نمایندگی وکیلی یزد روز پنجشنبه ٢٨ تیرماه ۱۴۰۳ میزبان دیدهبان محترم مسافر علی و همسفر گرامیشان بود. فرصت را غنیمت شمرده و با ایشان و همسفر محترمشان مصاحبهای ترتیب دادیم. همسفر فاطمه و مسافر علی با آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. با متد DST و داروی OT به مدت ۱۷ ماه به راهنمایی آقای مهندس دژاکام و خانم آنی سفر کردند. هم اکنون نزدیک به ۲۱ سال است که به لطف خدا درمان شدهاند.
همسفر فاطمه جایگاههای خدمتی را به ترتیب پشت سر گذاشتند. ایشان از اولین جایگاه خدمتی یعنی میکروفون گردانی شروع و به ترتیب جایگاه دبیری، نگهبانی، دو دوره مرزبانی و اسیستانتی را پشت سر گذاشتهاند. ایشان جزو اولین گروه اسیستانتهایی بودند که خانم آنی بزرگ جهت خدمت به شهرستانها فرستادند. سه دوره خدمت در شعبات مشهد، شیروان و نیشابور و یک دوره به عنوان اسیستانت در میبد خدمت نمودند. یک دوره نیز دستیار دیدهبان در شعب اراک، سمنان و حر بودند.
دیدهبان محترم اکنون در چه جایگاه خدمتی قرار دارید و به نظر شما دلیل تغییر جایگاهها در کنگره چیست؟ به عنوان مثال چرا یک راهنما فقط چهار سال میتواند در این جایگاه خدمتی انجام وظیفه نماید؟
من اکنون در جایگاه دیدهبان راهنمای تازهواردین و دیدهبان ورزش مشغول به خدمت هستم. سیستم کنگره سیستم جاری و در حرکت است. این سیستم مرتب باید در حال حرکت باشد وگرنه به قول قدیمیها آب اگر یک جا بماند میگندد. به نظر شما اگر بخواهیم برای جایگاهها زمان مشخص کنیم، مثلاً بگوییم چند سال؟ مادام العمر؟ اگر کمتر از ۴ سال هم باشد دوران راهنمایی به صورت موقت و تکهای میشود و تغییرات زیادی در آن ایجاد میگردد و ثبات آن از بین میرود. این زمان ۴ سال که آقای مهندس انتخاب نمودهاند هم برای کنگره و هم برای اشخاص بسیار عالی و مناسب است. اشخاص نیز اگر در یک جایگاه به مدت طولانی قرار بگیرند، دچار رکود میشوند و این برای آنها بسیار خطرناک است؛ از این رو آقای مهندس برای همه جایگاهها مدت زمانی را معین کردهاند تا سایر افراد نیز از این جایگاههای خدمتی استفاده نمایند و آموزشهای لازم را فراگیرند.
من آغازنامه شما را مطالعه نمودهام. جملهای بسیار زیبا در آن یافتم که از شما میخواهم در مورد آن توضیح دهید. شما فرمودید «من درمان اعتیاد و داروی کارآمد آن را در معنویت پیدا کردم. اعتیاد دارویی جز ایمان و معنویت ندارد آن هم از نوع خالص آن.»
من این آغازنامه را تقریباً ۱۶ سال پیش نوشتم. الآن هم همین را میگویم؛ ولی کنگره در حال پیشرفت است و همواره خودش را کامل میکند. کنگره هم معنویات را در نظر دارد و هم مادیات را؛ البته همیشه معنویات و مادیات باید در کنار هم باشند؛ اگر فقط مادیات باشد، معنویات کنار میرود؛ ولی کنگره بر روی هر دو بعد تکیه دارد و تمرکز را بر هر دوی آنها گذاشته است. اگر فقط بگوییم معنویات، شاید اینگونه برداشت شود که باید از مادیات دست شست؛ ولی شکل تصحیح شده آن این است که باید بر روی هر دو بعد کار کرد هم مادیات و هم معنویات.
به تاریخ امتحان نزدیک میشویم بسیاری از دوستان در مورد نحوه برگزاری و نوع سؤالات امتحان اظهار نگرانی میکنند، خواستم نظر و توصیه شما را در این مورد بدانم.
من همیشه گفتهام سه گروه قابل پیشبینی نیستند. اول خداوند است که همواره کارهایی انجام میدهد که اصلاً ما توقع آن را نداریم. دسته دوم علما هستند. قصه حضرت خضر و موسی و آن کشتی که در آن قرار گرفته بودند را شنیدهاید. این داستان قرآنی مؤید همین حرف است که عالمان غیر قابل پیشبینی هستند و دسته سوم دیوانگان که آنها هم بالطبع غیر قابل پیشبینی هستند. آقای مهندس جزو دسته علما هستند. من نزدیک ۲۳ سال است که با ایشان هستم و هنوز هم نتوانستهام ایشان را پیشبینی کنم؛ اما تجربه من از کلیه امتحانات این است که در این امتحانات حس، بسیار مهم است. کسی که دارای حس کنگرهای باشد قطعاً در امتحان قبول میشود؛ من این را به جرأت و با اطمینان میگویم.
توصیه شما به مسافران، علیالخصوص مسافران سفر اول، در این دو هفته تعطیلات کنگره چیست؟
اول باید بررسی کنیم؛ چرا اصلاً موضوع تعطیلات در کنگره پیش آمد. خیلیها یکی از دلایل مصرف مواد و روی آوردن افراد به اعتیاد را اوقات فراغت میدانند؛ البته منظور آن اوقات فراغتی است که برنامهریزی نشده باشد. بسیاری از افراد از این اوقات فراغتها آسیب دیدهاند؛ اما در کنگره اوقات فراغت برنامهریزی شده است و چون برنامه وجود دارد یاد گرفتهاند که با ساعتهای خالی و زمانهای استراحت یا فراغت خود چگونه برخورد کنند، میتواند آن را مدیریت کنند، انتخاب میکنند که چه کار انجام دهند. آموزش برنامهریزی را فرا گرفتهاند. این تمرینی است که بتوانند آنچه را که در کنگره آموزش دیده و یاد گرفتهاند عملی نمایند.
به عنوان آخرین سؤال دوست داشتم نظرتان را در مورد نمایندگی وکیلی یزد بدانم؟
همه نمایندگیها در کنگره وجوه اشتراکی دارند. همه تحت یک آموزش و یکسری قوانین هستند. ما اصلاً نمایندگی بد نداریم. نمایندگیها دارای برنامهریزی دقیق و مانند هم هستند و این به دلیل داشتن آموزشهای مشترک است. عملکرد در نمایندگیها نیز تقریباً مشابه است؛ البته بعضی از نمایندگیها زودتر رشد میکنند؛ ولی به طور کلی دلیل کارآمدی نمایندگیها، آموزشهای صحیح و مشترک بین آنهاست.
ضمن سپاس و قدردانی از دیدهبان مسافر علی با همسفر فاطمه مصاحبهای ترتیب دادهایم.
آقای اشکذری در بخشی از آغازنامه خود نوشته بودند «بیماری اعتیاد از بیماری دل شروع میشود» شما این بیماریِ دل را در دوران مصرف ایشان و شفای آن را در دوران رهایی چگونه دیدید؟
دل وقتی بیمار شود بر روی جسم هم اثر میگذارد این یک واقعیت قطعی است و شفای آن فقط با آموزشهای کنگره صورت میگیرد. وقتی علی به کنگره آمد با آموزشهای کنگره کلاً تغییر نمود و یک علی دیگر شد. اصلاً آن علی قبل از کنگره تمام شد و یک علی نو ساخته شد و این فقط با آموزشهای کنگره میسر بود. اگر این آموزشها نبود هیچ وقت آن شفای دل ایجاد نمیشد.
من سه پرسش از آقای اشکذری پرسیدم که دوست دارم پاسخ شما به این سؤالات را هم بشنویم. توصیه شما برای دوستان در مورد شرکت در امتحان راهنمایی چیست؟
امتحان یک پروسه شخصی است هیچکس نمیتواند به کسی بگوید که چگونه درس بخواند تا امتحان را با موفقیت پشت سر بگذارد. مهمترین مسئله برای امتحان دادن، نداشتن اضطراب است. امتحان راهنمایی چیزی خارج از سیدیها، کتابها و آموزشهای کنگره نیست. اگر آنها را فرا گرفته باشیم قطعاً در امتحان موفق میشویم. نیاز نیست خودمان را زیاد اذیت کنیم. اضطراب، باعث میشود تمام چیزهایی را که بلد بودیم نیز فراموش کنیم. من سالها پیش امتحان دادم ولی یادم است وقتی سؤالات در مقابل من قرار گرفت، من با صدای آقای مهندس به سؤالات جواب میدادم. انگار تمام صحبتهای ایشان در گوش من بود و من با آرامش به سؤالات پاسخ میدادم. همین توصیه را به دوستان نیز دارم.
آموزشهای کنگره را به درستی فرا بگیرید، قطعا در امتحان موفق خواهید شد.
توصیه شما به همسفران در مورد گذراندن تعطیلات به خصوص همسفرانی که مسافر سفر اولی دارند چیست؟
اسم تعطیلات روی خودش است؛ ولی سفر اولیها باید به حرفهای راهنمای خود گوش دهند؛ به خصوص مسافران سفر اول که باید گوش به فرمان راهنمای خود باشند و نظر آنها را در مورد تعطیلات بدانند و هر آنچه که آنها تشخیص دادند را عملی کنند. توصیه شخصی من نمیتواند زیاد مفید باشد؛ چون افراد در کنگره متفاوت هستند. شاید ما از نظر بیماری همه یکی هستیم؛ ولی از نظر عمق بیماری یکی نیستیم، یکی ۵ سال تخریب دارد یکی ۱۵ سال و یکی ۲۰ سال؛ پس راهنما آنها را بهتر میشناسد و بهتر میتواند در مورد آنها نظر بدهد.
به عنوان آخرین سؤال دوست داشتم نظر شما را در مورد نمایندگی وکیلی یزد بدانم؟
اولین بار که من به نمایندگی وکیل یزد آمدم خیلی گریه کردم؛ چون یکی از آرزوهای من از همان ابتدا که مسافرم سفرش را آغاز کرد این بود که یک نمایندگی نیز در شهر خودم، در زادگاه پدر و مادرم، داشته باشیم. میدیدم خانمهای یزدی خیلی صبور هستند. زندگی این افراد با امید به رهایی مسافرشان عجین شده بود. آن پنهانکاریهایی میکردند تا کسی متوجه مصرفِ مسافرشان نشود، این موضوع من را ناراحت میکرد و از آرزوهای من این بود که در اینجا یک نمایندگی ایجاد شود. وقتی خانم آنی بزرگ از من خواستند که شعبه میبد را راهاندازی کنم بدون هیچ درنگ و بلافاصله آن را قبول کردم. فقط گفتم میروم تا این شعبه فعال شود؛ این آرزوی من بود. وقتی شنیدم با افتتاح نمایندگی وکیلی موافقت شده است اصلاً نمیدانستم چگونه خوشحالی خود را نشان بدهم. الآن هم خدا را شکر شعبه خیلی خوب و مرتبی دارید. من نظم و انضباط را در شعبه شما میبینم. همین نشانه پیشرفت یک شعبه است. به همه عزیزان و خدمتگزاران خدا قوت میگویم و از خداوند میخواهم برکت همه زحماتشان در زندگی آنها جاری شود.
از دیدهبان محترم مسافر علی و همسفر فاطمه که وقت باارزش خود را در اختیار من و اعضای سایت نمایندگی وکیلی قرار دادند تا آموزشهای ناب دیگری بگیریم قدردانی و سپاسگزاری میکنم. امیدوارم در آیندهای نزدیک مجددا میزبان قدوم پربرکت آنها باشیم.
گردآوری و تنظیم: مسئول مصاحبه راهنمای تازهواردین همسفر صدیقه
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
3365