English Version
This Site Is Available In English

آزادی و رهایی

آزادی و رهایی

پایان تنهایی، یأس و انزوا با آغاز درمان بیماری اعتیاد از شرکت در اولین کارگاه آموزشی و لژیون تازه‌واردین شروع می‌شود.

با محبت و عشقی که در همان اولین کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ به ما ابراز می‌گردد و در لژیون تازه‌واردین وقتی راهنمایی با شال سبزرنگ امید به درمان شدن و نوید آزادی و رهایی از بند اعتیاد را پس از ده تا یازده ماه سفر به ما نوید می‌دهد، بهانه احساس تنهایی و یأس و ناامیدی درونمان از تاریکی به سمت روشنایی به حرکت

درمی‌آید.

تخریب سیستم ایکس در صور آشکار و پنهان موجب احساس انزوا و تنهایی و ناامیدی کشنده می‌شود. شاید افراد دور ما را بگیرند اما دیر یا زود اعتیاد فاصله‌ای را بین ما و حتی نزدیک‌ترین اقوام و دوستان ما به وجود می‌آورد. بسیاری از ما به خاطر احساس تنهایی و یأس ناامیدکننده از درد اعتیاد دچار افسردگی‌های شدید می‌شویم

وحتی گاهی دست به خودکشی هم می‌زنیم.

اگرچه در ابتدا با ناامیدی و تردید به کنگره وارد می‌شویم اما وقتی با یک در آغوش گرفتن همراه با محبت و لبخند صمیمی از ما استقبال می‌شود گویی بارقه امید در ما جوانه می‌زند. شاید اولین جایی باشد که در آن پس از مدتی طولانی احساس می‌کنیم که از ما استقبال شده است. سایر اعضا را می‌بینیم که صحبت می‌کنند

می‌خندند و برای صحبت بیشتر ضمن صرف چای در لژیون‌ها دور راهنمایشان جمع می‌شوند. از اینکه آیا ما هم می‌توانیم به عضوی از این گروه تبدیل شویم در شگفت هستیم.

ناامیدی و انزوای ما می‌تواند پیوستن به لژیون را در ابتدا برایمان دشوار سازد؛ اما در طول زمان به‌تدریج خود را جزئی از این لژیون و کنگره می‌دانیم نه جدا از آن. به‌زودی وقتی وارد شعبه می‌شویم احساس راحتی می‌کنیم؛ کم‌کم دوستانی پیدا می‌کنیم و زندگی ما شروع به تغییر می‌کند و با شروع درمان با داروی OT و متد اعجاب‌آور

DST، روزبه‌روز صور آشکارمان نیز رو به درمان و زدودن زخم‌های اعتیاد از صورت و جسم خسته‌مان می‌نماید.

مشارکت در کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ به ما می‌آموزد که چگونه بر انزوا و تنهایی خود غلبه کنیم و با دیگران در شعبه ارتباط برقرار نماییم. از طریق اولین روابط دوستی خود در کارگاه‌های آموزشی و لژیون، کم‌کم متوجه می‌شویم که پیدا کردن دوست‌های درمان شده از غول اعتیاد چندان هم مشکل نبوده است. وقتی درباره خود

باراهنمایمان صحبت می‌کنیم احساس تعلق پیدا کرده و با رهنمودهای او صراط مستقیم برایمان کم‌کم نمایان می‌شود.

به خاطر روش درمان و متد DST و روابط دوستانه و مطالب القا شده در چهارده وادی که جناب مهندس از طریق کنگره ۶۰ در اختیارمان گذاشته‌اند از او و قدرت مطلق سپاسگزاریم. بــه این خاطر دیگر احساس تنهایی نمی‌کنیم و برای همیشه یأس و ناامیدی کشنده از بی‌درمان بودن درد اعتیاد از زندگی‌مان رخت برمی‌بندد و به‌سوی آزادی و

رهایی در پی هم شتابان به‌سوی فرمان عقل حرکت می‌کنیم.

قلمی شده به دست محمد حمیدی لژیون دوم شعبه دکتر مسعود

راهنما آقای محمد علیرضایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .