هم باید به‌ خودم نگاه کنم ببینم که آیا در مرحله اول من برای خودم مفید هستم؟ کسی از در کنار من بودن بهره‌مند می‌شود؟

این‌ها چهارچوب کنگره است‌ باید  عطر و بوی هرکسی نشان می‌دهد که با چه کسانی در ارتباط است و باید بدانیم که در کنگره آیا جا پای راهنما می‌گذاریم؟ آیا جا پای خدمتگزاران می‌گذاریم و آیا با عقاب‌ها می‌گردیم؟ یا اینکه هنوز تفکر دور زدن خانواده یا راهنمای خود هستیم؟ باید بدانیم که راهنما‌ها خود به همه مسائل آگاه هستند و باید دست خود را در دست راهنما بگذاریم و دست خود را از دست راهنما جدا نکنیم تا به آرامش برسيم تا بتوانیم در مرحله اول به خود و خانواده و بعد به دیگران خدمت کنيم. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنونم.

تایپ : مسافر علی

عکس : مسافر تقی

بارگزاری : مسافر سعید

مرزبان کشیک : مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .