راهنما همسفر توران از نمایندگی رودکی در باب دستور جلسه《وادی پنجم و تأثیر آن روی من (در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید)》چنین نوشت:
در وادی پنجم، آقای مهندس اشاره میکنند: ما در حیات زمینی در حال زندگی کردن هستیم ولی چندین جهان دیگر داریم: جهان خاکی که برای همه ما محسوس است و کاملاً خودآگاه در آن زندگی میکنیم، جهان دوم جهان خواب و جهان سوم ذهن است. جهان ذهن بسیار مهم و مقدمه برنامهریزی و تمرین کردن برای جهان خاکی است، جهان ذهنی به وسیله تفکر به وجود میآید.
در چهار وادی اول بیشتر در زمینهٔ تفکر صحبت میشود و در وادی پنجم باید وارد مرحله عمل شویم، تفکرات خود را اجرایی کنیم و تفکراتی که در ذهن خود داریم را از قوه به فعل درآوریم. ادامه وادی اشاره میکند که برای اینکه ما بتوانیم ساختارهای فکری خودمان را به ساختارهای عملیاتی تبدیل کنیم، بایستی از حالتهای اضطراب، ترس، عدم اعتمادبهنفس، ناامیدی و نکات منفی خارج شویم و به حالت آرامش برسیم. برای رسیدن به آرامش بایستی پاکسازی و سازندگی را از خود آغاز نماییم و برای اصلاح اخلاق خودمان بایستی سه اصل: پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم را همیشه مدنظر داشته باشیم.
باید این نکته را نیز بدانیم که دانستن به تنهایی، بدون این که دانستههای ما مورد استفاده عملی قرار بگیرد هیچ ارزشی ندارد. برای تبدیل شدن انسان بههمریخته و بیتعادل به انسان متعادل و موجه یک راه بیشتر وجود ندارد و آن هم تزکیه و پالایش است. تزکیه و پالایش همان دوری از ضدارزشها و رفتن به سمت ارزشها است. برای خروج از نگرانی، پریشانی و ناامیدی بایستی پلههایی را به مرور زمان طی کنیم؛ اولین پله دوری از ضدارزشها است.
دوری از ضدارزشها با توجه به جوامع گاهی تفاوت جزئی با هم دارند. مثلاً: در یک سری از جوامع مصرف مشروبات الکلی ضدارزش محسوب میشود و در یک سری از جوامع دیگر این گونه نیست. اگر به درون خود برویم به خوبی درمییابیم که کار ضدارزش و ارزش کدام است. بایستی این را در نظر داشته باشیم که به قوانین جامعه احترام بگذاریم؛ البته در حال حاضر همه جوامع متوجه این موضوع شدهاند که استفاده از مشروبات الکلی باعث آسیب جدی به بدن میشود.
گاهی برای انجام عملی، مطمئن به درست بودن و یا نادرست بودن آن نیستیم در این صورت تا اطمینان حاصل نکردهایم، بهتر است از انجام آن عمل خودداری کنیم و تا فراهم شدن موقعیت صبر کنیم. در ادامه قناعت کردن مطرح میشود که منظور بهینه استفاده کردن از همه موهبتهایی است که در اختیار ما قرار گذاشته شده است، قناعت کردن باعث میشود ما نیازمند دیگران نشویم.
پله بعدی صبر است که اینگونه تعریف شده است: پشت سر گذاشتن و یا طی کردن و یا تحمل زمان همراه با تلاش و کوشش برای رسیدن به اهداف تعیین شده. البته صبر کردن گاهی بسیار سخت است اما یکی از مؤلفههای ضروری زندگی است، بعد از صبر قطعاً پیروزی فرا خواهد رسید. در ادامه در مورد تجسس، قضاوت و غیبت نیز صحبت شده است؛ بایستی این را بدانیم که قضاوت کردن دیگران کار ما نیست؛ زیرا تنها خداوند است که هم از صور آشکار و هم از صور پنهان همه اعمال ما باخبر است، فقط اوست که میتواند درست قضاوت کند و قضاوت کردن رفتار و اعمال دیگران کار ما نیست.
اگر ما مدام این کار را انجام دهیم مثل این است که در صور پنهان با شخص مورد نظر وارد جنگ شدهایم و دائم حس بد از هم دریافت میکنیم. برای توقف آن باید دست از قضاوت کردن طرف مقابل برداریم و این را بدانیم که حق تجسس در امور دیگران را نداریم؛ اگر کسی کاری بر خلاف میل ما انجام داد ما حق نداریم پشت سر او غیبت کنیم؛ چرا که غیبت کردن جزء صفات بسیار نکوهیده است، آسیبهای زیادی در صور پنهان به ما وارد میکند.
در ادامه از پسانداز صحبت میشود که جزء ضروریات زندگی است، عقل سالم حکم میکند که من باید به فکر آینده خودم باشم و با پسانداز کردن درست این امکان را فراهم کنم که در آینده به کسی محتاج نشوم و همیشه بتوانم روی خودم حساب کنم. پله آخر که از آن صحبت شده است، توکل، رضا و تسلیم است. شایسته است که ما در مسیری که زندگی خود را طی میکنیم همیشه همه تلاش خودمان را انجام دهیم و با تفکر پیش برویم. همواره به خداوند توکل داشته باشیم و او را وکیل خود قرار دهیم و با قلب، زبان و عمل نسبت به آنچه که از طرف او برای ما تقدیر میشود رضایت داشته باشیم.
اگر از مرحله توکل و رضا عبور کنیم به مرحله تسلیم میرسیم، در مرحله تسلیم ما را خواستهای نیست، جز خواسته قدرت مطلق، نه موافقتی داریم و نه مخالفتی. مرحله تسلیم برای انسانهای معمولی نیست، برای افرادی است مثل حضرت ابراهیم که به جایی رسید که قصد قربانی کردن فرزند خود را داشت. این مقام تسلیم است و قطعاً شخص باید بتواند بارها بر نفس خود غلبه کند تا به این مقام برسد.
وقتی نگاهی گذرا در چند سال گذشته به زندگی خودمیاندارم، تازه متوجه لطف خداوند میشوم. با ورودم به کنگره گرههای درونی داشتم و تنها آموزشهای کنگره بود که به من کمک کرد. وادی پنجم هم برای من بسیار ارزشمند است؛ چراکه هم در ضدارزشها غوطهور بودم و هم سردرگم که چهکاری باید انجام بدهم. وادی پنجم به صورت شفاف توضیح داد که برای رسیدن به آرامش و آسایش باید این پلهها را طی کنم؛ خدا را شاکر هستم بابت آرامش نسبی در زندگیام و در ادامه تلاش میکنم بیشتر به خودم کمک کنم؛ زیرا نیازمند یادگیری بیشتر هستم. در پایان از همه عزیزان خدمت گذار کنگره 60 سپاسگزارم و از خانم فرشته و خانم اکرم عزیز همیشه به نیکی یاد میکنم، امیدوارم همیشه حال دلشان خوب باشد.
نگارش: راهنما همسفر توران (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارهم)
ارسال مطلب: مرزبان خبری همسفر سمیه
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
49