در سی دی اولین خلقت، ابتدا استاد به مسئله شناخت انسان پرداختند و فرمودند: «انسان باید به مرحله شناخت برسد و دورترها را نگاه کند.» مانند حیوانی نباشد که فقط جلوی خود را بنگرد؛ مثل شتر باشد تا بتواند آن دوردستها را نگاه کند.
به نظر من مطرح کردن این موضوع برای این است که انسان باید دیدش را وسیع و گسترده کند و بهقولمعروف فقط نوک دماغ خودش را نبیند؛ این به منیت و دید متکبرانه انسانها برمیگردد. انسان با این دید به دیگران صفتهایی را نسبت میدهد که دور از عقل و خرد است. انسان باید بداند که آنقدر سواد ندارد که راجع به همهچیز و همهکس نظر بدهد؛ حتی انسان در مورد چیزی هم که سوادش را دارد، نباید نظر قطعی بدهد.
انسان برای درمان باید ریشه را درست کند؛ چون وقتی ریشه درست شود؛ کلیه مشکلات و بیماریها خودبهخود درمان و حل میشوند. اگر روان درست شود؛ بیشتر مشکلات حل میشوند. استاد فرمودند: ما درزمینه علم دانشمندان بسیار داشتیم مثل ابوریحان بیرونی و ابنسینا که حتی قبل از دانشمندان مطرحشده مثل گالیله و نیوتون خیلی چیزها را اختراع کردند. شخصی به نام داروین در مورد صور آشکار صحبت کرد درحالیکه شخصی به نام ابن اسکویه هم صور آشکار و هم صور پنهان را مشخص کرد. مولانا، مولوی و بلخی مسائل روحی و روانی را چند صدسال قبل از دیگران مطرح کردند؛ بزرگان در شکلهای مختلف گفتند قیاس نکنید.
همهچیز به شناخت و آگاهی است و شخصی که آموزش ببیند، میتواند همهچیز را مدیریت کند؛ میتواند دید خود را تغییر دهد، ببیند چه هست و که هست و چه قدرتی در وجودش دارد. آموزش و آگاهی برای جهانبینی لازم است.
استاد در مورد رهایی و رها شدن فرمودند: «باید عارف شویم یا حداقل نیمه عارف شویم؛ چراکه تمام دنیاها و جهانها در حال حرکت هستند، از حلقهای به حلقه دیگر و تمامی دنیاها داخل هم هستند.» ما ۵ درصد از جهان هستی را میشناسیم و ۹۵ درصد آن را نمیشناسیم و خیلی از چیزها را اصلاً نمیبینیم، مثل جن و ملائکه اینها وجود دارند؛ اما ما چون نمیبینیم، میگوییم خرافات هستند.
مهمترین عامل کمدانشی و بیدانشی، کوتاه بودن دید و نگاه متکبرانه است. جهان آنقدر وسیع و گسترده است و آنقدر مسائل مشکوک دارد که خدا میداند همهچیز در حال حرکت است. ثابت بودن امکانپذیر نیست؛ همهچیز برنامهریزیشده است و همه باهم ارتباط دارند. ما تنها با نگاه کردن نمیتوانیم به هستی پی ببریم؛ زیرا هر چیز در خودش جهانی دارد، سلولها و ژنها هرکدام در خود جهانی دارند.
ما این کارها را میکنیم تا به نقطه پایان برسیم؛ درحالیکه پایان هر نقطه، سرآغاز نقطه دیگری است. باید هرچه توان داریم، به کار ببندیم تا آنچه سبب ارتقا میشود را بیابیم.
در ادامه استاد راجع به جن فرمودند: «جن قبل از آدم آمده و مراحل تکامل انسان را شاهد بوده است.» درحالیکه جن خودش قادر نبوده به مرحله چهارم تکامل برسد. برایش خیلی عجیبوغریب بوده است که تمام جنیان به انسان سجده میکنند. طبق دستور خداوند، بهجز ابلیس؛ ما مسئله جن را برای این مطرح میکنیم تا به قدرت و بزرگی انسان پی ببریم.
خداوند برای خلق انسان هزینههای سنگینی پرداخت کرده است. افسوس که در کمین انسان، موجودات فاسق، وجود دارد و از چپ و راست به انسان حمله میکنند تا انسان از صراط مستقیم خارج شود و بیراهه برود.
ما بعضی وقتها از کوتاهترین راه میخواهیم به مقصد برسیم؛ اما به طول آن هرلحظه افزوده میشود. در آخر استاد فرمودند: «هر کاری انجام میدهید، بدهید؛ ولی زندگی را هم باید یاد بگیرید و از آن برخوردار باشید.»
نویسنده: همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
ویراستار : راهنمای تازه واردین، همسفر زهرا
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی عمان سامانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
222