خداوند را هزاران بار شکر که من را در مسیر کنگره قرار داده است؛ زیرا از زمانی که وارد کنگره شدهام تاکنون که هستم و آموزش میگیرم، توسط راهنماییهای راهنمای گرانقدرم خانم مهتاب، حالم بسیار خوب است و آرامش دارم، به طوری که قبل از آمدن به این مکان مقدس آنقدر با مسافرم مشکل داشتم که چیزی نمانده بود زندگی ما از هم بپاشد و جدا شویم.
امروز که درحال نوشتن این دلنوشته بودم،مسافرم گفت؛ واقعاً اگر این یک سال به کنگره نرفته بودیم ما از هم جدا شده بودیم و خدا میدانست خودمان و بچههایمان درچه بحرانی به سر میبردیم.
در بسیاری از مسئلههای زندگیام توانستم با آموزشهایی که از کنگره دریافت کردهام،تصمیمات درستی بگیرم و نتیجه شگفتانگیزش این است که آرامش نسبی به خانهمان برگشته است.
نوشتن سیدیها کمک بسیار زیادی به تمرکز فکر و روان به هم ریختهام کرده است، سال گذشته آنقدر کم حافظه شده بودم که هر چه میگفتم لحظهای بعد نمیتوانستم به خاطر بیاورم و تاکنون مطالب درون سیدیها کلید خیلی از مسائل زندگی من بوده است و من نیز سعی میکنم تا جایی که بتوانم به آنها عمل کنم.
همیشه فکر میکردم باید خیلی به خدا امید داشته باشم و شرط امید داشتن را دعا و نماز میدانستم و تصور میکردم فقط با آنها مسائل زندگیام حل میشود؛ ولی در کنگره۶۰ متوجه شدم درست است که باید به خدا امید داشت؛ اما تمام مسئولیتهای خودم را به خدا واگذار نکنم و مسئولیتهای زندگیام را بپذیرم.
زمانی که در تاریکی، جهل و ناآگاهی بودم به گونهای با مسافرم برخورد میکردم که در نهایت همیشه اتفاقات کوچک تبدیل به یک بحران میشد، خیلی اوقات نیز دیگران را مورد قضاوت قرار میدادم و فکر میکردم من بی گناه هستم و مسائل ضدارزشی کمی دارم.
زمانی که در تاریکی عمیقی فرو میرفتم در برابر خداوند ناسپاسی میکردم و فکر میکردم من آدم بدبختی هستم. در آن زمان نمیدانستم این اتفاقات زندگی در واقع امتحان من است برای اینکه من مقاومتر شوم و خودم باعث ایجاد خیلی از این مسائل هستم.
در کنگره یاد گرفتم سختیهای زندگی به خاطر درست فکر نکردن است و بعد به دلیل آموزش دیدن در مورد صبر و بردباری و خیلی مسائل ارزشی دیگر است که من را که فردی ضعیف و زود رنج بودم را تبدیل به یک انسان با اراده محکم و استوار میکند.
خیلی خیلی ممنونم از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان به جهت زحمات فراوانی که برای کنگره ۶۰ تقبل کردند و از خداوند متعال؛ سلامتی وعمر طولانی برای این بزرگواران خواستارم.
نویسنده: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهتاب(لژیون یکم)
رابط خبری: راهنما همسفر مهتاب
ارسال: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
81