یادگیری و معرکهگیری میتوانند کاملا متضاد یکدیگر باشند و گام اول برای یادگیری و فراگیری قوانین زندگی باشند. ابتدا باید بدانیم چگونه وارد بازی زندگی بشویم این بازی مانند بازی شطرنج است. در جهانبینی ما به دنبال فراگیری قوانین زندگی هستیم، زندگی ما شبیه یک مدرسه است و یا شبیه یک اداره که باید به نحوه احسنت مدیریت شود و برای مدیریت کردن و درست انجام دادن این وظیفه احتیاج به دانایی داریم.
آنچه را که ما میخواهیم در مثلث دانایی شکل گرفته است که شامل: تفکر، تجربه و آموزش است. توصیف یادگیری یعنی قادر باشیم سه مولفه مثلث دانایی را به تعادل برسانیم. ما در جزوه جهانبینی نقش حس را در توقف فرآیند دانایی که همان نیروهای منفی و بازدارنده هستند را میآموزیم که باعث تخریب و انهدام نیروهای مثبت میشوند و مهمتر از همه اینکه دانایی موثر را مورد هدف اصلی قرار میدهند. ما در جزوه جهانبینی مثلث دانایی را داریم و در مقابل آن مثلث جهالت است که از جهل و نادانی ما منشأ گرفته است. مثلث جهالت شامل: ترس، منیت و ناامیدی است.
ترس تفکر را میخورد، منیت باعث میشود که نتوانیم آموزش بگیریم و اگر ما به سمت یادگیری و فراگیری مطالب درست حرکت کنیم از جهل و نادانی فاصله زیادی میگیریم و به صراطمستقیم نزدیک میشویم. برای بهتر یاد گرفتن و به دانایی موثر رسیدن در ابتدا باید تفکر کنیم زیرا با تفکر است که ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر آنچه هست روبه زوال میرود. در نوشتارهای کنگره۶۰ گفته شده است که ترس تفکر را میخورد و تفکر خورده شده مانند غذای فاسد و غیرقابل مصرف است و باعث بیماری جسمی و روحی میشود. دومین ضلع مثلث تجربه است و در این ضلع یک سوال پیش میآید که چه چیزی با چه حسی میتواند مانع تجربه کردن شود؟ پاسخ این است که حالت و وضعیتی که ما را دور هم جمع میکند مشاهده کردن و ناظر بودن بر مشکلات و درگیری نیروهای منفی، افکار غلط، ضدارزشها و مواد شبهافیونی است که حس ناامیدی را در ما به وجود میآورد.
واژه امید و ناامیدی نقش بسیار موثری در زندگی و تجربه کردن تمام افراد جامعه دارد، حس خودش دارای دو مفهوم است و کاربرد آن به دست خودمان است، یکی حس خوب و دیگری حس بد دارد، مهم این است که به طرف کدام حس برویم اگر حس خوب را انتخاب کنیم کارها و مشکلات حل میشود و موفق میشویم مخصوصا کنگره۶۰ که مکان امن و مقدسی است. ناامیدی باعث میشود که ما تجربیات خوبی نداشته باشیم. سومین ضلع مثلث، آموزش است اگر ما دچار منیت شویم نمیتوانیم درست آموزش بگیریم. منیت چیست؟ منیت احساسی است که فرد یا افراد جایگاه خودشان را برتر از دیگران میدانند و با افکار غلط و پوچ زندگی میکنند و همیشه در رنج، عذاب و خودخوری هستند. هرچه انسان داناتر باشد موفقتر است و در هر کاری میتواند موفقیتهای زیادی کسب کند. اگر ما معرکهگیر باشیم آموزش نمیگیریم و به دانایی موثر نمیرسیم و فردی که معرکهگیر باشد از همه بیشتر به خودش آسیب میرساند.
آقای مهندس میگوید: همه ما معرکهگیری را بلد هستیم در زمان قدیم عدهای دور هم جمع میشدند و معرکهگیری میکردند برای مثال پهلوانان کشتی میگرفتند و گاهی این کشتی آنقدر شدت داشت که یک نفر از بین میرفت یا در مسابقه یکی برنده میشد و دیگری میباخت یا افرادی بودند که شعبده بازی میکردند مثلا از داخل یک دستمال کبوتری را بیرون میآوردند و یا آتش را در دهان خود میگذاشتند و مردم دور آنها جمع میشدند و آنها هم از این راه کسب درآمد میکردند. ما نباید معرکهگیر باشیم و برای انجام هر کاری باید اول تفکر کنیم و با فکر و اندیشه حرکت کنیم و دانایی خودمان را بالا ببریم تا از جهل خارج شویم و هیچگاه ناامید نباشیم زیرا ناامیدی باعث میشود که ما در سکون باشیم و تجربهای نداشته باشیم.
نویسنده: همسفر جواهر رهجوی راهنما همسفر رقیه (لژیون سوم)
عکاس خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر رقیه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
143