آقای مهندس دژاکام در سیدی اولین خلقت ۲ میفرمایند: «ما در این مبحث میخواهیم صور پنهان انسان را بشکافیم؛ چون تا وقتیکه انسان خودش را نشناسد، کاری نمیتواند انجام بدهد.» در این راه منبع ما، کتاب آسمانی، است که قدمت این کتاب آسمانی به ۱۴۰۰ سال پیش برمیگردد و ۵۰ درصد از مطالب آن برای آینده جهان است. در این کتاب از اتفاقات آینده که برای زمین و آسمان رخ میدهد، خبر میدهد و میگوید: «زمین با زلزلهای مهیب هر آنچه را در درون خود دارد بیرون میریزد و یا کوهها مانند پشم حلاجی میشود یا میفرمایند: خورشید از خودش نور دارد و به ما تلالو میکند.
زمانی که برویم و راجع به این کتاب آسمانی تحقیق کنیم، آن موقع میفهمیم که چه علم عظیمی در آن نهفته است که ما هنوز آن را کامل دریافت نکردهایم. راجع به جسم هم ما تا زمانی که نفهمیدیم علت اعتیاد چه چیزی است، نتوانستیم به درمان آن برسیم. همه فکر میکردند اعتیاد مسمومیت مزمن است؛ ولی متوجه شدند اعتیاد جایگزینی مزمن است.
راجع به خودمان هم همینطور است، باید خودمان را بشناسیم؛ وقتی انسان را نگاه میکنیم پی میبریم که ما نمیتوانیم اولِ، این خلقت را پیدا کنیم؛ زیرا موجودات دیگر هم بودند، وقتی موجودات دیگر را میبینیم، نفسشان یک سری خواسته دارد و نفس میخواهد خواستهها تأمین شود و کار به چیز دیگر هم ندارد، مثلاً بز علف میخورد و تولیدمثل میکند.
هدف برای بقیه موجودات، بهغیراز انسان مشخص است. آنجا که خداوند میگوید: به این موجود سجده کنید؛ یعنی که موجود جدیدی پا به هستی میگذارد که فقط نفس نیست؛ موجودی است که میخواهد به او اختیار بدهد. اختیار، زمانی معنی پیدا میکند که دو مسیر یا چند مسیر وجود داشته باشد. نفس، چه در ظاهر و چه در باطن تعیین موجودیت میکند، پس خداوند به انسان اختیار داد و دو مسیر هم جلوی او قرار داد. برای این دو مسیر دونیروی کمکی هم به نام روح و جن قرار داد.
حیوان فقط نفس است؛ ولی انسان نفس، روح و جن دارد برای همین در هر کاری دو صدا را میشنویم، یکی میگوید: انجام بده و دیگری میگوید انجام نده. انگار دو مشاور مرتب در حال دادن مشاوره به ما هستند.
روح از خداوند است و منشأ هدایت و دانش است. روح پاک است؛ روح خبیث یا روح حیوانی نداریم. خداوند بهای سنگینی را برای خلقت انسان پرداخت کرده چون به او اختیار داده است و واقعاً میبینیم که انسان به خاطر این اختیار دست به چه جنایات سنگینی میزند.
وقتیکه انسان بهواسطه اختیار به زمین آمد، شیطان فهمید انسان چطور موجودی است شروع به فعالیت کرد و برای خودش قدرت زیادی پیدا کرد؛ این تغییرات ادامه دارد تا انسان بتواند درجه خلوص خودش را بالا ببرد.
هر چیز نقطهای دارد و ازآنجا انشعابات پیدا میشود؛ ما بر سر این انشعابات همیشه میخواهیم کوتاهترین راه را برویم ولی این راه را طولانیتر میکند. به خاطر همین تصفیه و تزکیه خیلی کند پیش میرود. تصفیه انسان در عمل خیلی سخت است و این بازی ادامه دارد و از آن زندگی درست میشود که بالاترین معجزه حیات، خود حیات وزندگی است؛ پس مسیر رسیدن به قله مهمتر از خود قله است.
باید خوب فکر کنیم؛ در مسائلی که برای ما روشن نیستند، ما را بیمقدار، کوچک و بیارزش میکنند، حرکت نکنیم و درحرکت خود وقفه ایجاد نکنیم. باید در محور خودمان باشیم و با محورهای بد ارتباط نگیریم. به حس خودمان توجه کنیم و در مسیرهایی که انرژی ما را میگیرند حرکت نکنیم و کار خودمان را انجام بدهیم. دنبال کردن محورهای بد به غرق شدن انسان کمک میکند
در سکوت خود تفکر و تعقل کنیم، به خوبیها فکر کنیم و به بدیها فکر نکنیم. انرژی خود را برای تفکر به چیزهای بد هدر ندهیم. وقتی به چیزهای خوب فکر میکنیم سرشار از انرژی میشویم. ما باید تصویرهای مثبت بسازیم و روی آنها تمرکز کنیم. در ادامه، قطعاً سیستم خودش ما را به خوبیها میرساند. اگر همش بر منفیها تمرکز کنیم، فرصتی برای تمرکز روی مثبتها نداریم و نمیتوانیم چیزهای خوب را جذب کنیم.
انسان بهطورکلی احتیاج به راه و راهنما دارد؛ انسانهای لجوج راهنما را قبول نمیکنند. در کل لازم است همیشه به چیزهای مثبت فکر کنیم و باانرژی به راه خود ادامه دهیم.
نویسنده: راهنما همسفر مرضیه (لژیون دهم)
رابط خبری: همسفرزهرا رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
ویراستار و ارسال: راهنمای تازه واردین، همسفر زهرا
همسفران نمایندگی عمان سامانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
129