دستور جلسه: «قضاوت و جهالت»
سخنان استاد:
سلام دوستان هورا هستم یک مسافر .
دستور جلسه این هفته «قضاوت و جهالت» است. این دستور جلسه بسیار کاربردی است، و کاربردیکردن آن به ما کمک میکند تا در طول زندگی در مسیر درستی روبهجلو در حرکت باشیم.قضاوت یعنی صدور یک حکم از جانب من، حال این حکم اگر در حیطهی داناییام و دررابطهبا خودم باشد، میتواند باعث رشد من بشود.
اما مسئله از زمانی آغاز میشود که من در مورد مسائل دیگران و چیزهایی که به من هیچ ارتباطی ندارد، و دررابطهبا آنها هیچ دانایی ندارم، قضاوت میکنم. اینجا قضاوت من از روی جهالت صورت میگیرد، و مثلث جهالت باعث نابودی و زوالم میشود.استاد امین بسیار زیبا گفتهاند که؛ قضاوت دیگران، یعنی باز کردن راه ورود مشکلات آنها به وجود و زندگی خودمان.
من برای قضاوتکردن دیگری، ناخودآگاه به سمت تجسس هم کشیده میشوم و در روند تجسس، خواهناخواه درگیر غیبت خواهم شد. پس بهراحتی میتوان متوجه شد که قضاوت از روی جهل، سررشته یک دسته عظیم از ضدارزشهاست.
قضاوت درست میتواند باعث شود که من دائماً خودم را ارتقاء دهم و هر لحظه، نسبت به انتخابهایم، بادقت بیشتری عمل کنم. بهعنوانمثال دائماً از خود بپرسم، حالا که کنگره بیهیچ هزینهای، به من کمک کرده تا از اعماق سیاهی و تاریکیها خارج شوم، و بهسلامتی و آسایش برسم؛ من بهعنوان یک شاگرد و رهجو، آیا بهخوبی وظایفم را نسبت به کنگره و راهنمایم انجام میدهم؟ آیا با خدمت درست و صادقانه میخواهم که به این روند تداوم بخشم و وظیفهام را نسبت به کنگره انجام دهم؟
این قضاوت یک قضاوت درست است که باعث حال خوش من میشود. بزرگی گفته است؛ این جهان کوه است و فعل ما ندا، باید بدانم که در حال انجام هر کاری هستم همواره بازتاب همان کار را چندین برابر بیشتر خواهم دید.
شاید در نقطهای که هستم متوجه آثار قضاوتهای جاهلانهام نباشم، اما در طول زمان اگر به همین روال ادامه دهم، با یک فاجعه مواجه خواهم شد. دقیقاً مثل رانندگی است که در لحظه، چرخش چند درجهی فرمان شاید اثر چندانی نداشته باشد، اما در ۵۰۰ متر جلوتر کاملاً باعث انحراف ماشین از جاده اصلی و حتی سرنگونی آن میشود.
با قضاوت دررابطهبا دیگران، انرژی حیاتی که باید صرف تصفیه و پالایش خودم بشود را خرج دیگران میکنم و این نهتنها که یک اتلاف انرژی بزرگ است، بلکه با بردن توجهم به سمت بیرون و حکم غلط صادرکردن درباره بقیه، اجازه ورود مشکلات آنها را به زندگی خودم صادر کردهام.
این مسئله دررابطهبا افراد سیگاری هم صادق است. اگر در حال درمان سیگار در لژیون ویلیام هستم، یا از بند سیگار رها شدهام. هیچگاه نباید شخصی که سیگاری است را قضاوت کنم، همیشه باید یادم باشد که درگذشته خودم هم در بند این سیاهی بودم، و پس از طیکردن راه و رسیدن به زمان درست، توانستهام از این دام خارج شوم.
من فقط میتوانم باحال خوشم، باعث شوم آنها زودتر به این تصمیم برسند؛ و مانند نوری باشم که راهی را روشن کرده است که از دید آنها پنهان بوده است. من برای احترام به وجود خودم، به محیطهایی که در آنها سیگار کشیده میشود نمیروم. اما هیچگاه با دید قضاوت و تحقیر به یک شخص سیگاری نگاه نمیکنم، چون یک زمانی هم من بهجای او بودهام.
گردآورنده: مسافر حانیه لژیون یکم - نمایندگی قشم
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
12