جلسه سوم از دور ششم کارگاههای آموزشی عمومی لژیون قشم با استادی جانشین بنیان کنگره 60 استاد امین و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر فرامرز با دستور جلسه (وادی نهم و تأثیر آن روی من) در تاریخ ششم آبان 1403 ساعت 17 در محل دانشگاه کنگره 60 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
امروز که به این جا و این ساختمان آمدم خیلی خوشحال شدم از این که چنین توانایی و پتانسیلی در کنگره ۶۰ ایجاد شده، که می تواند همچین فضا و مکانی را به وجود آورد، از تمام کسانی که زحمت کشیدند تشکر می کنم و خدا قوت می گویم، این قدرتی که در کنگره به وجود آمده به واسطه کشف جناب مهندس در واقع یک طرح و یک راه جدیدی است برای درمان بسیاری از دردها و رنج های ناشناخته طراحی شده و با کشف جناب مهندس این قضیه آغاز شد و پشت تمام این ها یک هماهنگی عجیبی صورت گرفته است که گویا خالق آفرینش آن را برنامه ریزی کرده است.
وقتی دانش کنگره به نقطه ای رسید که تجربیاتش بسیار غنی شد، دانش پزشکی هم به نقطه ای رسید که این ها آزمایش پذیر شدند،الان دستگاههای که در کنگره وجود دارد و جناب مهندس متد dst را روی بیماری های لاعلاج انجام می دهند، دستگاههای هستند که در این چند سال اخیر توسط انسان ها ساخته شدند، و ۱۰سال ۱۵ سال پیش نمی توانستند این آزمایش ها را انجام دهد، ولی الان به نقطه ای رسیده که همه چیز در حیطه آزمایش محک می خورد، و اینجا تفاوت آلیاژها مشخص می شود ، خیلی ها گفتند درمان اعتیاد از هر روشی قابل اجرا هست ولی الان شرایطی ایجاد شد که دقیقا اندازه گیری می کند انسانی را که در متد dst قرار گرفته و بیرون آمده و کسی که در روش دیگری قطع کرده و آن ها را مقایسه می کند و می گوید که کدام مقاومتش چقدر است، کاملا قابل اندازه گیری است.
قبلاً که من راجع به بیان ژن ها می شنیدم با خودم می گفتم که این به چه کاری می آیید ولی الان متوجه شدم که روش dst را فقط با بیان ژن ها میتوان اندازه گیری کرد. که ژنهای معیوب که در اثر اعتیاد از چرخه خارج شده اند با انجام متد dst و با اندازه گیری آن ها متوجه شدند که از یک انسان نرمال هم بهتر شده اند و به شرایط عادی برگشتند و این یک سند کاملا بی عیب و نقصی است و هیچ کس در هیچ نقطه دنیا نمیتواند هیچ ایرادی بگیرد و در این چند سال به نقطه ای رسیده که علم کنگره در همه جای دنیا قابل ارائه است و کسی نمی تواند آن را رد کند و نتیجه آن این شده است که دانشگاههای معتبر جهان از جناب مهندس درخواست همکاری میکنند، دانشگاههای مثل کمبریج ،آکسفورد دانشگاه های که ما فقط اسم های آن ها را شنیده بودیم به عنوان قله های علم جهان، و این خیلی مبارک است.
و هم زمان با این موضوع ساختمان آکادمی هم در حال ساخت است و این اتفاقاتی است که موازی با این موضوع در حال پیشروی است و این خیلی جای خوشحالی دارد، و این خیلی امکان خاصی برای بچه های قشم است که لژیون و جلساتشون در این مکان برگذار می شود، انشالا که بتوانید از این امکانات به خوبی استفاده کنید. به قسمت همسفرها و خانم های مسافر که در جلسه حضور دارند خیلی خوش آمد می گویم باعث خوشحالی است که این اتفاق افتاده است. همسفرها بخش مهمی از کنگره هستند، مسافرها هم همین طور، نمایندگی ها زمانی پیشرفت می کنند که تمام بخش ها متعادل رشد کنند، و مسافرها باید این را یاد بگیرند و احساس کنند که آموزش همسفرها یعنی تعادل خانواده، اگر خانواده همسر و بچه آموزش نبینند شما مدتی نفس راحتی می کشید ولی بعدش شما رشد میکنید ولی آن ها در مسائل جا می مانند و بعد اختلاف فاز به وجود می آید اختلاف فاز که به وجود بیاید شما باز هم احساس تنهایی و دوری می کنید.
یک کشوری یک انسانی متعادل است که در همه جهات رشد کند، خانواده هم همینطور است و قسمت خانم های مسافر هم توانمند و نیرومند شود که رشد خوبی در حال انجام است تا بتوانیم این بند بازی را انجام دهیم که آن جمله تنها پیوند محبت ما را بهم متصل نگاه خواهد داشت را هم آن را انجام دهیم در هر قسمتی که هستیم و هم بتوانیم فرمانبردار شویم و از معلم و استاد خود حرف شنوی داشته باشید چون هر کس که رشد کرد از این جا رشد کرد. من تواضع جناب مهندس در مقابل استادانش را دیده ام و این از دانایان بر می آید که از استادان و راهنمایان و بزرگتر خود حرف شنوی دارند با احترام برخورد کنند با تواضع برخورد می کنند، تا رشد کنند و وقتی رشد کردند میتوانند معلمی بشوند که این علم را به دیگران انتقال بدهند کسانی که فرمانبرداری را یاد میگیرند به همه چیز دست پیدا می کنند .
این ویژگی را در خودمان پرورش دهیم، یا شاگرد نباشیم یا اگر شاگرد می شویم شاگرد درست و حسابی شویم، شاگرد نصف و نیمه فایده ای ندارد، خود من خیلی طول کشید تا شاگردی را یاد گرفتم من اصلا شاگردی بلد نبودم، چون که شاگردی بلد نبودم به نقطه ای رسیدم که اشکالات را پیدا کردم که چگونه انسان ها خودشان را گول می زنند چون که من ۲۰ سال ۳۰ سال این کار را کردم، تا زمانی که صاف شویم، مار همه جا کج می رود ولی وقتی به لانه خود می رسد صاف می شود، شما هرجا دودره بازی دارید وقتی به کلاس می رسید صاف شوید، یعنی فرمانبرداری را سر کلاس داشته باشید تا مطالب انتقال پیدا کند، من همیشه درذهنم در حال جنگ با استادانم بودم چون که می خواستم دانائیم را به آن ها ثابت کنم، ولی من با آن کار می خواستم ناتوانی و ضعف خودم را پشت توانایی ها پنهان کنم و این باعث شد خیلی زمان ها و کلاس ها برای من بهره ای نداشته باشد، پنج سال می رفتم ولی به اندازه شش ماه برداشت می کردم چون که این اصول را اجرا نمی کردم، باید از این قضیه استفاده کنیم تا بهترین نتیجه را بگیریم، به زمین های بلند آب نمی رسد، افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است، تمام آب ها در زمین گود جمع می شود ، شما اگر تواضع و فروتنی داشته باشید باران رحمت به سمت شما سرازیر میشود و آنوقت می شوید سفره زیرزمینی و ذخیره آب پیدا می کنید و سرسبز و حاصل خیز می شوید ولی اگر گردنتان بالا باشد همیشه برافراشته هستید ولی چقدر خشک است و آبی درش نیست ، کدام را انتخاب می کنید؟ تا دریافت ها برای ما اتفاق بی افتد.
چون که انسان ها با هم فرقی ندارند یک نفر بیشتر زحمت کشیده و زمینش حاصلخیز تر است و یک نفر کمتر زحمت کشیده است، ولی اگر اصول را رعایت کنند به نتایج مشابه دست پیدا می کنند پس ما باید از این موضوع استفاده کنیم، و در قسمت های مختلف که هستیم این خصلت فرمان برداری را داشته باشیم و در کنارش اگر در جایگاه هستیم با هم آن پیوند محبت را داشته باشیم، یعنی هر دو باید باشد از طرفی مثل شمشیر برنده و از طرفی مثل حریر نرم، شاگردها فعلا باید شاگردی کنند و وقتی درمان شدند و به تعادل رسیدند و به جایگاه خدمتی رسیدند محبت اصول آن ها شود و پیش نماز آن ها شود، اگر بخواهیم ساختاری رشد داشته باشد اینگونه است در این سختی گیری محبت است ، در مقابل حرمت ها و اصول کنگره به هیچ عنوان تا جای که ممکنه کوتاه نمی آید وسخت گیری می کند.
جدیت دعوا کردن نیست، شما یک نفر در کلاس تخلف می کند می توانی فحش بدهی و ناسزا بگویی ولی نه لزومی ندارد یک نفر که اشتباه کرد به او توضیح میدهید تذکر می دهید اشتباه کرد دوباره توضیح و تذکر می دهی دوبار یا سه بار فرصت می دهید در ادامه اگر انجام نداد ، می گویید من در این لژیون دیگر نمیتوانم با شما کار کنم چون که شما نمی توانی به این اصول عمل کنید، یعنی قاطعیت و جدیت همراه با محبت و آنوقت ما بهترین نتیجه را می گیریم آنوقت انسان ها شما را دوست دارند. تنها پیوند محبت است که ما را به هم متصل نگاه خواهد داشت اگر به دنبال تغییر هستیم باید انسان ها را دوست داشته باشیم اگر دوست داشته باشیم آینده آن ها برای ما مهم است که آیا جواب می گیرد یا جواب نمی گیرد و این را انسان ها می فهمند و درک می کنند که دوستشان دارید و یا نه و این فضای ما را فضای جای که در حال کار هستیم را نور می بخشد و به آن انرژی می بخشد و من از این موضوع نتیجه گرفتم و هرجا این فرمول و قوائد را پیاده کردم به نتیجه رسیدم .
پس در زمان شاگردی، شاگرد خوب باشید و وقتی که رشد کردید و به مراحل بالا رسیدید بایستی همزمان هم شاگرد باشیم و هم فرماندهی کنیم هر دو باید باشد در اوج رشد کردن باید بدانیم که خیلی چیزها را بلد نیستیم و نیاز به یاد گرفتن داریم ، بعضی بچه ها به من می گویند چه کنیم که حالمان خوب شود به آن ها می گویم که به انسان ها خدمت کنید مگر دیگران به شما خدمت نکردند وقتی که با حال بد به کنگره آمدی؟ زمانی که تنها و دل شکسته و مریض بودی؟ چقدر آدم ها برای کمک به تو جمع شدند؟ تا تو بتوانی در این جا به درمان برسی پس اگر به دنبال حال خوب هستی باید در این قضیه حرکت کنی در خدمت به انسان ها و خدمت به هستی، هیچ فرمول دیگری ندارد .
همان جمله آموزش و خدمت شما آموزش می گیرید توان پیدا می کنید از این توان حق انتخاب داری که چگونه استفاده کنید، می توانی به دنبال رویاهای خود بروی که البته حق هم داری ولی چقدر؟ چقدرش مهم است ولی اگر به دنبال تعادل هستی باید بخشی از نیروی خودت را برای رسیدن به رویاهایت و بخش دیگر از نیروی خودت را برای این بگذاری که انسان ها به رویاهای خود برسند، و بتوانند زندگی بهتری داشته باشند. آن زمان به حال خوش میرسی اکثر کسانی که این قائده را فراموش میکنند چون انسان ذاتا فراموش کار است، یادش می رود که یک زمانی نمیتوانسته صد متر راه برود نمیتوانسته یک ساعت بخوابد، و توانایی خیلی کار ها را نداشته است ولی الان این توان در من ایجاد شده است. تفاوت بین انسان های که رشد می کنند همین جا است که یاد می گیرند که چقدر از این چه دارند را خودشان بردارند و چقدر با دیگران تقسیم کنند و این را انسان باید توجه داشته باشد تا چه اتفاقی بیافتد ؟ تا در صلح و آرامش باشد.
و در ادامه گزارش تصویری از بازدید استاد امین از ساختمان دانشگاه:
ویرایش و تایپ: مسافر فرامرز (رهجوی لژیون سوم)
بازنگری و ارسال: مسافر علی (رهجوی لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
7537