English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده - جشن خلقت کنگره

گروه خانواده - جشن خلقت کنگره

جلسه هفتم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی رازی با استادی اسیستانت مالی همسفر صبا، نگهبانی همسفر اعظم و دبیری همسفر نسترن با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز سه‌شنبه ۴ دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوندا دریا و آسمان و دشت پوشیده از رقصنده‌های آسمانی‌ست و روح ناآرام ما خواستار رهایی است، نه از خلاصی بلکه دیدار معشوق است. خداوندا تنها تو را می‌ستاییم و تنها تو را ستایش می‌کنیم، برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر، شکر، خداوند را هزاران بار سپاس می‌گویم که روزی من کرد تا در این روز پرارزش و مقدس و این هفته پرفیض و برکت، جایگاه خدمت و استادی را در این شعبه نوظهور داشته باشم. حس خیلی خوبی داشتم که به این شعبه بیایم، چون اولین بار است که در این جایگاه قرار می‌گیرم. ان‌شاءالله خداوند لطفش را شامل حال تک‌تک ما در این مکان مقدس کند و به برکت شکرگزاری‌های شما و حرکت‌های خوب شما، همه صندلی‌ها به زودی پر شود و جلسه‌های پرشوری داشته باشیم.

من هفته پیش در لژیونمان گفتم که این جلسه، مادر همه جشن‌هاست. ما چند جشن در کنگره‌۶۰ داریم و این به مانند این است که شما جشن ازدواج یا جشن فارغ‌التحصیلی یا هزاران جشن دیگر را برای خودتان می‌گیرید؛ اما اگر این خلقت را نداشتیم و به دنیا نیامده بودیم، اصلاً این جشن‌ها وجود نداشتند. جشن خلقت کنگره‌۶۰ یعنی ایجاد کنگره‌۶۰ و به وجود آمدنش در هستی و جاری شدنش در هستی است؛ به همین خاطر برای تک‌تک ما ارزشمند و مقدس است. بعضی زمان‌ها، مکان‌ها و اعیاد ارزششان از بقیه بالاتر است و از همه ارزشمندتر هستند، ولی جشن بنیان ما فوق همه جشن‌هاست. 

اگر بنیان کنگره‌۶۰ شکل نمی‌گرفت، قطعاً خیلی از جشن‌های دیگر در کنار آن به وجود نمی‌آمدند؛ پس همه ما باید قدر این هفته را بدانیم و در هستی سعی کنیم با آن همسو شویم، چون یک معجزه قرن در ۲۷ سال پیش با بنیان کنگره‌۶۰ اتفاق افتاد. اگر ما همسو با این جریان شویم می‌توانیم بهره لازم را بگیریم و تک‌تک ما معجزه‌ای برای هستی خودمان شویم. سعی کنید در این هفته خیلی به این مسئله فکر و مطالعه کنید. بروید صحبت‌های چندین ساله دیده‌بان‌ها که از خاطرات بنیان کنگره‌۶۰ صحبت می‌کنند را گوش دهید، چون آن‌ها نزدیک‌ترین افراد به بنیان کنگره بودند و بیشترین حق را به گردن تک‌تک ما برای ایجاد این ساختار عظیم دارند و صحبت‌هایشان بسیار ارزشمند است. وقتی به تاریخ کنگره نگاه می‌کنیم، می‌فهمیم از کجا شروع شده است. چه دلیلی دارد که آقای مهندس می‌فرمایند: مدام در این جلسات از پیشکسوت‌ها دعوت کنید یا کسانی که در ایجاد کنگره۶۰ سهم بالاتری داشته‌اند؟ چون نباید فراموش کنیم که برای این مکان خوب و این شرایط خوبی که خلق شده، چه‌قدر فداکاری‌ها و از خودگذشتگی‌ها اتفاق افتاده است تا ما بتوانیم الآن اینجا بنشینیم و با کمال آسایش از این فرصت‌ها بهره‌مند شویم.

پس یکی از فلسفه‌های یادآوری جشن بنیان این است که ما قدر بنیان کنگره‌۶۰ را بدانیم و به ریشه وصل شویم و این تاریخ را برای خود مرور کنیم. بعضی وقت‌ها فکر می‌کردم که امسال بیست و هفتمین سال تولد بنیان کنگره‌۶۰ است و خیلی از شما همسفران احتمالاً تازه به کنگره وصل شده‌اید؛ ولی فکر کنید با همین مشکلاتی که در حوزه اعتیاد با آن دست و پنجه نرم می‌کنید؛ باید به ۳۰ سال پیش برگردید زمانی که واقعاً درمانده بودید، یعنی تمام تلاشتان را می‌کردید که این مسئله مسافرتان یا این بیماری در زندگی‌تان حل شود، ولی هیچ درمانگری نبود و هیچ راه درمانی وجود نداشت. نمی‌دانم کدام یک از شما این‌ها را تجربه کرده‌اید، ولی خود من هم این تجربه را داشته‌ام و هر جا می‌رفتیم می‌گفتند راه درمانی نیست. تصور کنید که این بیماری مانند این است که شما یک بیماری گرفته‌اید و هر دکتری که می‌روید به شما می‌گوید درمانی ندارد. آن حالت را تصور کنید که چه‌قدر انسان ناامید می‌شود، چه‌قدر حالش بد می‌شود و چه‌قدر ادامه زندگی برایش سخت می‌شود؛ اما وقتی به شما بگویند فلان کشور درمان است چه قدر خوشحال می‌شوید.

من یک دوستی داشتم که تقریباً بیست سال پیش خواهرش در یک تصادف قطع نخاع شد و خیلی هم جوان بود. این بنده خدا امید داشت و می‌گفت: دارند روی سلول‌های بنیادی کار می‌کنند، تازه داشتند کار می‌کردند و با این امید از خواهرش پرستاری می‌کرد. هیچ حرکتی نمی‌توانست انجام دهد و می‌گفت: بالأخره یک روزی آن سلول‌های بنیادی ممکن است به کار بیاید و به خواهر من کمک کند و درمان شود. امید خیلی چیز خوبی است، ولی وقتی که هیچ امیدی نباشد، واقعاً ادامه دادن سخت است. وقتی شما هر دری را می‌زنید و به هیچ عنوان دری باز نمی‌شود. خدا را شکر می‌کنم که الآن در این برهه از تاریخ و این بخش از جغرافیای عالم هستم شاید این برای شما عادی شود، ولی خیلی از آدم‌ها هستند که همین الآن در جاهای دنیا در به در به دنبال یک راهی هستند که خودشان را نجات دهند، ولی واقعاً راهی برایشان باز نیست؛  اما در این گوشه از عالم به هر دلیلی لطف خداوند شامل حال ما شده است. قطعاً پشت آن یک رسالتی برای همه ما تعریف شده است و این راه برای همه ما باز شده است. به هر حال می‌دانیم که یک راهی وجود دارد و اگر این راه را برویم، به یک جایی می‌رسیم این جای امیدواری دارد و واقعاً باید بابت این خداوند را شکر کنیم.

نکته‌ بعدی که می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم وادی‌هاست. اصلاً آن موقع تا وادی چهاردهم نبود و من اصلاً نمی‌دانستم وادی چیست و دستور جلسه چه است؟ لژیون‌ها آن‌قدر منسجم نبودند که مشخص باشد و بخواهند در مورد چیزی کار کنند. بعضی وقت‌ها کل لژیون با سؤال یک نفر به جلو می‌رفت. مثلاً یکی سؤالی می‌کرد و دغدغه‌ای داشت خوب بود، آن موقع از هیچی خیلی بهتر بود، از این که ما در به در دنبال یک جایی بودیم که ما را درک کنند؛ ولی اثر بخشی آن کم می‌شود. وقتی محتوای لژیون به سمت درد دل و خاطره‌ رهجو و خاطره‌ راهنما برود حالمان یک مقدار خوب می‌شود، ولی درمان نمی‌شویم؛ ولی خدا را شکر که آن موقع خانم آنی آمدند و به لژیون‌ها یک سر و سامانی دادند. خانم آنی تنها بودند و فکر می‌کنم که دو شعبه در تهران بود، یک شعبه‌ انقلاب و یک شعبه‌ آکادمی. خاطرم است که اولین جلسه‌ای که آمدند گفتند ایشان خانم آنی هستند. من گفتم که خانم آنی چه کسی هستند و ایشان را نمی‌شناختم. گفتند که همسر آقای مهندس هستند. من هم پرسیدم که آقای مهندس چه کسی هستند؛ چون ایشان را هم نمی‌شناختم. الآن این رسانه‌ و سایتی که داریم و اپلیکیشنی که داریم و ... خیلی راحت می‌توانیم ببینیم درمان اعتیاد چیست؟ آقای مهندس و خانم آنی که هستند؛ در آخر امیدوارم دفعه بعد که به نمایندگی رازی می‌آیم تمام این صندلی‌ها پر شده باشد.

نفرات برتر آزمون آذرماه:

تایپ: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر ماهرخ
عکس: راهنمای تغذیه سالم همسفر مهدیه
مرزبان کشیک: همسفر زهرا
ویراستاری: راهنمای تغذیه سالم همسفر اعظم دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .