English Version
English

کلبه احزان شود روزی گلستان

کلبه احزان شود روزی گلستان

پیرامون دستور جلسه هفتگی: «تخریب شیشه و مخدرهای جدید و روش درمان آن‌ها با متدDST» گفتگویی صمیمانه با همسفر مریم داشتیم شما عزیزان را به مشاهده ادامه آن دعوت می‌کنیم:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی نمایید.

سلام مریم هستم همسفر جواد

مسافر من با بیش از ۱۶ سال تخریب وارد کنگره شدند، آنتی‌ایکس مصرفی شیشه، مدت ۱۰ ماه و ۵ روز سفر کردیم به روش DST، داروی درمان شربت شفا بخشOT، در حال حاضر هم به لطف خدا و فرمان آقای مهندس یک سال و ۹ماه است که آزاد و رها هستیم.

 شما سال‌ها با مصرف‌کننده شیشه زندگی کرده‌اید، کمی از تخریب‌های شیشه برای ما همسفران بیان کنید.

زندگی با یک مصرف کننده شیشه جدا از همه مواردی که مصرف کننده‌ها دارند ترس هم اضافه می‌شود، همیشه نگران جان خود و بچه‌ها‌یت هستی.

از اینکه همسری بیمار ناخواسته کاری وحشتناک و غیر قابل جبران انجام بدهد می‌ترسی.

مخصوصاً که مصرف کننده شیشه اصلاً خواب ندارد. بعضی اوقات سه تا چهار شبانه روز نمی‌خوابند مسافر من هم همین‌طور شب‌ها نمی‌خوابید، من با وجود خستگی زیاد جرأت نمی‌کردم بخوابم، ساعت ۵ و ۶ صبح که مسافرم از خانه بیرون می‌رفتند، می‌خوابیدم.

گاهی اوقات برای اینکه بخوابد به او قرص خواب میدادم و چون قرص با شیشه سازگاری نداشت حالش خراب می‌شد، بین خواب و بیداری بود، هذیان می‌گفت و کارهای عجیب و غریب می‌کرد.

آیا فرقی بین ماده مخدر شیشه و مواد مخدر دیگر وجود دارد؟

فرق که زیاد دارد، به قول آقای مهندس مصرف کنندگان شیشه، مصرف کننده‌های شاخ‌دار هستند.

کسی که مواد مخدر سنتی مصرف می‌کند توهم نمی‌زند، موادش را مصرف می‌کند و به کار و زندگیش می‌رسد، اما امان از شیشه، مسافر من می‌گفت صدای پای مورچه‌ها و تکان خوردن برگ درختان در حیاط را می‌شنود، ولی مصرف کننده تریاک یا شیره این‌گونه نیستند.

لطفاً خاطره یا تجربه‌ای از زمان مصرف مسافرتان که جنبه آموزشی دارد بیان کنید.

مسافر من ترک‌های زیادی را تجربه کردند و دوباره بازگشت داشتند.

مصرف شیشه اصلاً قابل مقایسه با شیره و تریاک نیست. 

در تمام حال خرابی‌ها همراه او بودم و به او کمک می‌کردم که بتواند تحمل کند.

زمانی حدود سه سال پاک بودند و مواد مصرف نمی‌کردند ولی دوباره برگشت کردند. تا اینکه ما با کنگره آشنا شدیم و پایان دوران سیاه و تاریک زندگی ما ورود به کنگره بود.

با امید خیلی زیاد و ایمان قوی به کنگره آمدیم و خداوند را شاکر هستم که نتیجه آن را دیدیم.

خواهش می‌کنم با همسفرانی که مسافرشان مصرف‌کننده شیشه دارند، چند جمله‌ای صحبت بفرمایید.

می‌گویم؛ 

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

در مکان خوبی آمدید، فقط صبر کنید و گوش به فرمان راهنما باشید، مطمئن باشید که نتیجه خواهید گرفت.

در آخر تشکر می‌کنم از آقای مهندس دژاکام، خانواده ایشان، تمام خدمتگزاران کنگره به خصوص شعبه فردوسی، راهنمایان مسافرم از ابتدا تا به حال و راهنمای خودم خانم تکتم امیدوارم برکات خدمت‌شان در زندگی ساری و جاری باشد.

از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید تا از تجربیات شما استفاده کنیم و آموزش بگیریم سپاس‌گزارم.

نویسنده متن: همسفر مریم، رهجوی راهنما (لژیون هفتم)

تهیه و تنظیم گزارش: همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون یکم )

ارسال مطلب: همسفر الهام، رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)

همسفران نمایندگی فردوسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .