جلسه دهم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه کمانداران به استادی همسفر محمد، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر شهرزاد با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» در روز جمعه 22 تیرماه 1403 در ساعت 17:45 در باشگاه تیراندازی باکمان کنگره ۶۰ در مجموعه ورزشی تختی برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر بابت دعوتشان تشکر میکنم. من از شیشه و مخدرهای جدید، هیچ تجربهای ندارم که چه تأثیری روی من داشته و بهطور خاص چه تأثیری روی تیراندازی میتواند داشته باشد؛ ولی وقتی فکر کردم، مطالبی به ذهنم آمد. شیشه جزء مخدرهایی است که در کنگره درمان میشود و خیلی از مصرفکنندگان شیشه بهوسیله متد DST در کنگره درمان شدهاند و به رهایی رسیدهاند.
مصرف شیشه تأثیراتی روی سیستم بدن انسان دارد که یکی از مهمترین آنها توهمات است که با ایجاد توهمات شدید، شخص را به نابودی میرساند. نکته و برداشت مهم اینجاست، توهمات با استفاده قدرت، القای تصاویر دارند. تصاویری که مهم نیست واقعی هستند یا غیرواقعی که این هم جای بحث دارد. پس یک تصویر چه قدر میتواند قدرتمند باشد و چه قدر میتواند در فعالیتها و کارهای انسان تأثیر بگذارد؟ پس من میتوانم از این قدرت استفاده کنم. نیروهای تاریکی با استفاده از ذهن من و القای این تصویر میتوانند تا این حد در من تأثیر بگذارند. وقتی من از واقعیت، اهمیت و حساسیت این موضوع باخبر باشم، میتوانم از آن درجاهای مختلف استفاده کنم و چه جایی بهتر از باشگاه تیراندازی باکمان که اینهمه با ذهن ملموس است و مرز باریکی با ایجاد تصاویر دارد و چه قدر نیازمند این است که من بر ذهن خودم مسلط باشم.
امروز داشتم صحبت میکردم و میگفتم گاهی اوقات من وارد باشگاه میشوم و مثلاً مسابقه دارم و از همان اول، تصویر باخت را در ذهن خودم مجسم میکنم و از همان اول تصویر اینکه امروز قرار است که نتیجه نگیرم را در ذهن خودم ترسیم کردم. به نظر من ایجاد این تصویر و آمدن و در خط آتش قرار گرفتن، به معنی این است که پای من روی گاز و ترمز باشد. من در وادی و سرزمین باختن در حال تلاش هستم که ببرم. در سرزمین باختن و تلاش برای بردن، خیلی از من انرژی میگیرد. اولین تصویری که باید در خود ایجاد کنم، تصویر بردن است.
من فکر میکنم که تمام کنشهای من، خود بهنوعی یک واکنش به اولین کنشی است که ما در درون خودمان داریم. رفتارهای من با دیگران و دنیای بیرون، در واکنش آن چیزی است که من در درونم به خودم میگویم. وقتی من به خودم میگویم که امروز نتیجه نمیگیرم، چه توقعی دارم که در واقعیت نتیجه بگیرم و یا دیگران من را در این موضوع پذیرش داشته باشند بهعنوان یک فردی که وجود دارد و دارم کار انجام میدهد و تغییر ایجاد میکند.
به نظر من خیلی شخص باید قدرتمند باشد که با این شرایط و قرار گرفتن در وادی نتوانستن و تصویر اینکه من نمیتوانم، بیاید و تلاش کند. اگر تلاش نکند به نظر من بهتر است؛ پس اول باید تصویر اینکه من میتوانم را ایجاد کند. تصویر اینکه من تیرانداز خوبی هستم، من تلاشم را میکنم و بهاندازهای که تلاش کردهام، نتیجه میگیرم. بقیه آن مهم نیست و مهم تلاش است. حتی در کلامالله میگوید که مهم تلاش است؛ یعنی «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» و هیچوقت نگفته است که انسانها بهاندازهای هستند که نتیجه میگیرند؛ بلکه میگوید انسانها بهاندازهای هستند که تلاش میکنند. تلاشت را بکن و قطعاً احساس رضایت هم ایجاد خواهد شد.
در ادامه طبق روش جدید هرکدام از کمانداران پس از مشارکت خود باید در خط آتش ایستاده و یک تیر در مسافت 18 متر پرتاب کند که در ادامه تیراندازی این افراد را خواهیم دید.
مرزبان کشیک: همسفر زینب و مسافر منوچهر
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنمای تیراندازی با کمان همسفر زینب
تایپ: همسفر مونا رهجوی راهنمای تیراندازی با کمان همسفر لیلا
ویراستاری و ارسال: همسفر شهرزاد رهجوی راهنمای تیراندازی با کمان همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی تیراندازی با کمان کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
1315