English Version
This Site Is Available In English

حرکت ما بدون بخشش غیرممکن است

حرکت ما بدون بخشش غیرممکن است

جلسه هماهنگی و آموزشی لژیون‌های سردار استان تهران با استادی دیده‌بان محترم لژیون سردار مسافر علیرضا زرکش با دستور جلسه «وادی هشتم و تاثیر آن روی من» سه‌شنبه  10 مهرماه 1403 ساعت 5:30 بعدظهر در ساختمان حسام‌زاده شروع به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر

هرچه در کنگره جلو می‌رویم، متوجه می‌شویم که چقدر کنگره ابعاد مختلف دارد و چرا ابتدا به ساکن ما نمی‌توانیم این افق را ببینیم؟! چه تفاوتی وجود دارد که نمی‌شود ابتدا به ساکن، انتهای کوچه را دید؟! و چه تفاوتی می‌کند وقتی بتوانی ببینی؟! تفاوت این دو در حرکت ما است، برای مثال شما وادی را می‌خوانید و می‌گوید حرکت کن، سفر کن، در سفر اول حرکت می‌کنی و درمان می‌شوی؛ ولی قطعاً حرکت سفر اول با سفر دوم متفاوت است. حرکت در سفر اول و دوم متفاوت است و در انتهای وادی هشتم گفته است که چگونه حرکت کن تا راه برای تو مشخص شود! در وادی می‌گوید باید سه کار را انجام بدهیم؛ باید اول از خود و بعد از دیگران جبران خسارت انجام دهیم؛ یعنی اول باید حق خودت را ادا کنی و بعد حق دیگران را. وادی هشتم این حرکت را مطرح می‌کند که، در حرکت معرفت و شناخت خود است که راه نمایان می‌شود. حرکت کاملاً درونی است و ما در وادی‌ها، چیزی در بیرون نداریم و همه درونی هستند. می‌گوید نسبت به خودت باید جبران خسارت کنی؛ در سفر دوم چه جبران خسارتی باید از خودت انجام بدهی؟ نسبت به خانواده و جامعه باید چه عملی انجام داد؟

قبلاً راجع‌به این قضیه صحبت کردیم که ما باید حق‌النفس را بپردازیم، یعنی باید حق خودت را بپردازی و حق‌النفس همان تزکیه و پالایش خود بود. با حرکت راه نمایان می‌شود و با هر قدمی که برمی‌داری، قدم بعدی را می‌توانی بینی؛ وقتی در جهت تزکیه خویشتن حرکت می‌کنی باید به خودت رسیدگی کنی، حق‌الناس را انجام بدهی و حق دیگران را ادا کنی. استاد امین حق‌الناس را توضیح دادند و حق‌الناس این نیست که مردم را اذیت نکنی؛ بلکه این است که مال مردم در مال شما است و باید حق مردم را پرداخت کنی، این نیست که فقط حق مردم را پایمال نکنی؛ باید حق مردم را ادا کنی، یعنی اگر من روزی می‌خورم، یک قسمت آن برای دیگران است و باید در زمان و مکان و در کلام آن را به مردم بپردازم. قطعاً در مال نیز همین گونه است و باید بپردازم و این دو را (حق‌النفس و حق‌الناس) را انجام می‌دهی تا بتوانی به خداوند برسی؛ اگر از این مسیر حرکت نکنی، غیر ممکن است که به عدالت برسی؛ اگر معرفت خویش و خویشتن را درک نکنی و تزکیه و پالایش نکنی، نمی‌توانی عمل سالم انجام بدهی و به دیگران کمک کنی! نمی‌توانی خدمت‌گزار شوی، اگر خودت، دنیای درون و بیرون را نشناسی، غیر ممکن است که بتوانی خداوند را بشناسی!

حرکت ما بدون بخشش غیرممکن است، تزکیه و پالایش بدون بخشش غیر‌ممکن است. بازی بخشش بازی بزرگان است، بازی تزکیه و پالایش جدی است. همان‌گونه ما در سفر اول وارد بازی شدیم و به این زیبایی درمان شدیم، در سفر دوم هم باید وارد بازی شویم و در آن حرکت کنیم؛ در سفر دوم اگر حرکت نکنیم، مسیر برای ما مشخص نمی‌شود! مسیر تزکیه و پالایش مشخص نمی‌شود و کسانی که در سفر دوم این بازی را جدی می‌گیرند، نتایج متفاوتی می‌گیرند. سفر اول و سفر دوم برای همه است؛ همان‌گونه که در سفر اول همه نمی‌توانند به رهایی برسند، در سفر دوم نیز همه نمی‌توانند به رهایی برسند! در سفر دوم هم‌مانند سفر اول باید راهنما داشته باشی، در سفر دوم حتما باید توانمندی و علم داشته باشی، حتما باید توانمندی داشته باشی و مکان را در اختیار دیگران قرار بدهی و حضور داشته باشی، در مکانی که تو را نیاز دارند، باید حضور داشته باشی و باید حتما انفاق کنی تا بتوانی حرکت کنی.

آقای مهندس در وادی به سه نکته اشاره می‌کنند که نباید هدف یادت برود، دزد خانه‌ای را می‌زند که در خانه مال باشد، خانه‌ای که مال ندارد را نمی‌زند؛ وقتی که تو حرکت می‌کنی، در حرکت است که بیراهه وجود دارد، کسی که حرکت نمی‌کند، کسی با او کار ندارد، کسی که شروع به تزکیه و پالایش می‌کند، هزار بیراهه برایش باز می‌شود. وقتی شما وارد راه می‌شوی، راه فقط یکی است، ولی هزار بیراهه وجود دارد و کنگره نیز از این امر مستثنی نیست! ما باید تمام تلاش را انجام بدهیم که فقط نور را ببینیم، میزان دانایی را بالا ببریم که بتوانیم در مسیر حرکت کنیم و این‌گونه نیست که در بیرون باشد، چراغ‌دان در درون توست و باید آن را روشن، شعله‌ور و حرکت کنی.

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .