سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر
وادی پنجم: جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند. شاید بهترین نمونه برای این وادی مسافران رهاشده از دام اعتیاد هستند؛ زیرا ابتدا با تفکر رهایی و سپس با اجرایی کردن ساختار ذهنی خود به آن جامه عمل پوشاندند. بسیاری از ساختارهای ذهنی ما روزمره درحال اجرا شدن است، مثل پختن غذا، شستن ظروف و ... اما ذهن ما برای رسیدن به پالایش و تصفیه روح و روان همواره درگیر نیروهای مثبت و منفی ارزش و ضدارزشها است. ما برای رسیدن به صلح و آرامش در زندگی نیازمند ابزارهای مثبتی هستیم که دراین مسیر ما را یاری کنند.
در این وادی جناب مهندس چندین ابزار معرفی کردند که عبارتند از توبه یا بازگشت به اصل خویش و دوری از ضدارزشها است. خودداری از کارهایی که نمیدانیم چه نتیجهای دارد. قناعت و صبر که بهترین نمونه آن طبیعت است. پسانداز مورد بعدی است که جنابمهندس تأکید فراوان برآن داشتند که علاوه بر صور ظاهر؛ یعنی نادیده گرفتن بخشی از دارائی خود برای روز مبادا صور پنهانی نیز دارد ازجمله پسانداز کارهای نیک و ساختن توشه آخرت و پسانداز انرژی برای انجام کارهای مثبت، عشق، محبت، ثروت و... همه چیز در درون ما است. تجسس در امور دیگران، حسادت، کینه و انتقام انرژی ما را گرفته و دیگر نمیتوانیم برکارهای خود تفکر نظارت، مطالعه داشته باشیم.
از دیگر موارد یاد شده میتوان توکل همراه با تلاش و کوشش، رضا و تسلیم که بالاترین مرحله تصفیه و پالایش است که دراین مرحله انسان هیچ خواستی ندارد و تسلیم تقدیر الهی میشود و انسانهای کمی به این مرحله دست پیدا میکنند. مطلب دیگری که اینجا حائز اهمیت است که ما در حال حاضر در ۳ جهان زندگی میکنیم: جهان خاکی، خواب و ذهن و جهان ذهن (شو، شود). ما انسانها به کمک تصفیه و پالایش روح و روان سعی میکنیم به همان مرحله شو شود برسیم. چگونه؟ به وسیله ابزارها و فرمانهایی که در بالا از آن یاد شد. امیدوارم من نیز بتوانم دراین راستا حرکت کنم هرچند سخت و دشوار باشد.
سلام دوستان زیبا هستم یک همسفر
وادي پنجم :در جهان ما تفكر، قدرت مطلق حل نيست؛ بلكه توأم با رفتن و رسيدن آن را كامل مي كند. از نگاه به خلقت انسان بسیار شگفتزده میشوم بعد از ديدن تمام شگفتیهای ظاهری او به درونش كه میرسم مرا كمی به تعجب میاندازد. چرا ما بعضی مواقع به مسئلهای بسيار فكر ميكنيم؛ ولی هيچ اتفاقی برای ما نمیافتد؛ چون در آن همه تفكر حركتی نبوده مسلماٌ کاری هم صوردت نمیگيرد. من سالها تصميم میگيرم كه يک مسافرت بروم؛ ولی تا الان اين اتفاق نيفتاده؛ زیرا تا من حركت نكنم و تمام آن افكار وشرايط و موقعيت را برای خود فراهم نكنم هيچ اتفاقی نخواهد افتاد.
اين وادی میگويد با دائم فكر كردن به هر موضوعی وعملنكردن هرگز به هدف نخواهم رسيد. تفكری كه بدون عمل باشد هيچ ارزشی ندارد. حالا برای داشتن يک تفكر درست و عملیكردن آن نياز به اصول و قوانينی داريم كه برای رسيدن به تزكيه و پالايش و رسيدن به صلح و آرامش بسيار نيازمند اين مهم هستيم. در ابتدا بازگشت از تمام ضدارزشها كه همان توبه است. دوم خودداری كه من هر وقت در انجام كاری اگر شک دارم برای انجام آن يا انجام ندادن آن بهتر آن است كه از آن كار خودداری كنم بعد از آن صبر که با تلاش و كوشش و تحمل زمان آن را بهدست خواهم آورد و در مسائلی كه من ربط ندارد تجسس و كنجكاوی نكنم كه خود باعث غيبت كردن و قضاوت كردن من میشود.
قناعتداشتن هم بسيار مهم است بدانم پس انداز و قناعت فقط برای ثروتمندان نيست؛ بلكه برای تمام اقشار میباشد. با تلاش و كوشش و توکل به خداوند حرکت کنم و از عاقبت كار چه به خواست من باشد يا نباشد رضايت داشته باشم و تسليم خداوند باشم كه اين كار بسيار سخت ودشوار است. اين وادی كه فكركردن به تنهايی حلال مشكلات نيست وبرای رسيدن به مقصد بايد حركت كرد و از تمامی نكاتی كه گفته شد در مسيرحرکت به كار برد.
سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر
از وادی اول تا چهارم صحبت روی تفکر بود؛ ولی در وادی پنجم به ما میگوید در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن به آن کامل میشود. وادی پنجم به ما میگوید که اگر آموختههای چهار وادی قبل را عملیاتی نکنیم هیچ ارزشی ندارد. بلدبودن موقعی ارزشمند است که ما آنرا بکار ببریم و درست استفاده کنیم وگرنه هیچ ارزشی ندارد؛ یعنی باید از جهان ذهنی به جهان عملیاتی و عملی قدم بگذاریم.
انسان در حیات زمینی خود در سه جهان زندگی میکند: جهان خاکی که الان زندگی میکنیم، جهان خواب و جهان ذهنی که مقدمه برنامهریزی و عملیکردن فکر خود در این جهان است. اگر نتوانیم ساختار ذهنی و تفکر خود را به ساختار عملیاتی تبدیل کنیم هیچ وقت به نتیجه نمیرسیم و وقتی بخواهیم ساختار ذهنی را به ساختار عملیاتی تبدیل کنیم؛ باید شرایط و بستر آن را فراهم کنیم. اگر بستر آن فراهم نشود قادر به انجام کاری نخواهیم بود و اگر برای اجرایی کردن استرس، اضطراب و ترس داشته باشیم کار ناقص یا درست انجام نمیگیرد؛ پس ابتدا باید با پاکسازی و سازندگی خود آغاز کنیم برای اصلاح اخلاق و رفتار و کردار و منش خود باید سه اصل را در نظر داشته باشیم: پندار سالم، افکار و اندیشه سالم.
گفتار سالم: گفتارمان را درست کنیم و درست محبت کنیم. کردار سالم: اخلاق و رفتارمان درست باشد و عملیاتی کنیم و وقتی اندیشه و تفکر ما سالم باشد به صورت خودکار گفتار ما درست میشود و زمانی که گفتار ما درست و سالم باشد به سوی کردار سالم و صلح و آرامش هدایت میشویم. حالا برای خروج از ضدارزشها و رفتن به سوی خوببودن و تکامل و رهایی بایستی پلههای تصفیه و پالایش را به مرور زمان طی کنیم. هرکسی به درون خود برود و لحظه ای تفکر کند به درستی میداند که انجام کدام کار ارزش یا ضدارزش است؟
اولین قدم برگشت از ضدارزشها و این در فرهنگ و دین ما همان توبه است و توبه؛ یعنی بازگشت، بیرون آمدن از عمق تاریکی و در قدم دوم: خودداری است خودداری؛ یعنی نمیدانم انجام این کار به ضرر ما است یا به نفع ما؛ پس از انجام آن خودداری میکنیم. قدم سوم: قناعت است و باید از طبیعت الهام بگیریم که از سادهترین و کمترین امکانات بهترین چیزها را خلق کنیم و از زمین شور آب تلخ و پهن گاو و گوسفند طالبی شیرین مثل عسل میدهد. چهارمین قدم: صبر است و باز هم باید از طبیعت درس بگیریم که برای تولیدات خودش نیاز به زمان دارد و صبر تحمل زمان همراه با تلاش و کوشش لازم برای رسیدن به اهداف است گاهی اوقات صبر بسیار سخت و تلخ و طاقتفرسا است و خداوند انسانها را به صبر دعوت میکند؛ چون حتی از لحظهای بعد از خود خبر نداریم؛ پس عجول نباشیم.
پنجمین قدم: تجسسف قضاوت و غیبتنکردن است و نباید در کار و زندگی دیگران تجسس کنیم. انسانی که در زندگی خود برنامهریزی داشته باشد وقت و زمانی برای تجسس و فضولی در کار دیگران ندارد و با اطلاعات غلط و ناقص و بیسروته و غلط دیگران را قضاوت نمیکند و حکم صادر نمیکند. ششمین قدم: پسانداز است. مسیر زندگی پر از فرازونشیب و غیرقابل پیشبینی است و برای اینکه بتوانیم این راه را هموار کنیم؛ باید پسانداز کنیم. پسانداز میتواند هم مادی باشد هم معنوی. هفتمین قدم: توکل، رضا و تسلیم است. ما در تمام مسائل زندگی با تفکر و تلاش و کوشش حرکت میکنیم و به خدا توکل میکنیم و او را وکیل خود قرار میدهیم و وقتی از ته قلب از مرحله توکل و رضا عبور کردیم وارد مرحله تسلیم میشویم. در مرحله تسلیم هیچ مخالفت و موافقتی وجود ندارد و فقط خواسته خداوند است.
سلام دوستان زهره هستم یک همسفر
درجهان ما تنها تفکر راه حل نیست؛ بلکه با رفتن و رسیدن آن را کامل میکنیم. البته منکر کمک دیگران مثل خانواده و جامعه و اجتماع نیستیم؛ ولی مهم این است که بارمسئولیت به عهده خودمان است و این را باید دانست. تفکری که به عمل نیاید هیچ ارزشی ندارد. درجهانی که زندگی میکنیم سه بعد دارد: جهان ذهنی ما از همه شگفتانگیزتر است و یکی از شاهکارهای عظیم خلقت است و ما انسانها آن را درک نمیکنیم و علت آن است که بسیار عظیم، بزرگ و پیچیده است.
در وادی پنجم میگوید که جهان ذهنی ما باید قدم به جهان عملیاتی بگذارد؛ یعنی آن ساختاری که در ذهن به وجود آوردیم و نقشه آن را کشیدیم در ادامه باید دربیرون از ذهن آن را اجرا کنیم و باید بدانیم که برای اصلاح اخلاق و رفتار وکردار و منش خود بایستی سه اصل را که همان پندارسالم و گفتار سالم و کردار سالم را همیشه در نظر داشته باشیم. در ادامه برای رسیدن به یک ذهن پاک وتبدیل انسانی بیتعادل وبه هم ریخته به انسانی باتعادل و آرام فقط یک راه وجود دارد و آن هم تز کیه و پالایش است؛ یعنی دوری از ضدارزشها ورفتن به طرف ارزشها است.
در وادی پنچم قناعت و صبر را باید پیشه راه خود قرار بدهیم. قناعت به معنی مدیریت کردن مال است به این معنی که انسان بتواند از کمترین امکانات برای رسیدن به نتیجه استفاده کند و صبر یکی از مهمترین پارامترهایی است که انسان برای رسیدن به هدف میتواند به کار ببرد. صبر؛ یعنی اگاهانه به خودمان زمان بدهیم؛ یعنی دانه تلخی را کاشتن و منتظر رسیدن میوهای شیرین بمانیم وبعد خدا را وکیل خود قراربدهیم و به خدا توکل کنیم. در اینجا به نظر من در راه درمان اعتیاد بعد از توکل به خدا کمک گرفتن و فرمانبرداری از راهنما است و میتوانیم در این پروسه از او کمک بگیریم و او را وکیل خود قرار بدهیم.
تایپ: همسفران لژیون نهم
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر کتی (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر کتس (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
206