English Version
This Site Is Available In English

خسته و ناتوان به دنبال کور سوی امید

خسته و ناتوان به دنبال کور سوی امید

قبل از ورود به کنگره، فردی ناامید و بی‌انگیزه بودم، در تفکرات خود چنین می‌پنداشتم که فردی با‌ایمان هستم ولی با وضعیتی که مسافرم داشت روز به روزناامیدتر و بی‌رمق‌تر می‌شدم. از همه کس و‌ همه چیز بریده بودم خسته و ناتوان به دنبال راهی برای درمان مسافرم بودم، ولی به هر مکانی مراجعه می‌کردیم بی نتیجه سر خانه اول بودیم حتی نمی‌توانستم با اعضا خانواده‌ام درد و دل کنم، زمانی‌که یکی از نزدیکان صحبت‌های کنایه آمیزی در لفافه می‌گفت، بیشتر آزرده خاطرم می‌کردند و عذاب می‌کشیدم، هیچ درکی از شرایطم نداشتند و مدام با قضاوت‌هایشان دردی به درد‌هایم اضافه می‌کردند. 

به امید بزرگ کردن بچه‌هایم زندگی می‌کردم ولی از درون دلم پر از آشوب و غصه بود، آرامشی در زندگی نداشتم و تنها مونس تنهایی‌هایم گریه‌های شبانه‌ام بودند. ولی همیشه در کنار غم‌ها و نگرانی‌هایم به درگاه خداوند دعا می‌کردم و خواستار معجزه و راه نجاتی از درگاهش بودم.بالاخره خداوند درهای رحمتش را بر روی ما گشود و معجزه‌ای که خواهانش بودم برایمان اتفاق افتاد، و ما توانستیم با مکان مقدسی به نام کنگره ۶۰، که درمان قطعی اعتیاد و رهایی مسافران از بند مصرف مواد مخدر است، آشنا شویم.

خداوند راه نور و روشنایی را برای من و مسافرم نمایان کرد، دست در دست هم دادیم تا از طوفان سهمگین اعتیاد رها شویم.خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد این مکان مقدس شده‌ام، احساس می‌کنم آرام و پیوسته در دنیای دیگری پا گذاشته‌ام و وارد مکانی شده‌ام که آرامش و هر آن‌چه خواهان آن بودم برایم به تدریج مهیا خواهد شد. سعی خواهم کرد با عشق، امید، ایمان و آگاهی که به دست می‌آورم در حفظ زندگی خود کوشا باشم و در سایه آموزش‌های کنگره تغییرات زیادی در صور آشکار و پنهان خود ایجاد نمایم.

در زمان مصرف مسافرم، با مشکلات و سختی‌های زیادی مواجه بودیم، من با جهل و نادانی که داشتم رفتار درست با یک مصرف کننده را نمی‌دانستم و این خود باعث بروز مشکلات عدیده‌ای در زندگی‌ام شده بود. در حال حاضر همراه مسافر و فرزندانم در کنگره، آموزش‌ها را دریافت می‌کنیم و سعی داریم کار‌‌های خوب و ارزشی را با اخلاص انجام دهیم. در جلسات هنگام دعا‌ کردن، برای تمامی مسافرانی که درگیر بیماری اعتیاد هستند از صمیم قلب دعا می‌کنم، تا آنان نیز با یافتن این راه به آرامش و درمان برسند.

مسافر من هنوز به رهایی نرفته است و یک سفر اولی هست ولی من امیدوار به لطف و رحمت بیکران خداوند و آموزش‌های این مکان مقدس هستم. ان‌شاءالله در آینده‌ای نزدیک به حال خوب، رهایی و درمان قطعی اعتیاد خواهیم رسید، مشتاقانه در انتظار رسیدن آن روز هستم.از آقای مهندس و خانواده محترمشان نهایت تشکر و قدردانی را به عمل می‌آورم که این بستر را برای درمان مسافران و به آرامش رسیدن همسفران فراهم کرده‌اند.

نویسنده: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
رابط لژیون: همسفر ساناز رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .