آقای مهندس در سیدی اولین خلقت«۲» چنین بیان میفرمایند: شکافتن مسائل برای صور پنهان انسان میباشد و باید صورپنهان انسان را بشناسیم، تا زمانی که به صور پنهان انسان پی نبریم، نمیتوانیم برای شناخت انسان قدمی برداریم و آنچنان که باید، کمکی به انسانها نمیتوانیم کنیم.
بیشترین منابع ما کتاب آسمانی خودمان میباشد، حال به کسانی که باور ندارند کاری نداریم، ولی بحثی که صورت میگیرد باید طبق منطق باشد. مطالب آمده در کتاب آسمانی تقریباً برای هزار و چهار صد سال پیش است، پنجاه درصد این کتاب راجع به آینده جهان میباشد؛ هر آیه خودش گواه این امر میباشد؛ مثل آیه « إذاً الشَّمسُ الکُوِرَّت»، «زمانی که خورشید در هم پیچیده میشود یا روزی که زمین با یک زلزله مهیب در هم فروخواهد ریخت» و یا دیگر آیات کتاب آسمانی که نشانگر اتفاقات آینده است. تمام این آیات بسیار مسائل بنیانی و ریشهای و حساب شده را بیان میکند.
در این کتاب در مورد خلقت انسان نیز بسیار گفته شده است. جناب آقای مهندس فرمودند: برای تحقیق، این کتاب را به عنوان یک کتاب دینی در نظر نگیرید، بلکه از نظر علمی آن را نگاه کنید، راجع به متون کتاب و قوانین آن، مسائلی که در مورد آیندگان و ستارگان است، مطالعه کنید که با مطالعه این کتاب متوجه میشوید دست بالای دست بسیار است و علم و دانش بسیار قوی و گستردهای وجود دارد که ما مقدار کمی از آن را میدانیم.
ما تا زمانی که اعتیاد را نشناخته بودیم، روش درمان آن را هم نمیدانستیم ولی وقتی که فهمیدیم اعتیاد یک جایگزینی میباشد، توانستیم آن را درمان کنیم. تمام دنیا و حتی بهداشت جهانی بر این باور بودند که اعتیاد یک مسمومیت مزمن میباشد که در این صورت موادمخدر، سم محسوب میشود و فرد مصرف کننده باید سمزدایی شود که این یک باور کاملاً غلط و اشتباه است و دیدیم که چه فجایع بسیار زیادی به بار آورد.
مطالب آمده در کتاب آسمانی قصه و افسانه نیست، البته مسائلی بود که آنها را تبدیل به یک سری خرافات نمود، در کتاب آسمانی چندین قوانین آمده است از جمله اینکه قوانین مدنی، ارث، طلاق، معامله اجتماعی و قوانین جنگ، قوانین جنگی برای دفاع از خود میباشد؛ این همه موشک و تانک و بمبهای اتم که تولید شده برای جنگ میباشد و در زمان جنگ ما باید از خود و خانواده خود دفاع کنیم.
هر موجودی که پا به هستی میگذارد، حتی قبل از خلقت انسان نیز صورت فیزیکی نمیتوانیم برایش اولین پیدا کنیم. اینکه بگوییم اولین خلقت چه بوده است؟ اگر هر چیز را اولین خلقت بگیریم، باز یک پروسه دیگر قبل از آن وجود داشته است. وقتی که نفس به وجود آمد (نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن)، هدف نفس مشخص شد. نفس به تنهایی یک سری خواسته دارد و میخواهد به هر شکلی به آن خواسته برسد. در ابتدای خلقت حیوان، نفس و خواستهها بوده است که در ادامه یک موجود جدیدی میآید که در کتاب آسمانی گفته میشود که به این موجود جدید، سجده کنید و این موجود یعنی انسان؛ کسی بود که به او اختیار داده شد. وقتی که به انسان اختیار داده شد بایستی حداقل دو یا چند راه مقابلش قرار گیرد. پس نفس آن چیزی است که موجود را بهوجود میآورد پس نفس انسان، انسان را و نفس یک حیوان، حیوان را و نفس یک گیاه، گیاه را به وجود میآورد.
در قرآن از جن، جان، روح، نفس و فرشته صحبت شده است، اینها موجود هستند ولی در قالب جسم نیستند. از جنسی هستند که آنها را در خواب رؤیت میکنیم و از نظر فیزیکی وجود ندارند. ما هنوز تفاوت بین نفس و روح را نمیدانیم و فکر میکنیم هر دو یکی هستند. اگر آتش را در نظر بگیریم، میبینم که آتش هم نور، هم حرارت و هم دود دارد و نمیتوانیم بگوییم دود، نور و آتش یکی است زیرا هر کدام تعریف جداگانهای دارد.
خداوند برای مسیری که باید انسان انتخاب کند دو کمکی برای او قرار داده است، گیاهان و حیوانات فقط نفس هستند، اما زمانی انسان دارای نفس میشود یعنی همراه با یک روح و یک جن میشود و این مانند این است که دو نفر مرتب با ما صحبت میکند که این کار را انجام بدهیم و یا انجام ندهیم. روح از خداوند است و منشأ نور، علم و دانش است و در هیچ کجای قرآن نیامده است که هنگام مرگ، روح ما را دریافت میکنند و یا از قبض روح سخنی نگفته است. روح پاک و الهی است و ما روح خبیث، روح شیطانی، روح منفی و روح حیوانی نداریم. روح به امر خداوند است و در قرآن گفته شده؛ «ما از خودمان در روح دمیدیم و از علم چیزی به شما ندادیم مگر اندکی» به ما فقط اندکی از علم داده شده است. برای بیشتر بیماریها ما هنوز درمان قطعی نداریم، البته در قسمت علوم مهندسی پیشرفتهایی داشتهایم اما هنوز در بیماری اسکیزوفرنی و یا انواع سرطانها به درمان کامل نرسیدهایم؛ ما برای درمان کامل هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم زیرا در مورد انسان به شناخت کاملی نرسیدهایم.
چه بخواهیم و چه نخواهیم یک سیستم هوشمند و بسیار قوی وجود دارد که برنامهریزی میکند و در راس آن، خداوند قرار دارد به خاطر اینکه انسان برای مرحله برگشت بهای سنگینی پرداخت کرده است، زیرا به انسان اختیار داده است و این تغییرات ادامه دارد تا انسان، درجه خلوص خودش را به خداوند ثابت کند، اما در این راه، نیروهای منفی مرتب ایجاد مشکل میکنند.
هر چیزی یک نقطهای دارد که حرکت از آن نقطه آغاز میشود. گاهی اوقات ما میخواهیم از کوتاهترین راه به مقصد برسیم در صورتی که فقط راه را طولانی میکنیم و به همین علت تصفیه انسان سخت پیش میرود. اگر خوب فکر کنیم میبینیم که مسائل مجهولی که برای ما روشن نیست، ما را بیمقدار و کوچک میکند و در حرکت ما وقفه ایجاد میکند و کار ما را درست نمیکند.
با محورهای بد تماس نداشته باشیم، ارتباطمان را ذرهذره کم کنیم و به دنبال کار خودمان باشیم و به احساس خودمان توجه کنیم که حس ما هیچگاه به ما دروغ نمیگوید. در سکوت و تنهایی خود به خوبیها فکر و تعقل کنیم زیرا سرشار از انرژی و قدرت میشویم؛ اگر مثبتاندیش باشیم هم از زندگی لذت بیشتری میبریم و هم خداوند و هم سیستم کمک میکند تا به نتایج دلخواه خود برسیم.
ما هر چه بیشتر آموختیم بیشتر فهمیدیم که چیزی نمیدانیم، زیرا همه چیز از خداوند است. به طور کلی انسانها به راه و راهنما نیاز دارند؛ راه خیلی مهم است اما راهنما بسیار تا بسیار مهمتر است و بدانیم که بدون راهنما به هیچ نقطهای نمیتوانیم دست پیدا کنیم.
خلاصه سیدی «اولین خلقت2»
نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر راهله رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
108