English Version
English

تفکر باید به عمل تبدیل شود

تفکر باید به عمل تبدیل شود

سخنان راهنما همسفر زهرا
وادی پنجم در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید. وقتی از چهار وادی عبور کردم و قدم به وادی پنجم گذاشتم  من را با سه جهان آشنا کرد که باعث شد متوجه شوم من فقط در یک جهان خاکی زندگی نمی‌کنم. کنگره ۶۰ تمام تلاشش این است که انسان ابتدا شناخت و آگاهی از خودش پیدا کند و از ابزارهایی که خداوند برای بهتر زیستن در جسم و جان انسان قرار داده با شناخت و آگاهی از آن استفاده کند تا در حیات زمینی به گونه‌ای حرکت کند که بسازد، احیا کند و در صلح، آرامش و آسایش به زیستن خود ادامه دهد.

با سه جهان در وادی پنجم آشنا شدم یکی جهان خاکی که هم اکنون به صورت آگاهانه یا خودآگاه در آن زندگی می‌کنم و شامل تمامی چیزهایی است که می‌بینم، می‌شنوم و با آنها در ارتباط هستم و دومین جهان، جهان خواب است که به صورت ناخودآگاه در آن قرار می‌گیرم و بسیار برای من واقعی است و چیزهایی را که ادراکف احساس و دریافت می‌کنم کاملاً حقیقی است.

سومین جهان جهان ذهنی است که من از بدو تولد در این جهان ذهنی زندگی را هم ساختم و هم ویران کردم؛ چون هیچ شناختی از این بخش از وجودم نداشتم درست مثل اینکه ابزاری بسیار مهم و ارزشمند چون کامپیوتر را در من خداوند قرار داده بود و من چون نحوه استفاده از آن را بلد نبودم هم به جسم و هم به روانم هم به اطرافیانم آسیب‌های زیادی زدم. به قول جناب مهندس که از چاقو مثال می‌زنند که اگر این وسیله دست جراح حاذق باشد سبب نجات یک انسان می‌شود و اگر این چاقو دست نادانی باشد سبب مرگ یک انسان می‌شود.

این وادی به من یا داد که از ذهن می‌توانیم برای برنامه‌ریزی اهدافمان استفاده کنیم. تصور کنیم و به تصویر بکشیم هر خواسته‌ای را که داریم و این کار را می‌توانیم توسط تفکرمان انجام بدهیم و برای تفکر در کنگره توسط جناب مهندس مهندس مثلثی ترسیم شده ه پایه درمان تمام بیماری‌ها مشکلات و مسائل است که شامل سه ضلع است: مبدا، مقصد و هدف. برای اینکه از درد و رنجی که در آن قرار دارم ابتدا مبدا را مشخص کنم که چه مقدار تخریب دیدم از چه چیزهایی تخریب دیدم.

من تمامی تخریب‌هایی که به خودم و به اطرافیانم زدم می‌دانم با یک فکر شروع شد و در ذهنم به صورت ناخودآگاه برنامه‌ریزی و به تصویر کشیده شد و آنقدر به این فکرهایم انرژی دادم و با تمرکز به روی آن‌ها مثل ذره بین بزرگ کردم و هر لحظه این تصاویر را واضح و واضح‌تر می‌دیدم تا جایی که در جسم به صورت بیماری‌ ظهور کرد و یا به صورت اعتیاد عزیزانم و درد و رنج‌های بسیاری در اطرافم ظاهر شد. قبل از کنگره به این شکل من مسیر زندگی را طی کردم؛ اما در کنگره یاد گرفتم و دارم ذره‌ذره تمرین می‌کنم تا وقتی تفکری را که به ذهنم می‌رسد انتخاب کنم یا تفکری که سالم است با گفتار سالم و با عمل سالم به تصویر بکشم و روی چیزهایی وقت و زمان بگذارم و به آن انرژی و بها بدهم که وقتی به مقصد می‌رسم در صلح، آرامش و سلامتی قرار بگیرم.

این را مدیون استاد امین هستم که جهان ذهنی را به مجلسی تشبیه کردند که بودجه مملکت در آن تعیین می‌شود و تقسیم می‌شود برای ساخت و ساز و آبادانی که برای من بسیار ملموس بود و خیلی در این مسیر کمکم کرد؛ چون قبل از کنگره با شناختی که از خود نداشتم توسط ذهنم وارد بازی بسیار خطرناکی شده بودم که هرچه در مسیر زندگی  می‌رفتم با تمام وجودم حس می‌کردم هر آنچه از درون و بیرون به عنوان انرژی به من داده می‌شود در جهت تخریب مملکت به وجودم و جهان پیرامون خودم خرج می‌کردم دقیقاً فرعونی بودم برای رسیدن به خواسته‌هایم و از این محبت الهی ذهنم فقط در جهت نابودی خود و دیگران استفاده می‌کردم.

وادی پنجم هفت آیتم را برای من قرار داده تا با شناختی که از خود پیدا می‌کنم از این هفت مورد استفاده کنم تا در جاده‌ای که برای رسیدن به هدفم طراحی شد قرار بگیرم و با استفاده از این هفت مورد به سلامت به مقصد و هدف برسم. ابتدا باید بدانم چه چیزهایی ضد ارزش است و قبلاً انجام می‌دادم؛ باید آنها را مشخص کنم و انجام ندهم که همان: برگشتن از ضد ارزش‌ها است و کاری را که می‌خواهم انجام بدهم؛ حتماً به آن فکر کنم و اگر شک دارم انجام ندهم یا از دیگران که صالح هستند کمک بگیرم و از آنچه دارم به بهترین شکل استفاده کنم و به دنبال چیزهای پرهزینه نباشم. آنچه دارم قدرش را بدانم تا با هزینه کمتر بیشترین بازدهی را در طی مسیر داشته باشم.

صبر پیشه کنم در صبرم بی‌صبری نکنم، نق نزنم و شاکر باشم؛ چون صبوری؛ یعنی پشت سر گذاشتن و طی کردن مسیر با تحمل زمان همراه با تلاش و کوشش لازم برای رسیدن به هدف. انرژی و توانی که در من قرار گرفته فقط متمرکز رسیدن به هدفم قرار بدهم. از آنجایی که تجسس قضاوت و غیبت مانع رسیدن من به هدفم می‌شود و از مسیر به بیرون پرتابم می‌کند پرهیز کنم و چون برای حرکت و رسیدن به مقصد حتماً نیاز به پول دارم
 

سلام دوستان حوریه هستم یک هستم
انسان در حیات زمینی خود در چند جهان زندگی می‌کند: جهان خاکی، که  به  صورت خود آگاه در آن زندگی می‌کند. جهان خواب، که به‌صورت ناخودآگاه در آن زندگی می‌کند و جهان ذهنی که مقدمه برنامه‌ریزی برای چگونه زیستن در جهان خاکی می‌باشد و ساختارهای آن بر اساس تفکر به وجود می‌آید. برای انجام هر کاری دو نکته لازم و ضروری است: تفکر و تشکیل ساختار مناسب ذهنی برای انجام کار و به اجرا در آوردن ساختار ذهنی؛ یعنی فکر به عمل تبدیل شود. در وادی اول تا چهارم در مورد تفکر صحبت می‌شود و در وادی پنجم تفکر باید به عمل تبدیل شود.

در این وادی تمرین می‌کنیم تا ساختارهای تفکرات خود را از قوّه به فعل درآوریم و برای به اجرا درآوردن ساختارهای فکری و تبدیل آن به ساختارهای عملی  باید از حالت اضطراب، ترس،  عدم اعتمادبه‌نفس، ناامیدی و سایر نکات منفی خارج شویم تا به مرحله آرامش برسیم. برای خارج‌شدن از اضطراب و ناامیدی و ... باید پلّه‌هایی را به‌ مرور زمان طی کنیم که عبارتند از: برگشت از ضدارزش‌ها که باید از کارهای ضدارزشی پرهیز کنیم. کارهایی مانند دروغ گفتن و دزدی کردن؛ زیرا ما را از مسیر درست منحرف می‌کنند. خود داری: در شرایطی که نمی‌دانیم انجام کاری نتیجه آن برای ما چه می‌شود و باید از انجام‌ آن کار خودداری کنیم.

قناعت: ما باید بتوانیم با حداقل امکانات بهترین شرایط  را برای زندگی کردن فراهم نمائیم و به مرور زمان با برنامه‌ریزی بتوانیم پایه‌های مالی زندگی خودمان را نیز مستحکم کنیم. صبر: عبارت است از پشت‌سر گذاشتن و یا طی‌کردن یا تحمّل زمان همراه با تلاش و کوشش لازم برای رسیدن به اهداف تعیین شده است. تجسس، قضاوت، غیبت: ما اجازه و صلاحیت انجام هیچ کدام از این کارها را نداریم و در تمام زندگی‌مان باید از این موارد بپرهیزیم.

پس انداز: پس‌انداز می‌تواند مادی یا معنوی باشد که پس‌انداز کردن می تواند بسیاری  از مشکلات مالی ما را حل کند. توکل، رضا، تسلیم: در این مرحله یاد می‌گیریم که بعد از تلاش و کوشش نتیجه را به خداوند واگذار کنیم و باگذشتن از مرحله توکل و رضا وارد مرحله تسلیم محض در مقابل قدرت مطلق می‌شویم و در نهایت باید دانسته‌ها و تفکرات خود را به مرحله عمل برسانیم تا به هدف و صلح و آرامش درونی خود نزدیک شویم.

سلام دوستان میترا هستم همسفر بابک
برای اینکه ساختارهای فکری خود را به ساختارهای عملی و اجرایی تبدیل کنیم، فقط یک راه وجود دارد و آن تزکیه و پالایش است؛ یعنی دوری از ضدارزشها و رفتن به طرف ارزشها تا ساختار تفکرات خود را از قوه به فعل درآوریم و به افکارمان که منطقی است اجازه دهیم تا وارد مرحله اجرایی و عملیاتی گردند و از حالت ترس، عدم اعتمادبه‌نفس و ناامیدی خارج شویم و باحداقل امکانات بهترین شرایط رابرای زندگی‌کردن فراهم نمایم و هم‌زمان به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که به مرور پایه‌های مالی خودمان را مستحکم نمایم.

سلام دوستان عاطفه هستم همسفر هادی
در وادی پنجم در مورد بازگشت، خودداری، قناعت، صبر، تجسس، غیبت، پس‌انداز، وکیل، رضایت و تسلیم صحبت شد و اینکه چطور همه این موارد بستری را برای تزکیه و پالایش فراهم می‌کند و با رعایت این موارد خیلی زیبا و بهتر می‌توان ساختارهای ذهنی خود را به ساختار عملی تبدیل کنیم و بهترین عملکرد را داشته باشیم. ما اگر ساختارهایی که در جهان ذهنی ما ایجاد می‌شود را درجهان عملیاتی پیاده نکنیم هیچ ارزشی ندارد. بعضی‌ها در جهان ذهنی بسیار قوی هستند؛ اما قادر نیستند که آن را پیاده کنند. جهان ذهنی وسعتش از جهان بیرون عظیم‌تر است ما زمانی که به چیزی فکر می‌کنیم، مثلا غدایی می‌خوریم ظرفش را در ذهن خود بگویم که بشورم و همان موقع بشورم شو شود را انجام دادم.

اگر در ذهن خود بگویم الان بشورم و انجام ندهم نتوانستم فرمان عقل را انجام دهم یا به ساختار عملی آن را تبدیل کنم و جناب مهندس جهان ذهنی را برای ما تعریف کردند جهان ذهنی مقدمه برنامه‌ریزی و یا عمل تمرین برای چگونه زیستن در جهان خاکی و یا سایر جهان‌ها است. تفکر است که ساختار جهان ذهنی را ایجاد می‌کند و به تنهایی کافی نیست همانطور که آقای مهندس فرمودند: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست و رسیدن آن را کامل می‌نماید، پس زمانی که ما به فرامین عقل ذره‌ذره جامعه عمل بپوشانیم و ساختار ذهنی را به ساختار عملی بتوانیم تبدیل کنیم آن موقع است که شو شود کردیم.

تایپ: همسفران لژیون پانزدهم
رابط خبری: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم)
منابع: کتاب عشق
نمایندگی همسفران شمس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .