همسفر رقیه
در سیدی «شیشه١» این مطلب عنوان شده که شیشه بسیار وحشتناکتر از چیزی هست که در تصورات ما است.
برای همه افراد جاافتاده است که بیماری اعتیاد پیشرونده است ولی خوشبختانه با روش کنگره۶۰ این بیماری میتواند پسرونده هم باشد.
شیشه را در دسته محرکها قرار دادند، اما از نظر آقای مهندس شیشه نه مخدر است و نه محرک بلکه جزء مواد مخرب است؛ مثل TNT و باروت که جزء مواد منفجره است ولی بمب اتم دیگر نمیتواند در این دسته قرار بگیرد و کلاً سیستم آن فرق دارد.
مسئله شیشه هم با بقیه مخدرها کاملاً فرق میکند. شیشه جز متاآنفتامینها است و سابقهاش به جنگ جهانی دوم برمیگردد.
برای اینکه سربازان مضطرب نشوند و مسائل خواب و بیداریِ آنها مدیریت شود از این دارو استفاده میکردند و بعداً که عوارض آن نمایان شد، آن را ممنوع کردند.
بعدها دوباره این ماده را در قرصهای اِکس استفاده کردند که مدتی خیلی طرفدار داشت ولی الآن دیگر از مُد افتاده، زیاد کسی مصرف نمیکند و متأسفانه امروز به صورت شیشه دردسترس افراد قرار گرفته است.
مصرف شیشه میزان دوپامین را در مغز تا صددرصد بالا میبرد و انرژی بسیار بالایی آزاد میشود، در این حالت شخص وارد آستانه اسکیزوفرنی و توهمات واقعی میشود که ای کاش فقط توهم بود!!
فرد دچار شخصیت دوقطبی و سهقطبی میشود و به تنهایی یک دیوانهخانه سیار است.
مصرف شیشه به سیستم ایمنی بدن حمله میکند و کمکم سروکله جوشهای چرکی زیر و روی پوست پیدا میشود.
در آقایان قسمت پروستات را از کنترل خارج میکند و همراه با ادرار، اسپرم هم دفع میشود. جوشهای چرکی در قسمت روده بزرگ ایجاد میشود و آسیبهای جسمی دیگری ایجاد میشود اما مشکل از آن جایی شروع میشود که مصرفکننده شیشه، اصلاً خودش را معتاد نمیداند.
فرد مصرفکننده شیشه، سوءظن بسیار شدیدی نسبت به اطرافیان دارد؛ بهطوریکه انگار هرلحظه کسی او را تعقیب میکند و یا قصد جانش را دارند؛ بههمین دلیل است که دست به قتل و کشتن اطرافیان میزند؛ اگر این اوضاع کنترل نشود به جایی میرسد که حتی نیروهای انتظامی و پلیس هم قادر به کنترل کردنش نیستند.
مسئله درمان این افراد هم بسیار سخت و پیچیده است؛ چون شیشه مرفین ندارد و تست اعتیاد فرد را منفی نشان میدهد؛ لذا مصرفکنندگان شیشه بههیچ عنوان خود را معتاد نمیدانند و از طرفی با وجود این همه سوءظن و توهمات عجیب چگونه میشود این شخص را به سمت درمان شدن هدایت کرد؟!
این معضلی است که باید به فکر راهچارهای برای آن باشیم؛ چون در آیندهای نزدیک با سونامی وحشتناکی مواجه خواهیم بود که از هر موضوعی در جامعه خطرناکتر است.
همسفر عطیه در مورد سیدی «شیشه٢» نوشت:
شیشه یک مسئله بسیار مهم و یک ماده بسیار خطرناک است؛ آقای مهندس میفرمایند: اگر بهجای مسئولین کشور بودم یک ستاد بحران برای شیشه تشکیل میدادم. تنها چیزی که میتواند شیشه را درمان کند، فقط تریاک یا اپیوم تینکچر است. از نظر علمی میگویند، تریاک از خانواده نارکوتینها است و شیشه از خانواده انفتامینها؛ بهعبارتیدیگر تریاک یا اپیوم تینکچر از خانواده مخدرها و شیشه از خانواده محرکها است؛ ولی اعتقادی که کنگره۶۰ دارد این است که تریاک ۲۵ آلکالوئید دارد که تقریباً ۱۰ تا از آنها از آلکالوئیدهای بسیار قوی هستند.
با مصرف شیشه سیستم دوپامین بههم میریزد و دوپامین ۱۱ برابر میشود که مستقیماً در مغز اثر میگذارد؛ ولی تریاک، دوپامین را ۴ برابر بالا میبرد که همان قسمت مرفین است که آرامکننده است و آن حالت دیوانگی و وحشتناک را بلافاصله مهار میکند و پس از مدت خیلی کوتاهی اگر بر روی برنامه باشد از آن حالت دیوانگی درمیآید. تخریب مصرفکنندههای شیشه چند برابر بیشتر از مصرفکنندگان تریاک، هروئین و... است که اصلاً قابل مقایسه نیست. مصرفکنندگان تریاک، هروئین و... اگر در شرایط افراطی در نظر بگیریم، گوشهگیر هستند، مسئولیتپذیر نیستند، دنبال مسائل مهم زندگی نیستند؛ ولی از ترس کلانتری و خماری، چاقوکشی و دعوا نمیکنند؛ ولی مصرفکنندگان شیشه هیچ ترسی ندارند.
شیشهایها پس از گذشت مدتی از مصرف شیشه، شدیداً بدبین میشوند. همه مردم را دشمن خود میدانند و فکر میکنند سیستمهای امنیتی، همه دنبال آنها هستند و تصور میکنند در همهجا مشغول تعقیب آنها هستند حتی در خانههایشان، شنود و دوربین مخفی کار گذاشتهاند. به نزدیکترین افراد خانواده خود شدیداً بدبین میشوند.
این توهمها انواع و اقسام مختلفی دارد. آقای مهندس میفرمایند: کافی است فقط ۱۰۰ هزار نفر مصرفکننده شیشه باشند یعنی ۱۰۰ هزار نفر دیوانه زنجیری در جامعه هستند.
همسفر مهدیه
آقای مهندس در سیدی «شیشه٣» میفرمایند: کسانی که فقط مصرف شیشه دارند، نمیتوانند از اپیومتینکچر استفاده کنند ولی اگر مصرفکننده شیشه به همراه اپیوم، تریاک و کراک یا خانواده مرفین باشد، ما میتوانیم شخص را روی اپیوم تینکچر بیاوریم؛ سپس میفرمایند: وقتی که شخص به آزمایشگاه فرستاده میشود؛ اگر فقط آمفتامین در آزمایش نشان داده شود نمیتواند روی برنامه شربت اوتی بیاید ولی اگر مصرف آن تریاک هم باشد و در آزمایش مرفین نشان داده شود، میتواند روی برنامه بیاید و در پروژه قرار بگیرد.
آقای مهندس میفرمایند: الآن درمان با شربت شروع شده و ما افراد را مرتب روی پایلوت شربت اپیوم میبریم و مرحله به مرحله مورد آزمایش و بررسی قرار میدهیم. در جامعه الآن هنوز مصرف شیشه به مرحله بحران وحشتناک نرسیده است و در واقع پیشقراولهای شیشه در جامعه هستند.
پیشقراول سپاهی است حدود ۱۰۰ نفر و یا ۲۰۰ نفر، جز اولین کسانی هستند که آمدهاند تا موقعیت را بسنجند. الآن پیشقراولهای شیشه در جامعه وارد مرحله عمل شدهاند و سپاه اصلی هنوز مانده است، سپاه اصلی زمانی میرسند که تقریباً مصرف شیشه در جامعه به اوج خودش میرسد.
تخریبهای مصرف شیشه در فرد مصرفکننده حدود یک سال بعد از مصرف مداوم شیشه در بدن شخص خود را نشان میدهد که شامل اسکیزوفرنی، دوقطبی، سهقطبی، چهار و یا پنجقطبی هستند یعنی باید دو سال از مصرفشان بگذرد تا به آن مرحله دیوانگی محض برسند. بعضی از افراد فکر میکنند، تخریب شیشه را میتوان با مصرف حشیش یا گرس درمان کرد و توهم آن را پایین آورد؛ در صورتیکه توهم حشیش و گرس برای چند ساعتی در بدن شخص مصرف کننده وجود دارد ولی کسانی که شیشه مصرف میکنند توهم آنها طولانی است.
طبق فرمایش آقای مهندس، بهترین دارویی که میتوانیم برای پایین آوردن دوز مصرف شیشه از آن استفاده کنیم، اپیوم تینکچر است. وقتی که با یک مصرفکننده شیشه صحبت میکنید خیلی خوب و هوشیارانه و منطقی صحبت میکند؛ فقط زمانی میفهمید که فرد دچار توهم است که این صحبت ادامه پیدا کند آنجا میفهمید که فرد دچار توهم است؛ برای مثال روزی یک شخص مصرفکننده شیشه پیش من آمد و درخواست داشت که با ایشان صحبت کنم. وقتی با ایشان صحبت کردم به من گفت: کار من بسیار ضروری و حیاتی است بعد از کلی حرفزدن که خیلی منطقی و عقلایی بود گفت: کار من جنبه حیاتی دارد و من از ایشان پرسیدم جنبه حیاتی آن چیست؟ گفت: ممکن است من فردا صبح کشته شوم، پرسیدم برای چه کشته شوید؟ گفت: من تحت تعقیب هستم وقتی که از او پرسیدم چه چیزی مصرف میکردی گفت: شیشه و من فهمیدم که دچار توهم شده است.
این توهم در فرد مصرفکننده شیشه آنقدر زیاد است که ممکن است چاقوی آشپزخانه را بردارد و چند نفر را بکشد. این موضوع ربطی به چاقوی آشپزخانه ندارد و بستگی به آن فرد دارد؛ چون فرد مصرفکننده شیشه از موقعیت سوءاستفاده میکند و این تنها مشکل ما نیست بلکه مشکل کل جامعه است، فرد مصرفکننده شیشه گاهی مانند شیر درنده میشود و گاهی اوقات مانند طفل مظلومی میشود که زارزار گریه میکند و این تضادها در هر دو قسمت وجود دارد و عمل میکند؛ اما حتی در درمان با تریاک کسانی هستند که تریاک مصرف میکردند در کنگره جواب نگرفتند؛ پس این بستگی به خود شخص دارد که بخواهد درمان شود و یا خیر؟ پس در اینجا باید بگویم که حتی فرد شیشهای هم که بخواهد میتواند درمان شود.
خیلیها به کنگره آمدند برای درمان شیشه که تنها مصرف آنها شیشه بود و بسیاری از ناهنجاریها و تخریبهای شیشه هم به همراه داشتند، به درمان کامل رسیدند. به نظر من شخص شیشهای اگر مصرف آن به همراه تریاک یا کراک باشد تخریبهای آن روی شخص مصرفکننده خیلی کمتر از کسانی است که تنها مصرف آنها شیشه است. بهطورکلی میتوان گفت کسانی که شیشه را به همراه مرفین مصرف میکنند ممکن است تخریب کمتری داشته باشند و دیرتر به دیوانگی محض میرسند.
نویسندگان: همسفر رقیه، همسفر عطیه و همسفر مهدیه رهجویان راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر زهرا، همسفر عطیه و همسفر لیلا رهجویان راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی وکیلی
- تعداد بازدید از این مطلب :
149