English Version
This Site Is Available In English

برای تغییر صفت باید حس تغییر کند

برای تغییر صفت باید حس تغییر کند

پنجمین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارگ کرمان با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر معصومه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که امروز روزی‌ام شد از این منظر از تک‌تک شما عزیزان آموزش بگیرم. از آقای مهندس و خانواده‌ی محترمشان سپاس‌گزارم، از همه‌ی خدمتگزاران نمایندگی ارگ، ایجنت محترم، مرزبانان، راهنمایان و هم‌چنین از همه همسفران، راهنمای بزرگوار خانم سحر عزیز و راهنمای عزیزم خانم سمیه تشکر و قدردانی می‌کنم. دستور‌جلسه وادی دهم است؛ تحت‌عنوان: «صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است.» صفت یعنی ویژگی و خاصیت هرچیزی. مثلاً، سیاهی ویژگی شب و شوری ویژگی آب دریا  است.  اما در مورد انسان فرق می‌کند؛ چون خداوند به انسان اختیار داده است و او می‌تواند تحت هر شرایطی که باشد آن ویژگی یا صفت را چه منفی و چه مثبت تغییر دهد. مثلاً انسان می‌تواند چاقی را تغییر دهد. چراکه انسان موجودی جاری و درحال حرکت است و این فقط در مورد انسان نیست بلکه کل جهان هستی و کائنات درحال حرکت هستند و به‌هیچ‌عنوان‌ سکون انجام نمی‌پذیرد.

هرکس بر مبنای تلاش و کوشش خود تعیین می‌کند که تغییر کند و به آن‌چه که می‌خواهد دست پیدا کند. ما می‌بینیم شخصی که برای درمان به کنگره می‌آید واژه‌ی معتاد از او گرفته می‌شود و این خود یک تغییر است. حتی شخصی که خود قصد هیچ‌گونه تغییری ندارد چون هستی و کائنات درحال تغییر هستند آن شخص هم در حال تغییر به‌طرف سقوط است، چون هر روزش بدتر از روز قبل خواهد بود. اگر به طبیعت خوب نگاه کنیم؛ تغییر فصل‌ها، به‌وجود آمدن شب و روز، برگ‌ریزان و دوباره زنده شدن درختان را ببینیم، این‌ها نشانه جاری بودن و تغییر کردن است و ما می‌توانیم درس تغییر یافتن و جاری شدن را از طبیعت بیاموزیم. هرکدام از ما قبل از کنگره به‌خاطر حس آلوده‌ای که داشتیم، می‌گفتیم ما کینه‌ای هستیم، نفرت داریم، تجسس می‌کنیم، یک‌سری صفات  و ضدارزش‌ها را داشتیم و فکر می‌کردیم صفتی که داریم همیشه با ما می‌ماند؛ ولی بعضی از ویژگی‌های ما زمان می‌برد و پله‌پله باید آن‌ها را برطرف کنیم.

چرا من باید کینه را برطرف کنم؟ چون خودِ من و ذهن‌ِ من درگیر است و وقتی از این دنیا بروم همان صفت بد یا ویژگی بد با من خواهد بود. وادی دهم، هم امید به بازگشت می‌دهد و هم هشدار می‌دهد. ممکن است افراد مثبت که صفات خوب و نیکی دارند به بی‌راهه بروند و دچار صفات ناپسند شوند. برای تغییر صفات  باید حس تغییر کند. اگر حس ما زشتی و بدی را جذب کند، زشتی و بدی را پخش می‌کنیم؛ بنابراین باید مواظب دریافت‌هایمان باشیم. خدا را شکر می‌کنیم که در بستر آموزش‌های کنگره۶۰ می‌توانیم ذره‌ذره صفات ناپسند خود را تغییر دهیم و صفات پسندیده را جایگزین کنیم و حتماً این تغییرات را در زندگی کاربردی کنیم، یعنی اگر فرزندان کار اشتباهی انجام می‌دهند به رفتار پدر و مادر نگاه می‌کنند. من به فرزندم می‌گویم دروغ نگو و در‌صورتی‌که  خودم دروغ بگویم قطعاً فرزند من هم این کار را انجام می‌دهد.

بچه‌ها را خطاب نکنیم که تو لجبازی، بی‌ادب یا زباله را این‌جا ننداز، او برای جلب‌توجه هم که شده این کار را انجام می‌دهد. باید او را از عواقب کار اشتباهی که انجام می‌دهد آگاه کنم و وقتی کار خوبی انجام می‌دهد مثلاً به او بگویم: آفرین دخترم، این‌ها باعث می‌شود نقاط مثبت بالا برود و صفات زیباتری در فرزندمان پرورش پیدا می‌کند. گاهی یک صفت از مسافرم می‌بینیم و آن‌قدر بزرگش می‌کنم، ممکن است مسافر من ده ویژگی خوب داشته باشد و یک ویژگی بد. حالا من چطور رفتار کنم؟ اول خوبی‌ها را بگویم؛ مثلاً به او بگویم: مسافر عزیز و مهربانم چقدر شما دست‌ودل‌باز، خوش لباس، خنده‌رو، بخشنده و خوش‌اخلاق هستید، این‌ها باعث می‌شود متوجه نقاط قوتی که دارد بشود و متوجه آن‌ها که نادیده گرفته است هم بشود، آن‌وقت می‌تواند گنج‌پنهان درون خود را بشناسد و صفات مثبت خود را تقویت کند و در آخر اگر ویژگی منفی دارد آن را به او بگویم. پس روی صفاتی  که به زندگی‌مان کمک می‌کند  تمرکز کنیم، نسبت به مسافرمان خوش‌بین باشیم، همیشه شکر‌گزار باشیم، شکر‌گزاری تاثیر مثبتی روی روان ما می‌گذارد.

آیا منِ همسفر شکرگزاری می‌کنم که مسافرم تغییر کرده است، در حال درمان است و کنار فرزندانم است؟ یا قدردان هستم، که وقتی پله کم می‌کند، از او تشکر کنم و به او تبریک بگویم و شکر گذار باشم که یک قدم دیگر به روشنایی، درمان و رهایی نزدیک‌تر شدیم یا فقط دوربین من روی صفات منفی او است؟ وقتی‌که من از صفتی در دیگران  بدم می‌آید؛ یعنی آن صفت درون من وجود دارد. اگر من از طرف مقابل خود نفرت پیدا کردم یعنی آن صفت را خودِ من دارم. پس منِ همسفر باید آموزش بگیرم تا بتوانم مسافرم را بیش‌تر درک کنم و با حرکت به سمت ارزش‌ها صفات منفی خود را که نیاز به صبوری و زمان دارد با تغییر نگاه خود و تمرین به صفات مثبت تبدیل کنم.

مرزبانان کشیک: همسفر رقیه و مسافر احسان
تایپ: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ارگ کرمان

 


 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .