English Version
English

تبدیل ساختارهای ذهنی به ساختارهای عملیاتی

تبدیل ساختارهای ذهنی به ساختارهای عملیاتی

ما در چهار وادی اول روی تفکر کار کردیم، در وادی اول فهمیدیم که برای به وجود آمدن هر ساختاری قدم اول تفکر است و در وادی دوم آموختیم که هیچ‌کدام از ما بیهوده به این جهان قدم نگذاشته‌ایم و فلسفه بزرگی پشت خلقت ما وجود دارد؛ ‌یعنی نباید ناامید باشیم و در وادی سوم آموختیم که از هیچ‌کس هیچ توقعی نداشته باشیم و فقط روی تلاش خودمان حساب کنیم و مسئولیت‌پذیر باشیم و در وادی چهارم آموختیم که اگر مسئولیت‌های زندگی خودمان را به خداوند واگذار کنیم؛ یعنی از خودمان سلب مسئولیت کرده‌ایم و اینک با کوله باری از تفکرات سازنده قدم در وادی پنجم گذاشته‌ایم که به ما فرمان حرکت می‌دهد.

وادی پنجم به ما می‌گوید که انسان همین گوشت، پوست‌واستخوان نیست و اگر بتوانیم به درون انسان نفوذ کنیم به عظمت انسان پی خواهیم برد. در این وادی متوجه شدیم که انسان در همین جهان خاکی در چندین جهان زندگی می‌کند؛ یعنی جهان خاکی که به‌صورت خودآگاه در آن زندگی می‌کنیم، دوم جهان خواب که به‌صورت ناخودآگاه در آن زندگی می‌کنیم و سوم جهان ذهنی و البته حیات‌های دیگری هم وجود دارد که فعلاً برای ما قابل‌درک نیست.

جهان ذهنی یا همان تفکر، مقدمه‌ای است برای چگونه زیستن در این جهان و سایر جهان‌ها؛ بنابراین این وادی به ما یادآوری می‌کند که ساختارهای ذهنی و تفکراتی خودمان را به ساختارهای عملیاتی تبدیل کنیم یا به عبارتی تفکرات خود را از قوه به فعل دربیاوریم ‌و برای این کار لازم است که حس‌های منفی که در ما وجود دارد مثل ترس، ناامیدی، اضطراب، عدم اعتمادبه‌نفس و خیلی افکار منفی که درواقع نیروهای بازدارنده هستند و مانع رسیدن ما به اهداف معقول خودمان هستند و باید آن‌ها از بین ببریم تا به آرامش برسیم و خودسازی را از خودمان آغاز کنیم.

همان‌طوری که آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: ما سه مرحله ‌داریم که عبارتند از پندار، گفتار و کردار یعنی انسان اول تفکر می‌کند (پندار) بعد آن را به گفتار یا کلام تبدیل می‌کند و سپس به آن را به عمل تبدیل خواهد شد؛ یعنی از تفکر تا گفتار فاصله زیاد است و همچنین بین گفتار و کردار یا عمل هم فاصله زیاد است؛ ولی آیا انسان می‌تواند همه تفکرات خود را به کلام تبدیل کند و بعد بتواند کلام را به کردار تبدیل کند؟

همان‌طور که در کتاب مقدس ما «قرآن» آمده که وای بر دروغ‌گویان یا وای بر گران‌فروشان و ...؛ یعنی باید فرمان‌های خدا اجرا شود و اگر فرمان‌ها اجرا نشود، فایده‌ای ندارد؛ بنابراین وادی پنجم به ما می‌گوید تنها تفکر کردن کافی نیست و باید در کلام و عمل هم آن را به انجام برسانیم؛ بنابراین برای رسیدن به آرامش لازم است پله‌هایی را به‌آرامی طی کنیم.

پله اول بازگشت از ضد ارزش‌ها یا همان توبه است؛ یعنی اگر در حال انجام یک عمل ضد ارزشی هستیم باید برگردیم؛ یعنی باید راهی را که طی کرده بودیم، دوباره برویم. پله دوم خودداری است؛ یعنی زمانی که قصد انجام کاری را داریم اگر از درست یا غلط‌ بودن آن مطمئن نیستیم عقل سلیم حکم می‌کند که آن کار را انجام ندهیم.

پله سوم قناعت است؛ یعنی از ساده‌ترین چیزها بهترین امکانات را فراهم کنیم و در این مورد بهتر است از طبیعت الهام بگیریم که چگونه از کود تلخ و زمین شور زیباترین گل‌ها و خوشمزه‌ترین میوه‌ها را به وجود می‌آورد که البته به فرموده آقای مهندس دژاکام منظور از قناعت، خسیس بودن نیست؛ بلکه درست استفاده کردن از داشته‌هاست؛ یعنی از حداقل امکانات بهترین راندمان را به دست آوریم.

پله چهارم صبر است؛ یعنی برای رسیدن به هر هدفی باید طول زمان را نیز در نظر بگیریم و با تلاش و کوشش خودمان به اهداف تعیین‌شده خود برسیم. پله پنجم تجسس نکردن، غیبت نکردن و قضاوت نکردن پشت سر دیگران است؛ زیرا بزرگ‌ترین قاضی خدا است و ما در جایگاه قضاوت نیستیم. پله ششم پس‌انداز است که برای تمامی انسان‌ها اعم از فقیر و غنی یک ضرورت است و حکمت و معجزه‌ای دارد که قابل حس برای ما نیست مگر آنکه به آن دست پیدا کنیم.

پله هفتم هم توکل، رضا و تسلیم است، توکل یعنی این‌که ما با تفکر کردن و تلاش و کوشش خودمان، خداوند را وکیل خود کنیم؛ یعنی به او توکل کنیم و رضا یعنی به آنچه از طرف خداوند برای ما تقدیر می‌شود رضایت داشته باشیم و شکایت نکنیم و درنهایت تسلیم یعنی ما خواسته‌ای نداریم جز خواسته او و نه مخالفتی داریم و نه موافقتی ولی تسلیم برای عده‌ای سخت است مگر آنکه شرایطش را فراهم کرده باشد؛ ولی برای کسانی هم سهل است البته این در حد آموزش ابتدایی است.

نویسنده: راهنما همسفر فریده (لژیون ششم)
ویرایش: همسفر نغمه رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون سوم)
ارسال: همسفر پریسا خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی البرز (کرج)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .