امیدواری بسیار سبب قدمهای محکم میشود؛ در اراده خود به جهت انجام کارها هیچ هراسی به خود راه ندهید و پیش بروید؛ زیرا جلودار واقعی آن خداوندی است که ناممکنها را در مقابل شما تعیین و ممکن مینماید؛ باید در انجام کارهایتان به نقطههای بسیار با ارزش فکر و عمل نمایید؛ در کلام و سخن خداوند هم به نتایج و معنای واقعی دست بیابید و در کار خویش به عمل آورید؛ آنگاه قدرت و توانایی خداوند از وجود فرد فرد هر انسانی که بیابد تراوش خواهد نمود. شما غمگین نباشید و خود را به عملهای نیک مشغول بدارید؛ به امورات مالیه قوت بدهید؛ خواهید دید که چگونه به قول دوست ما از درخت خرما بالا رفتن هم آسانتر خواهد شد؛ قله و فتح آن چندان اهمیتی ندارد؛ اما نشانی از خویش در آن مکان گذاشتن مهم است. بخشش مهمترین صفت است؛ همه چیز برمیگردد به فهم انسان ما اینجا در مسیر تزکیه و پالایش هستیم؛ تنها نیرویی که به ما در تسلط خشم کمک میکند؛ بخشش است و این داستان تزکیه و پالایش است. «استاد سردار»
بهواسطه آموزشهای آقای مهندس دژاکام و پیشرفت بهروز علوم کنگره ۶٠ سطح اطلاعات و آگاهی اعضای کنگره ۶٠ روز به روز بالا میرود؛ اگر ساختار یک انسان، برخوردش با مادیات، خانواده و جهانبینی درست نشود؛ انگار درمانش ناپایدار است و درمان هم اتفاق نیفتاده است؛ بنابراین فردی میتواند عضو لژیون سردار شود که بخشندگی را بداند. بخشش یا همان داد و دهش روندی است که در آن مردمان از داشته خود به سود دیگری یا دیگران میگذرند و آگاهانه و داوطلبانه آن را به او می دهند. کم نیستند افرادی که در کنگره ۶۰ بی چشمداشت از مال خود میگذرند؛ زیرا به وادی عشق رسیده و حسابشان با عشق است.
پهلوان همسفر ریحانه از نمایندگی عمان سامانی با بیش از ۶ سال تخریب نیکوتین وارد لژیون ویلیام وایت شدند، ۱۰ ماه و ۲۹ روز به راهنمایی راهنمای ویلیام وایت همسفر فرزانه سفر کردند و اکنون ۱۱ ماه و ۲ روز است که آزاد و رها و راهنمای ویلیاموایت نیز هستند. ایشان به تازگی شال پهلوانی را از دستان پرمهر آقای مهندس دژاکام دریافت کردهاند. به همین بهانه مصاحبهای با ایشان ترتیب دادهایم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
با چه اندیشهای وارد لژیون سردار شدید؟
اوایل وقتی در لژیون سردار شرکت میکردم؛ حس و حال خوبی داشتم؛ رفتهرفته بند محکمی بین من و لژیون سردار برقرار شد؛ مدتی که در لژیون سردار بودم؛ وقتی اعضاء مشارکت میکردند و از تجربیات خود سخن میگفتند؛ باعث میشد تا بتوانم از تجربیات دیگران که سراسر عشق بود بیاموزم و بخواهم از این تجربیات در زندگی خود استفاده کنم که بیشتر سخن از گذشت، مهربانی، بخشش و خدمت بود و این سخنان در قلبها رسوخ میکرد.
از سفر نیکوتین خود بگویید؛ از راهنما شدن درمان سیگار و قلیان که آیا این سفر و رهایی نگرش شما را برای بخشش در کنگره ۶٠ تغییر داده است یا خیر؟
با ۶ سال تخریب استفاده از قلیان وارد کنگره شدم. به روش DST با آدامس نیکوتین به راهنمایی مسافر نیکوتین همسفر فرزانه به مدت ۱۱ ماه و ۶ روز سفر کردم؛ الان ۱۱ ماه و ۷ روز است که آزاد و رها هستم؛ بعد از رهایی راهنمایم مرا تشویق به شرکت در آزمون راهنمایی درمان نیکوتین میکرد؛ در لژیون همسفری چیزهای زیادی یاد میگرفتم؛ ولی وقتی برای درمان نیکوتین اقدام کردم. تأثیر زیادی داشت تا روی خودم کار کنم و نگرشم را در خیلی زمینهها تغییر داد؛ وقتی در لژیون قرار میگرفتم گویی مخاطب راهنمایم بودم و تمامی سوالاتم را به خوبی پاسخ میداد.
حس و حال زیبای خود را از دریافت شال زیبای پهلوانی بیان کنید؟
وقتی شال و قرآن را از آقای مهندس دریافت میکردم؛ لطف خداوند را که شامل حالم شده بود با تمام وجود احساس میکردم؛ از شادی در پوست خود نمیگنجیدم و این شال را برای افراد زیادی از خداوند بزرگ خواهان بودم؛ زیر لب با خود زمزمه میکردم؛ خداوندا برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر، شکر.
بخشش به دو صورت است؛ بخشش دلی و بخشش حسابگرانه لطفاً تفاوت این دو را برای ما بیان کنید؟
در مورد بخشش دلی، دیگر انتظار بازگشت نداریم و بدون چشم داشت بخشش صورت میگیرد؛ ولی در بخشش حسابگرانه میبخشم تا چیزی را دریافت کنم و درواقع بخشش بدون توقع و چشم داشت نيست.
به نظر شما چرا در کنگره60 نیاز به دستور جلسه گلریزان است؟
همه جلسات در کنگره60 با تدبیر و درایت خاصی انجام میشود؛ جشن گلریزان که جشن بزرگ و زیبایی است؛ به من یادآوری میکند که بیتفاوت نباشم و همانگونه که به من کمک شد؛ من هم در این جشن بتوانم به یاری دیگران بشتابم؛ درواقع صحنهای است برای محک زدن خود که آموزشهای گرفته شده را چگونه عملیاتی خواهم کرد؟
بخشیدن مال کار سختی است؛ شما با چه دیدگاه و انگیزهای این کار را انجام دادید؟
وقتی فکر میکردم که صاحب هیچ چیز در این دنیا نیستم؛ هر آنچه دارم در دستم امانت است و همه از من به یادگار باقی خواهند ماند؛ پس چه بهتر از این فرصتی که دارم و مالی که خداوند به امانت بخشیده استفاده کنم؛ چه جایی بهتر از کنگره60 که مسافر، فرزندان، زندگی و خودم را به من بخشید. در کنگره60 اول به من بخشیده شد و بعد گفته شد؛ اگر دوست دارید خدمت کن؛ مورد دیگر این بود که مرگ کسانی که در اطرافم بودند نیز تلنگری میشد که الان فرصت دارید شاید دیگر فرصتی در کار نباشد. وقتی مسافری را میدیدم که از مصرفکننده بودن او خانوادهاش در رنج بودند؛ باعث میشد انگیزه بیشتری پیدا کنم تا من نیز بتوانم نقش هر چند کوچکی در کاهش این رنج داشته باشم؛ ولی در این کار سختی ندیدم؛ چون هدفم با آگاهی و شناخت بود؛ این آگاهی را از آموزشهای ناب مهندس دژاکام در کنگره60 و در کنار آن گذشت مسافرم بود که مرا تشویق به این کار میکرد.
سفر نیکوتین سختتر بود یا بخشش از مال و چه تفاوتی با هم دارند؟
در هیچکدام از آنها سختی ندیدم؛ چون برای سفر نیکوتین و خدمت مالی خواسته داشتم و میدانستم با انجام این دو حس و حال خوبی دریافت میکنم؛ به نتیجه فکر میکردم و توجهی به سختیهای راه نداشتم؛ پس هر دو برایم لذت بخش بود.
کنگره60 و آموزشهای آن چه اتفاقی در انسانها ایجاد میکند که یک شخص با وجود قرار گرفتن در تاریکیها مانند سیگار و قلیان به جایگاه پهلوانی میرسد؟
کنگره 60 و آموزشها به من آدرس درست را میدهند که اکنون کجا هستم؟ هدفم چیست و به کجا میخواهم برسم؟ وقتی مسیر درست را نشان میدهند و آموزش میدهند که چگونه در مسیر حرکت کنم تا به هدف برسم خیلی مسائل راحتتر میشود؛ درواقع راه عملی را نشان میدهد؛ الگوها را میبینی که چهطور درست حرکت کردهاند و به نتیجه رسیدهاند؛ این باعث ایجاد انگیزه میشود؛ در صورتیکه بیرون از کنگره60 فقط راه حل تئوری میدهند و هیچوقت به جواب نمیرسند. در درمان نیکوتین اصلا فکر نمیکردم که قلیان اعتیاد داشته باشد؛ فکر میکردم هر وقت بخواهم دیگر مصرف نمیکنم؛ ولی اینگونه نبود و بارها اقدام به ترک کردم که دیگر مصرف نکنم؛ ولی موفق نمیشدم تا اینکه وارد کنگره60 شدم و راه درستی به من نشان داده شد که دیگران هم از این راه به نتیجه رسیده بودند. در مورد پهلوانی هم میدیدم عزیزانی که این مسیر را رفته بودند چه حس و حال خوبی دریافت کرده بودند؛ من هم تشویق به انجام این کار میشدم.
به عنوان راهنمای درمان نیکوتین و پهلوان گروه خانواده چه صحبتی کلام آخر برای مصرفکنندگان و رها شدگان نیکوتین دارید؟
تشکر میکنم از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان که با گذشت و فداکاری عده زیادی همانند من و خانوادهام را نجات دادند تا بتوانیم در کنار یکدیگر از زندگی لذت ببریم؛ از راهنماهایم که به من در این مسیر کمک کردند تشکر میکنم؛ از مسافرم که همیشه همراه خوبی برای من بودند؛ از فرزاندانم که با بودنشان در کنارم به من امید به ادامه میدادند و از عزیزان خدمتگزار در کنگره ۶٠ نهایت تشکر را دارم که با عشق، محبت و گذشتشان محیطی پر از آرامش را برای خانوادهها فراهم میکنند.
انجام مصاحبه: راهنمای ویلیام وایت همسفر زهره نمایندگی سهروردی اصفهان
تایپ، ویراستاری و ارسال: مسافر نیکوتین همسفر مریم رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر سارا نمایندگی اسبیکو خرمآباد
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
482