جلسۀ چهارم از دورۀ پنجم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی پرند، با استادی راهنما مسافر میثم، نگهبانی مسافرجعفر و دبیری مسافرمهدی با دستورجلسه "وادی پنجم و تأثیر آن روی من" روز شنبه 23 تیر 1403 رأس ساعت 17:00آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان میثم هستم مسافر،
خدا قوت میگویم به نگهبان دبیر و ایجنت محترم که اجازه دادهاند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم تا آموزش بگیرم، دستور جلسه وادی پنجم است در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آنرا کامل مینماییم وادی پنجم وادی است که میگویید از تفکر به سمت عمل حرکت کنیم و فکر خالی به درد نمیخورد و باید حرکت کنیم و اگر حرکت نکنیم و درجا بزنیم سقوط میکنیم کسی نیست که بگوید من درجا زدم و بطرف بالا حرکت کردم، در کتاب شریف هم آمده انسان چیزی نیست جزء تلاش و کوشش خودش جناب مهندس هم همین را در وادی فرمودند که نمیتوان دست روی دست گذاشت و پای روی پا و روی به خدا بگویی خداوندا خودت میدانی من انسان خوبی هستم خودت همه چیز را درست کن خودت معجزه کن،
خداوند به انسان اختیار داده و گفته خودت از قدرت اختیارت استفاده کن و با این قدرت اختیار هم به اعماق جهنم میشود رفت و با همان قدرت اختیار هم به تدریج و آرام آرام میتوان وارد بهشت شد، در دوران مصرف تفکر من درست نبود و تفکرم فقط در محدوده مواد و تهیه مواد بود و خیلی ضد ارزشهای دیگر و به تدریج بود که من سقوط کردم و باورم هم نمیشد که انسان 100کیلویی شده 65کیلو که با عالم و آدم هم درگیر است و حالت طبیعی یک انسان از ذهنم خارج شده بود چون همیشه غیر عادی بودم یا نعشه بودم یا خمار بودم یک جایی در زندگی سوال بزرگی از خودم کردم که میثم تا کی، من همه راهها را رفته بودم ولی جوابی نمیگرفتم و به خداوند میگفتم راه حلی وجود ندارد پس یا مرا بکش یا راه حلی جلو پای من بگذار و این اتفاق افتاد و من با کنگره60 آشنا شدم و همه با محبت با من رفتار کردند و همین محبت دلیلی شد تا من ماندگار شوم و بعد آرام آرام به خواستهای که داشتم اطلاعات و آگاهی به خورد بنده دادند و گفتند این جهانبینی کاربردی است و هرچه یاد میگیری را آرام آرام به آنها عمل کن یعنی به تدریج و به مرور زمان هم خودم را شناختم و هم مواد مخدر و این یک اتفاق خیلی بزرگ در زندگی بنده بود،
همین اطلاعات و آگاهی بود که باعث شد تا زندگی من تغییر کند یعنی همان تغییر تبدیل ترخیص در من اتفاق افتاد برای همه هم اتفاق میافتد فقط کافیست که من با تمام وجودم بخواهم،
در وادی پنجم توضیحاتی وجود دارد که میگوید در این راه از خیلی چیزها باید خودداری کنی باید قناعت کنی و خیلی چیزهای دیگر در آخر پیام وادی سیزدهم را میخوانم که میفرماید پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، از قلم است که گامهای بلندش در سراسر گیتی جاری و روان میشود گویی جویها بهم میپیوندند تا رود یا رودهای خروشان را تشکیل دهند تا آن محتوا را به همه انسانها برسانند اینها مجموعهای هستن که اهداف و خواستههای بشری را شکل میدهند و از تصور به تصویر و از تصویر به بنای حقیقت میرسانند و آن حقیقت ساختاری است که نادانان در پی ویرانی آن بوده و هستند و دانایان در پی بنای آن ولی پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری بوده هست و خواهد بود و اکنون سرآغاز خط دیگری است که جویبارها روان شدند و همه در یک نقطه بهم خواهند پیوست و بستری پربار را تشکیل خواهند داد که به اقیانوس بزرگ منتهی خواهند شد و آنگاه با فر ایزدی به مکانهایی که از آنجا فرمان میآید گسیل خواهیم شد و شکوه سپاه را به شکل دیگری قدرت مطلق به نمایش خواهد گذاشت که فرمان آن جنگ نیست بلکه فرمان آن دادن محبت است و هرکس که در وجودش نور وجود داشته باشد و این دیگر ابتدا و انتها ندارد از آسمان بر خاک و از خاک به بیکران خواهیم رفت،
از اینکه به صحبتهای من گوش کردین از همه شما سپاس گزارم.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240713_182817.jpg)
تایپ و بارگذاری: مسافر هادی از لژیون یکم
ویراستار: همسفر فرهاد از لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
112