جلسه چهارم از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان، به استادی دیده بان محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر امیر ودبیری مسافر سعید با دستورجلسه[وادي دهم وتاثیر آن روی من] در روز پنجشنبه ۸اذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم، یک مسافر
خداوند را شاکرم؛ زیرا فرصتی پیش آمد تا از نزدیک در خدمت شما عزیزان باشم.
همانطور که میدانید در جلسه امروز از مرزبانان دوره گذشته تجلیل و به مرزبانان دوره جدید شال اهدا میشود.
امروز میتوانید در مشارکت خود از نقاط ضعف و نقاط قوت مرزبانهای خود صحبت کنید ،به طور مثال اگر خاطرهای از روز اولی که وارد کنگره شدهاید دارید را میتوانید عنوان کنید؛ همچنین آنها امروز میخواهند که حاصل عملکردخود را ببینند .
در قوانین کنگره ۶۰ آمده است که مرزبانی از بالاترین جایگاههای اجرایی در کنگره ۶۰ میباشد و ایجنت نمایندگی به عنوان راهنمای یک لژیون است که اعضای این لژیون مرزبانان هستند.
وظیفه مرزبانان اجرای قوانینی است که قانونگذارهای کنگره برای همه نمایندگیها قرار دادهاند.
حد و مرزها در کنگره ۶۰ توسط مرزبانها مشخص میشود ،به طور مثال حد و مرز یک راهنما و رهجو حد و مرز یک راهنمایان با یکدیگر و... را مرزبانان مشخص میکنند؛ زیرا حد و مرزها دارای یک خطوطی هستند که این خطوط را مرزبانان ترسیم میکنند.
جایگاه مرزبانی مانند یک سکه است که اجرای قوانین یک روی سکه و قرار گرفتن و خدمت کردن در جایگاه خدمتی روی دیگر این سکه است؛ زیرا خدمت کردن در جایگاههای مختلف برای ما آموزش دارد .
حال آموزش آن کجا است ؟ آیا آموزش فقط آموزشی است که توسط سیدیهای جناب آقای مهندس و آموزش جهان بینی است .
اگر آموزش برای افراد یکی باشد پس آموزش یک مرزبان، دیدهبان، راهنما و رهجو یکی است.؛ همچنین ما در یک جایگاه آموزشهایی را میبینیم آیا لازم است که در جایگاههای مختلف قرار بگیریم؟
پاسخ این سوال منفی است .
هر جایگاه دارای آموزش خاصی است. هدف اصلی برای ما آموزش گرفتن نیست بلکه هدف اصلی ما خدمت کردن است؛ به همین دلیل ما پیمان هر مرزبانی را در آخر دوره به او اعطا میکنیم و این پیمان و تقدیرنامه به معنای فارغ التحصیل شدن او است.
ما در کنگره درسهای خود را پاس میکنیم و برای اینکه بتوانیم خود را بشناسیم باید در جایگاههای مختلف قرار بگیریم و خدمت کنیم.
ما به عنوان یک سفر اولی یک دیدگاه داریم و هنگامی که یک راهنما میشویم دیدگاه ما عوض میشود ؛زیرا رهجو در راهنما خدا را میبیند اما راهنما در رهجو خودش را میبیند؛
یعنی زاویهای از خود را میبیند که قبلاً بوده است و مشکلاتی را در رهجو میبیند که خودش دارد، بنابراین وجه جدیدی از خود را در رهجو کشف میکند.
جناب آقای مهندس میفرمایند 《اگر کاری را انجام میدهید آن را برای خدا انجام ندهید، چون خدا نیازی به کار تو ندارد؛ همچنین تو در جایگاهی نیستی که بخواهی برای خداوند کاری انجام بدهی و این کار را برای دیگران نیز انجام نده؛ زیرا ما با خدمت کردن به خود در واقع به خود خدمت میکنیم》
به همین دلیل میگوییم حساب ما با کنگره صفر صفر است؛ زیر ما نه به کنگره طلبکار و نه به کنگره بدهکار هستیم .
ما باید در هر جایگاه خدمتی که هستیم مد نظر داشته باشیم که برای خود خدمت میکنیم و از کسی طلبکار نیستیم.
نکته مهم دستور جلسه صفت گذشته در انسان صادق نیست ،چون جاری است؟ چگونه انسان جاری است و من در یک جایگاه خدمتی چگونه میتوانم جاری باشم؟
پاسخ این سوال این است ، زمانی که نوع نگاه ما تغییر کند، زیرا هنگامی که نوع نگاه ما تغییر میکند سطح انرژی که دریافت میکنیم نیز افزایش مییابد و چون دریافتهای جدیدی پیدا میکنیم حال خوبی نیز پیدا میکنیم؛ در نتیجه وقتی ما آموزشهای جدیدی دریافت کنیم کم کم تغییر میکنیم و موجود جدیدی میشویم و در این قسمت است که از یک جایگاه ترخیص میشویم.
از اینکه به صحبتهای من گوش سپردید سپاسگزارم.
ودر ادامه اهدای شال مرزبانی دوره دوم و تقدیر از مرزبانهای محترم دوره اول نمایندگی توسط دیده بان محترم مسافر علی
تایپ وویرایش:مسافر رضا لژیون هفتم
تنظیم وارسال.مسافر محمد لژیون سوم
نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
424