English Version
English

وادی های کنگره 60؛ قوانین زندگی و بهتر زیستن

وادی های کنگره 60؛ قوانین زندگی و بهتر زیستن

جلسه ی ششم از دوره ی اول سری کارگاه های آموزشی عمومی لژیون بندرعباس با استادی مسافر فرید و نگهبانی مسافر سبحان و دبیری مسافر بختیار با دستور جلسه ( وادی پنجم و تاثیر آن روی من) روز یک شنبه مورخ 24/04/1403 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان فرید هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم که یک یکشنبه ی دیگر من فرصت کردم زیر سقف کنگره باشم. واقعا لذت بخش است آدم بتواند در مسیر کنگره خدمت کند، آموزش بگیرد و تجربه کسب کند. جای خانم زهره راهنمای همسفران خالی است، انشاا.. هرجا که هستند سالم و سرحال باشند.
اما در مورد دستور جلسه،وادی پنجم میگوید که؛ "در جهان ما تفکر،قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید."
ببینید کل وادی هایی که تو کنگره هست همه شون بر اساس یک قانونی است که ما بتوانیم برای زندگی استفاده بکنیم. حالا همه ی این مسائل را اگر بدانم و نتوانم انجامش بدهم، برای مثال؛ بدانم دروغ گفتن بد است ولی در عمل نتوانم انجام بدهم و اجرایی و کاربردی اش کنم، خب آن فهمیدن به درد من نمی خورد.

پس وادی پنجم این را میخواهد بگوید که الآن شما چهار وادی را آموزش دیدید، یاد گرفتید پس الآن باید  حرکت رو شروع بکنید. وقتی این مسائل رو بدانم، این توشه ی راه میشود برای من که بتوانم در حرکتی که وادی پنجم دارد به من آموزش میدهد استفاده بکنم. این استفاده کردن و اجرا کردنش، نکته ی خیلی مهمی است که در وادی دارد یاد می دهد. اگر من بدانم و نتوانم اجرا و عمل کنم، ارزشی ندارد.
آقای مهندس در یک سی دی میگفتند؛ که شخصی که شب و روز در مسجد یا در محل عبادتش دعا میکند، اما به طرف خداوند حرکتی انجام ندهد، خب خداوند همچین دعایی رو اصلا قبول ندارد.
وادی پنجم در زندگی من واقعا اثر گذاشت. زمانی که داشتم وادی پنجم را مینوشتم، احساس میکردم واقعا لازمم بود و از اینجا من خیلی تغییر را در خودم احساس کردم.
یک مثالی بزنم که میگویم این وادی ها قانون است، اگر من قانون را بلد باشم و استفاده کنم خواه یا ناخواه، زندگی ام خوب میشود و حالم خوب میشود و خب وقتی حال من خوب باشد، حال اطرافیانم هم خوب میشود و این خصوصیات رو با خودم به جهان دیگر هم میبرم و کل این مسئله سه سر سود هست.
میخواهم یک اجاق گازی بخرم، یا یک یخچال، هر دستگاهی یک بروشوری دارد، اگر من به نکات روی بروشور توجه کنم و به کار ببرم، اون محصول کاربردش برای من بیشتر میشود و بهتر میتوانم استفاده کنم. حال این قانون را که مثال زدم اگر در زندگی ام هم اجرا کنم، زندگی ام زیباتر میشود.
حال این وادی میگوید؛ باید حرکت کرد و فقط نگویم که این خوب است یا بد است، باید حرکت را شروع کنم و ادامه بدهم و اول روی خودم اجرا کنم.
سه نکته آقای مهندس اشاره کردند در این وادی که سه اصل؛ پندار، گفتار و کردار هست. وقتی من پندارم خوب باشد، خواه ناخواه گفتارم هم خوب میشود، کردارم هم خوب میشود. تو جهانبینی خواندیم که میگوید زندگی ما، انعکاس تفکر ماست پس این مسئله باید همیشه در ذهنمان باشد که استفاده ببریم.
و یک نکته ی دیگر اینکه باید تمرین بکنیم، اینطوری نیست که یک روزه تغییر بکنم. ما که داریم می آییم در کنگره در این شعبه که تمرین کنیم این مسائل را که بعد بتوانیم اجرایش کنیم.

یک سر نکاتی که آقای مهندس خیلی اشاره کردن در این وادی؛ 1-برگشت از ضدارزشها: باید از ضد ارزشها برگشت کرد باید پله به پله بیاییم بیرون از مسائلی که ضد ارزش هست، مثل دزدی کردن، رشوه گرفتن،غیبت کردن و ... 2- خودداری کردن: مثالش این است که من چیزی را که نمیدانم خوب است یا بد است میگه نباید انجام بدهم. 3-قناعت کردن: آقای مهندس میگویند که؛ قناعت کردن، خساست کردن نیست یعنی از حداقل امکانات بیشترین استفاده رو ببریم. 4- صبر: صبر کردن که با همان پروسه زمان طی میشود. 5-تجسس و قضاوت: که خیلی آقای مهندس همیشه تاکید میکند و به تازگی هم دستور جلسه ی قضاوت را داشتیم که تمرین بکنیم دوربینمان روی زندگی خودمان باشد. 6- پس انداز: که آقای مهندس این حرفشان خیلی به درد من خورد که پس انداز برای آدمهایی است که وضع مالی خوبی ندارند، نه کسانی که پولدار هستند. 7-توکل و رضا و تسلیم.
به هر صورت دانستن تنها بدون اینکه مورد استفاده قرار بگیرد هیچ ارزشی ندارد.
ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.

تایپ: همسفر ساناز لژیون یکم
ویراستاری و ارسال: همسفر زهره
نمایندگی بندرعباس
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .