پنجمین جلسه از دوره چهارم جلسات سردار ویژه همسفران نمایندگی کاشمر با نگهبانی همسفر زهرا، دبیری همسفر فاطمه و استادی همسفر سمیرا با دستور جلسه *«قضاوت و جهالت»* در تاریخ ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.![](/EditorFiles/Image/IMG_20240707_171002_884(2).jpg)
خلاصه سخنان استاد:
همسفر سمیرا:
در ابتدا شاکر خداوند هستم که میتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم. در سیدی قضاوت و جهالت آقای مهندس میگوید: قضاوت پیشنیاز، آگاهی، دانایی، خودشناسی، معرفت، شناخت، خداشناسی و بی طرفی میخواهد. ما برای قضاوت عادلانه و درست خیلی از این موارد را باید داشته باشیم. قضاوت بیخردی و تاریکی است و این تاریکی نتیجه منفی دارد یعنی زمانی که من در تاریکی قرار میگیرم، نتایج خیلی تخریبکنندهای برای من دارد. دانایی یعنی روشنایی و روشنایی زمانی اتفاق میافتد که سطح آگاهی من بالا برود. زمانیکه در روشنایی هستیم کارمان سختتر میشود زیرا برای الگو هستیم. استاد امین میگوید: موشکهایی که از قلب به سمت یک نفر میخورد خیلی سرعتش بالاتر است و خوردههای آن قطعاً به من برمیگردد، هستی تمام تلاشش را میکند تا مرا در همان شرایط قرار دهد و به من ثابت کند که من هم آن عیب را دارم. زمانیکه من بدانم نباید دیگران را قضاوت کنم، برای تزکیه و پالایش خود تلاش میکنم و فقط اعمال خود را قضاوت میکنم. شاید من حتی از نزدیکترین افراد زندگیام، از درونشان، گذشتهشان، درماندگیهایشان، حال بدیهاشان خبر نداشته باشم پس نباید هیچ فردی را قضاوت کنم. من باید جهانبینی را برای خودم به کار ببرم تا مرا از جهل و نادانی در بیارورد. در نهایت قضاوتهایمان را برای خودمان و زندگیمان بگذاریم و قاضی زندگی دیگران نباشیم، اگر زمانی را که برای دیگران میگذاریم برای خودمان بگذاریم قطعاً خیلی پیشرفت میکنیم. زمانی که من در مسیر درست و صراطمستقیم باشم از قضاوت دیگران ناراحت نمیشوم. من فقط باید اعمال خود را قضاوت کنم تا بتوانم، معجزهها را با بصیرت تمام ببینم.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240707_171011_065(3).jpg)
مشارکت اعضا:
همسفر شکوفه:
ما به کنگره۶۰ میآییم که آموزش بگیریم. در ابتدا جذب انرژی از اطرافیان و کل طبیعت است و قضاوت کردن انرژی من را میگیرد در حالی که من به کنگره آمدهام که کسب انرژی کنم، نه این که با قضاوت کردن این انرژی را پس بدهم. در ابتدا چهارده ثانیه سکوت میکنیم و از جهل خودمان به خداوند پناه میبریم. این موضوع مداوم به ما یادآوری میکند که انسان همیشه در جهل خود به سر میبرد. به خاطر جهل من است که مدام در حال قضاوت هستم. ما هنگام قضاوت باید پای خود را جای پای طرف مقابل بگذاریم. اگر حال امروز من خراب است، به این دلیل میباشد که قبلاً دیگران را قضاوت کردهام. من حتی اگر در ضمیر ناخودآگاه خود تیرهایی را به طرف فرد مقابلم پرتاب کنم و آن فرد حالش خراب شود، مسلماً من شب به راحتی نمیتوانم بخوابم. ما در کنگره۶۰ به وسیله آموزشها یاد گرفتهایم که کسب انرژی کنیم و اگر شخصی در جایگاهی قرار گرفت آن خدمت او را انتخاب کرده است و به این نتیجه میرسیم که نباید شخصی را قضاوت کنیم. انشالله خداوند ما را در راه خدمت به خلق نگه دارد.
همسفر سمیه:
قضاوت آنجایی شکل میگیرد که من فکر میکنم تغییر دادن بقیه خیلی آسانتر از تغییر دادن خودم است. من هنگامی که دیگران را قضاوت کردهام دقیقا همان مسئله برای خودم پیش آمده است و حتی عملکرد من خیلی بدتر از آن شخصی بود که قضاوتش کردهام. آقای مهندس در سیدی آهن خیلی قشنگ توضیح میدهد که همیشه لازم نیست هر حقیقتی را بگویید. گاهی اوقات همان سکوت خیلی بهتر است و نباید با خود بگوییم به خاطر اینکه حقیقت است باید بگویم. انتقادگری کار بسیار بدی میباشد و آسیبهای زیادی به ما وارد میکند. خداوند تا زمانی که مرگ بندهاش فرا نرسد شروع به قضاوت و داوری بندهاش نمیکند. انشاالله که با آموزشهای کنگره۶۰ و دانشی که در اختیارمان است خودمان را ارتقا بدهیم و به آنچه که میخواهیم تبدیل شویم.
همسفر سارا:
در اول تمام سیدیها آقای مهندس میگوید: برای رهایی از جهل و نادانی خودمان ۱۴ ثانیه سکوت نماییم، به نظر من این موضوع را میتوانیم در همهجا کاربردی کنیم مثال هنگامی که میخواهیم فردی را قضاوت کنیم باید ۱۴ ثانیه سکوت نماییم. در وادی چهاردهم آقای مهندس میگوید: فردی که غیبت یا قضاوت میکند سر منشاء آن از دو موضوع است، اول مشکل از خود فرد میباشد که حرمتها و اندازهها را زیر پا میگذارد، دوم فردی که شنونده است زیرا فرد اول را وادار به غیبت و قضاوت میکند. زمانیکه یک نفر قضاوت میکند و من یک سوال میپرسم و او ادامه میدهد پس من هم بیتقصیر نیستم، اگر من این موضوع را بدانم و درک کنم دیگر قضاوت نمیکنم. من قبلاً میگفتم همینکه خودم غیبت و سرزنش نکنم یا حرمت را زیر پا نگذارم یعنی اینکه خیلی پیشرفت کردهام.
همسفر مریم:
قضاوت و جهالت کاری بود که در روز شاید هزاران بار انجام میدادم اما اکنون متوجه شدم که هرچه انسان جاهلتر باشد بیشتر در مورد دیگران قضاوت میکند. این نکته باعث شد به خودم بیایم و هرگاه بخواهم قضاوت کنم اول تفکر کنم. زمانی که میخواهیم شخصی را قضاوت کنیم اول باید با کفش او راه برویم. اگر مشکلات آن شخص برای من اتفاق میافتاد شاید خیلی واکنش بدتری انجام میدادم. این امر که هرچه انسان جاهلتر باشد بیشتر دیگران را قضاوت میکند، باعث شد مقداری در کارهای روزانهام بازنگری کنم و همیشه مراقب حرفهایی که میزنم باشم و اینکه میدانم دنیا گرد است و اگر فردی را قضاوت کنم مانند همان مشکل برای من پیش میآید، این برای من تلنگری است که در اعمال و رفتارم بیشتر مواظب باشم.
همسفر زهرا:
قضاوت و جهالت مقابل یکدیگر هستند یعنی کسی که جهالت دارد قضاوت میکند. من قبلاً شاید در جمع قضاوت و غیبت انجام میدادم و حالم خراب نمیشد اما اکنون خیلی حالم خراب میشود و سعی میکنم که موضوع را عوض کنم و یا گوش ندهم. ما نمیدانیم با قضاوت کردن که چه ضربهای به طرف مقابل میزنیم. استاد امین میگوید: اگر میخواهید شخصی را قضاوت کنید، کفشش را بپوشید و با کفش او راه بروید. این باعث میشود که ما در کارهای خودمان تفکر کنیم و سعی کنیم این آموزشها را عملی کنیم و فقط اعمال خودمان را قضاوت کنیم.
تایپ: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر آمنه ( لژیون دوم)
ویراستار و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه ( لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
140