همسفر لیلا
آقای مهندس دژاکام فرمودند: من معتقد بودم که کنگره مثل یک بیمارستان و اداره پلیس هیچوقت نباید تعطیل باشد و همیشه یک سری افراد باید در شعبه حضور داشته باشند، حتی در عید نوروز هم تعطیل نبود. به متد DST اعتقاد داشتم؛ ولی وقتی که اعتقادم کاملتر شد، دارو را برای مصرف هفتهای و دو هفته یکبار به خود مصرفکنندهها دادیم برای مصرف به خانه بردند و نتیجه خوبی داشت. جمعهها ما قرار نبود کلاس برگزار کنیم؛ ولی حالا طبق شرایطی که پیش آمد برای ورزش صبح تا ظهر به پارک میروند که این یک تکنیک است و ورزش، تفریح و استراحت کلاس نیست. کلاسها برای مسافران هفتهای سه بار و همسران هفتهای یکبار که نیروها خسته نشوند و فشار به آنها وارد نشود و به این نتیجه رسیدیم که تعطیلات داشته باشیم. تعطیلات تابستانی و عید نوروز دو هفته است که نیروها بروند استراحت کنند و به مسافرت بروند و راهنماها، مسافران و همه اعضای کنگره ۶۰ به تعطیلات بروند. در تعطیلات هیچگونه فعالیت و حتی تعمیرات نداریم حتی ساختوساز ساختمانهای در حال احداث کنگره هم تعطیل میشوند و هیچگونه دیدوبازدید در ایام عید و ارتباطی برقرار نمیشود و با هم به سفر نمیروند مگر در شرایط خاص که مثلاً ۲۰ سال است در کنگره همدیگر را میشناسند. تکلیف هم زیاد ندهند، هفتهای یک سیدی کافی است. چون راهنماها هم دائم به فکر رهجوهایشان بودند و به مسافرت نمیتوانستند بروند و هیچ مشکلی هم پیش نیامد آنهایی که بخواهند برمیگردند به گذشته تاریک خود و آنهایی که میخواستند درست سفر کنند به راه خود ادامه دادند، به تعطیلات نگاه نکردند و به حرف راهنماهای خود گوش دادند. کارکردن دائم راندمان انسان را پایین میآورد، پس کارکردن مدام هم سم است و باعث میشود فکر نکنیم و ضربه بخوریم. در کنگره راهنماها و اعضا نیاز به استراحت دارند تا عملکرد بهتری داشته باشند و لژیون موفقی با بیشترین رهایی را داشته باشند تعطیلات هم یکسری شرایط دارد که باید برنامهریزی کنید که مثلاً در تعطیلات به کجا بروید و پسانداز کنید که موقع تعطیلات پول لازم را داشته باشیم که یکدفعه به ما فشار مالی نیاید، بنابراین برای تعطیلات باید بودجه و برنامهریزی را در نظر داشت که ما چه تاریخی برویم، به کجا برویم و از قبل بلیت تهیه کنیم و پول لازم برای رفتن به مسافرت را از قبل کنار گذاشته باشیم، در این شرایط پساندازکردن را هم یاد میگیریم که در مراحل زندگی به ما کمک زیادی میکند و هدف از مسافرت داشته باشیم؛ یعنی برای چشم و هم چشمی به تعطیلات نرویم، صرفاً برای استراحت و آرامش باشد. طبق برداشت بنده تعطیلات بهمنظور تجدید قوا و آمادگی جسمی و ذهنی برای همه انسانها در مقاطعی از زندگی است و من بهتر به این جایگاهی که در آن هستم نگاه میکنم و باانرژی و اشتیاق بیشتری برای ادامه سفر و خدمت به کنگره بازمیگردم.
همسفر محبوبه
آقای مهندس در سالهای گذشته میفرمودند كه در كنگره ۶۰ تعطيلی نداريم همانطور كه بيمارستان تعطيلی ندارد؛ چون كار درمان تعطيل نمیشود پس ما هم كه كار درمان اعتياد را انجام میدهیم تعطيلی نداريم چون موادفروشها تعطيلی ندارند. کلاسهای كنگره ۶۰ سه روز در هفته است، بقيه روزها تعطيل است و جمعهها هم پارك برای تفريح و ورزش باهدف خاصی است و مابقی روزها كنگره ۶۰ تعطيل است. مرزبانها و كليه اعضا تعطيل هستند كه متحمل فشار كار نشوند. سه مؤلفه تعطيلات، بودجه و برنامهریزی را در نظر بگيريم. برای استفاده از تعطيلات نياز به بودجه كافی است كه حداقل از ۶،۷ ماه قبل کمکم برنامهریزی هزینههای سفر و تعطيلات خود را جمعآوری و آماده كنيم و سپس برنامهریزیهای موردنیاز اعم از مقصد سفر كه داخلی يا خارجی، بلیت سفر هواپيما يا وسيله نقليه موردنظر و بقيه تدابير لازم را بينديشيم. دو مدل كار داريم: كار يدی و كار فكری. کارکردن دائم راندمان انسان را پايين میآورد و وقتی دائم كار كنيد نمیتوانید برنامهریزی كنيد و متوجه نمیشوید كه كار شما به ضرر و يا به نفع شما است. يكی از دلايل مصرف مواد مخدر کارکردن زياد است كه فردی در اثر كار و خستگی زياد قرص مسكن میخورد تا توان خود را باز يابد و کمکم قرصهای ديگری مصرف میکند و يا با مصرف ترياك و ديگر مخدرها سعی میکند بيشتر كار كند. پس کارکردن مداوم سم است و تعطيلات جز ضروری زندگی است. مسئله مهم بعدی اين است كه تعطيلات شما بايد هدفدار باشد يعنی هدف شما میتواند استراحت، فراغت و تفريح باشد، تعطيلات من نبايد بهخاطر ديگران و ثابتکردن خودم به ديگران باشد به اين معنی كه باهدف حسادت و چشم و هم چشمی كردن باشد؛ چون ما برای حال خودمان است كه به تعطيلات نياز داريم. در تعطيلات كليه شعب و مراكز كنگره تعطيل است حتی ساخت، بازسازی و تعميرات هم تعطيل است. هيچ لژيونی در هيچ كجا برگزار نمیشود و هيچ تفريحی بين اعضا، دیدوبازدید انجام نمیشود. راهنماها نبايد تكاليف زياد به رهجوها بدهند و رهجوها فقط دو سیدی در دو هفته یا هفتهای ای يك سی دی بنويسند. آقاي مهندس در آخر فرمودند كه همه ما در هر جایی كه كار میکنیم باید بهترینها را ارائه دهيم و هميشه در هر جايگاهی كه هستيم فرمانبردار باشيم همانطور كه بالاترين افراد در كنگره يعنی دیدهبانها كه بسان ستونهای كنگره هستند فرمانبردار هستند.
همسفر محدثه
آقای مهندس فرمودند: به این نتیجه رسیدیم که ما باید در کنگره تعطیلات هم داشته باشیم. با این قضیه آمدیم دو هفته تعطیلات نوروز و تابستانی را گذاشتیم. وقتی میخواهیم یک مسافرتی برویم اولین مسئله بودجهاش است، دوم برنامهریزی و سوم تعطیلاتی باید باشد. بعد هم تعطیلات شما هدف داشته باشد، یک موقع میخواهی بروی برای استراحت، آرامش، بسیار خوب است. یک موقع هست که میخواهی برای چشم و هم چشمی به مسافرت بروی که این هدف اشتباهی است؛ چون به هیچکس مربوط نیست که تو چهکار میکنی! چیزی که برای تو مهم است خودت هستی؛ بنابراین به این دلیل بود که من تعطیلات را در کنگره اجباری کردم، بعد دیدیم نه طوری هم نیست، ریزش هم نمیکند، کسی هم که ریزش کرد عیبی ندارد. آنها که میخواهند درمان شوند و درمانشان محکم باشد هیچچیزشان نمیشود، آنها هم که نه ریزش میکنند همان بهتر که ریزش کنند، تکلیف خودشان را هم بدانند همین اول ریزش کنند. کارکردن مدام هم مثل سم میماند، ما باید برای تمام کارهایمان برنامهریزی کنیم تا بهتر انجام دهیم. سعی کنید تا آن زمانی که کار میکنید، در آن جایگاه و در آن پست به بهترین شکل ممکن کار کنید. چون کنگره افرادی را میخواهد که فرمانبردار باشند. حالا برویم سر بحث اصلی؛ ضربالمثلهای بسیار زیادی داریم که این مسئله را مطرح میکند. آنهایی که هم اندیشه باشند باهم در ارتباط هستند. افرادی که وارد سیستم کنگره میشوند، آنها که هم اندیشه هستند میمانند و آنهایی که نیستند خارج میشوند، یا اصلاً گویی آنهایی که هم اندیشه هستند بهطرف اینجا، هدایت میشوند آنهایی که نیستند خارج میشوند. ما هر چه را کامل میکنیم با یاری هم است. اگر یک رهجویی به رهایی میرسد ما همه با یاری همدیگر او را کامل کردیم. همه ما باهم هستیم و حرکت میکنیم که یک نفر که درگیر اعتیاد است را از جهان اعتیاد خارج کنیم و از اعماق تاریکی بیرون بیاوریم، پس اینجا میشویم ید واحده. همه ما که یک هدف و یک فکر داریم یعنی داریم در هم ادغام میشویم و تفکراتمان یکی میشود، همه اندیشهها و افکارمان یکی میشود و همه یک خط را دنبال میکنیم. همه بهطرف نور در حرکت هستیم و درنهایت به قول قاضی، پنهان در اعماق تاریکی بر سطح اقیانوس پدیدار میشود و هر چه باشد به ساحل رانده خواهد شد. نگاهی به سماء بینداز و این تواناییها را نظارهگر باش که تلألؤ آن مانند الماسهای طلایی است که در کف بحر و اقیانوس بخوابند و هرگاه بیرون آیند در معماری آن جز قدرت و توان الله را نمیتوانید بیابید و الماسهای کنگره ۶۰ درخشش را درزمان حلقههای ناپیدای حیات به هستان و نیستان میرسانند. این عشق پایانی ندارد؛ زیرا دایرهوار میچرخد و شعاع اضافه میکند و از آن حلقهها پدیدار میشود تا آنجا که در فهم من و تو نمیگنجد. آنچه اتفاق میافتد نیز بهتدریج است؛ اما درنهایت از قطرهای چون اقیانوس پدیدار میگردد، تا ما آن را چگونه پذیرا باشیم.
سپاس از راهنما همسفر زهره و رهجویان گرامیشان (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا، خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی البرز (کرج)
- تعداد بازدید از این مطلب :
239