English Version
English

قضاوت یعنی پیش داوری

قضاوت یعنی پیش داوری

جلسه هشتم از دور بیست و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان، با استادی راهنمای محترم مسافر یاسر و نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر علی با دستور جلسۀ اول (( قضاوت و جهالت )) و دستور جلسۀ دوم تولد اولین سال رهایی مسافر داوود، روز پنجشنبه چهاردهم تیرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد محترم

سلام دوستان یاسر هستم یک مسافر

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر لیاقت و شایستگی را به من داد تا بتوانم در جمع بچه‌های کنگره آموزش بگیرم.  یک تبریک ویژه عرض می‌کنم به ایجنت محترم اصغر آقای غلامی و یک خسته نباشید خدمت آقا سعید راهنمای عزیزم عرض می‌کنم، امیدوارم بازتاب آن خدمت‌ها در زندگی روزمره ایشان جاری گردد. اماطبق روال هر پنجشنبه دو مورد دستور جلسه داریم که دستور جلسه اول «قضاوت و جهالت» و دستور جلسه دوم‌ «تولد آقا داود» عزیز که در زمان درست خودش به هر دو خواهیم پرداخت. 

قضاوت و جهالت؛ من هر موقع خواستم در مورد یک جمله‌ای یا واژه‌ای یا در مورد یک کلمه ای صحبت بکنم،  اول بايد واژه را برای خودم بشکافم، قضاوت یعنی پیش داوری، حکم کردن و جهالت همین طور که همه‌ دوستان در جریان هستید یعنی نادانی و ناآگاهی در مورد یک موضوع است. رابطه‌ تنگاتنگی بین این دو وجود دارد، یعنی هرچه انسان‌ها از روی نادانی و ناآگاهی بیایند و قضاوت کنند جهالت خودشان را نشان می‌دهند، من به واسطه آن جهل و نادانی و آن دانش کافی که ندارم، بر حسب ناآگاهی می‌آیم یک قضاوتی در مورد یک شخصی، یک مسئله‌ای، یک موضوع را انجام می‌دهم،  این قضاوت‌های نادرست باعث می‌شود که دروازه‌های جسم و شهر وجودی من باز بشود و قضاوت کار نیروهای منفی است.

وقتی من از روی جهالت قضاوت می‌کنم دروازه های شهر وجودی من باز می‌شود و در جسم من تخریب ایجاد می‌کند و شروع به تاخت و تاز می‌کنند که در ادامه باعث می‌شود من تجسس بکنم، غیبت بکنم و پارامترهای منفی دیگر در جسم من ایجاد بکند. یکی دیگر از پارامترها در قضاوت کردن روی جهالت در من ایجاد می‌شود، آن سلب آرامش و آسایش است؟! من اگر بخواهم دوربین خودم را همیشه بر روی دیگران بگیرم، بر حسب آن دیدگاه غلطی که دارم و بخواهم شخصی یا موضوعی را قضاوت بکنم بر اثر آن موادی که دربدن من ترشح می‌شود آن آرامش و آسایش از من گرفته می‌شود. حالا چه وقت‌هایی انسان‌ها می‌آیند و از روی جهالت می‌خواهند قضاوت بکنند، زمانی که حس کینه، حس حسادت در آنها ایجاد می‌شود، من اگر پنج دهم درصد از زمانی که برای قضاوت دیگران می‌گذارم بیایم و روی زندگی خودم بگذارم و پیاده کنم، چیز خیلی زیادی هم نیست زندگی من از این رو به آن رو می‌شود.

تقریباً آموزش‌های لازم را می‌گیریم، مثلث جهالت ترس، منیت و ناامیدی را داریم و در مقابل آن مثلث دانایی را هم داریم که تفکر، آموزش و تجربه می‌باشد یعنی من آموزش می‌گیرم‌ و آن پنج دهم که می‌خواهم روی زندگی دیگران وقت بگذارم را قضاوت کنم روی زندگی خودم وقت بگذارم، که باعث آرامش و آسایش خودم می‌شود. اگر یاد بگیرم که با خراب کردن دیوار دیگران دیوار من ساخته نمی‌شود با قضاوت دیگران من به آن هدف و مقصد هم نخواهم رسید.

من صحبت پایانی خودم را با صحبت آقای ترابخانی عزیز دیده‌بان محترم به پایان می‌رسانم، بعضی مواقع ما یادمان می‌رود که ما آمده‌ایم که بندگی کنیم و ما نیامده‌ایم که خدایی کنیم به جای اینکه بیاییم و جوینده راه و دنبال آموزش باشیم، آمده‌ایم و خدایی می‌کنیم چه کسی حالش خوب است و چه کسی حالش بد است، چه کسی با چه کسی هست و چه کسی با چه کسی نیست و می‌رویم وارد حاشیه‌ها و به واسطه توهم علم و دانایی گاهی بعد از چند ماه سفر که آبی زیر پوست‌مان می‌رود و دو تا سرویس می‌گیریم ابزاری فراهم می‌کنیم و با آن توهم دانایی و علم شروع به خدایی می‌کنیم و وارد قضاوت می‌شویم که چه کسی حالش خوب و چه کسی حالش بد یا چه شخصی باید باشد و یا باید بیرون وجود داشته باشد.

اما در مورد تولد اولین سال رهایی داوود عزیز به رسم کنگره آقا داوود بایستند تا تشویقشان کنیم.  داوود عزیز را  بچه‌ها شناخت خوبی دارند آقا داوود برج ۸ در لژیون بنده حضور پیدا کرد و در اوایل کمی بازی گوشی درمی‌آورد و کنگره را اشتباه گرفته بود، ولی در ادامه به واسطه آموزش‌هایی که گرفت و فلسفه کنگره را خیلی خوب متوجه شد، خیلی بسیار کوتاه و خودجوش و با پتانسیل‌های زیادی که داشت و پر انرژی باهوش بود. که من اسم او را گذاشته بودم تیز هوش لژیون، داوود عزیز وارد لژیون وایت شد خیلی به او جواب داد یعنی با کنار گذاشتن سیگار به نظر من تازه استارت خودش و فلسفه کنگره را در واقع زمانی بود که وارد کنگره شد و سیگارش را کنار گذاشت و شربت به جسمش نشست.

تنها چیزی که روی شربت اوتی تاثیر منفی می‌گذارد همان سیگار کشیدن است و در زمانی که وارد لژیون وایت شد از آن زمان حرکتش بسیار متفاوت شد، داوود عزیز پتانسیل‌های خیلی بالایی دارد، فوق‌العاده زرنگ و خودجوش است، آقا داوود موقعی که وارد لژیون وایت شد با کنار گذاشتن سیگار تازه استارت خودشناسی برایشان شروع شد و فلسفه‌ کنگره شصت را توانست دریافت کند، زمانی که سیگار کشیدن را قطع نمود و داروی اوتی در جسم او نشست متوجه شد که یکی ازمواردی که می‌تواند تأثیر منفی بر روی  شربت اوتی می‌گذارد مصرف سیگار می‌باشد، زمانی که داوود وارد لژیون سیگار شد و در مسیر حرکت درست قرار گرفت حرکت او بسیار متمایز با دوران قبل او شد، در ادامه شروع به سی دی نوشتن  کرد.

در انتخابات مرزبانی شرکت کرد و رأی آورد ولی بواسطه کاری که پیدا کرد نتوانست ادامه بدهد این تصمیم و صلاحی بود که برای خود گرفت، چون کار و استقلال مالی در زندگی او مهم تر بود انشااللّٰه که داوود عزیز موفق باشد، او یکی از رهجوهای پویا و خودجوش لژیون ششم است، من برای او خواستار  موفقیت می‌کنم. امیدوارم که در آزمون راهنمایی نمره قبولی را کسب کند و شال خوش رنگ راهنمایی را دریافت کند. من به پدر بزرگوار آقا داوود تبریک عرض می‌کنم به آقا ابوالفضل عزیز راهنمای درمان سیگار او تبریک عرض می‌کنم و تشکر می‌کنم به خاطر آموزش‌های بسیار خوبی که به او داده‌اند، به خانواده محترم آقا داوود تبریک عرض می‌کنم، پدر داوود در جمع ما حضور نداشت ولی در بیرون یک شخص کنگره ای بود و آموزش‌های کنگره را دریافت می‌کرد از این که به صحبت های من گوش کردید از همه‌ی شما متشکرم.

اعلام سفر مسافر داوود

سلام دوستان داوود هستم یک مسافر

با ۲۰ سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی هروئین و شیشه ۱۴ ماه و ۲۶ روز سفر کردم در لژیون ششم  به استادی راهنمای بزرگوارم آقا یاسر؛ روش درمان دی‌اس‌تی، داروی درمان شربت اوتی،  هم اکنون هم ۱۷ ماه هست که به دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستم، در ادامه وارد لژیون وایت شدم به راهنمایی آقا ابوالفضل، رهایی از بند نیکوتین ۱۹ماه رشته‌ ورزشی شنا و والیبال

آرزوی مسافر داوود

سلام دوستان داوود هستم یک مسافر

آرزو می‌کنم که در آزمون راهنمایی قبول بشوم و شال راهنمایی را از دستان آقای مهندس دریافت کنم.

خلاصه سخنان مسافر داوود

سال‌ها دل طلبِ جامِ جم از ما می‌کرد، وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد* گوهری کز صدفِ کون و مکان بیرون است، طلب از گمشدگانِ لبِ دریا می‌کرد* مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش، کاو به تأییدِ نظر حلِّ معما می‌کرد* دیدمش خُرَّم و خندان قدحِ باده به دست، واندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد* گفتم این جامِ جهان‌بین به تو کِی داد حکیم؟گفت آن روز که این گنبدِ مینا می‌کرد

سلام دوستان داود هستم یک مسافر

شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که به من فرصت داد تا در این دور حیات با گذشتن از اعماق تاریک اعتیاد بتوانم امروز جشن تولد یکسالگی خودم را ببینم. اگر بخواهم از گذشته خودم بگویم من هم مثل بقیه انسان‌های عادی در پی حال خوش بودم اما نمی‌دانستم چگونه این حال خوش را به دست بیاورم بنابراین به علت نداشتن آگاهی و عدم آموزش به مواد مخدر روی آوردم. چند صباحی واقعاً مواد به من کار می‌داد ولی پس از مدتی فهمیدم که حال خوش در این نیست و موضوع دیگری را متوجه شدم که نه تنها حالم خوب نشد بلکه خراب هم شد، بنابراین به دنبال چاره کار و فکر افتادم و ابتدا با سقوط آزاد شروع کردم ولی به قول یکی از دوستان مگر پفک می‌خوردیم که حالا بتوانیم یک روزه یا نهایت در عرض یک هفته مواد را کنار بگذاریم.

پس از چند بار شکست در سقوط آزاد، به فکر رفتن سراغ دکتر افتادم و به کلینیک مراجعه کردم، اولین بار با قرص ب۲ شروع کردم ولی پس از چندی  به مصرف مواد من اضافه شد گفتم این فایده ندارد و به یک کلینیک دیگربروم و این قصه شروع شد هر بار که به کلینیک جدیدی می‌رفتم مواد جدید و جدیدتر یا دوز بالاتر به مواد مصرفی اولیه من اضافه می‌شد تا نهایت تصمیم گرفتم کمپ بروم، مدت ۹۰ روز هم در کمپ بودم وقتی از کمپ بیرون آمدم یک راست به سمت مصرف مواد رفتم و این ماجرا ادامه داشت تا با کنگره آشنا شدم البته من امروز خوشحال هستم که در این جایگاه هستم .

هفته گذشته آقای امینی راهنمای محترم صحبت خیلی قشنگی داشتند و فرمودند وقتی شخصی رها می‌شود و به تعادل می‌رسد و یک سالگی را جشن می‌گیرد این معجزه نیست واقعاً معجزه به کاری می‌گویند که دیگران از انجام آن کار عاجز باشند و ما در کنگره شاهد هستیم که در هفته صد نفر در تهران از دستان پرتوان آقای مهندس دژاکام رهایی می‌گیرند و هر هفته هم در شعب مختلف جشن تولد برگزار می‌شود پس این دیگر معجزه نیست بلکه نوبت آن شخص فرا رسیده است. من در سال ۹۴ به کنگره شعبه شهرکرد رفتم ولی حالا که فکر می‌کنم به  این علت بود که من ظرفیت درمان را نداشتم و نوبت من نشده بود. من این هم را بگویم که اگر در صف وارد کنگره شدی و در حین سفر اول از صف خارج شدی مطمئن باشید که حداقل پنج یا شش سال طول می‌کشد تا دوباره نوبت شما بشود آن هم در صورتی که خواسته داشته باشید.

یک تجربه دیگر هم برای دوستان سفر اولی دارم و آن هم تجربه درمان سیگار است، من قبل از اینکه سفر ایکس خود را به پایان برسانم، دو ماه قبل از آن سفر وایت را به اتمام رساندم یعنی درمان نیکوتین  دو ماه آخر سفر ایکس را بدون خوردن نیکوتین و فقط شربت اوتی می‌خوردم و می‌توانم بگویم آن دو ماه آخر خیلی بیشتر به من از آن ۱۳ ماه قبل جواب داد و واقعاً جسم و روان من در آن دو ماه واقعاً ساخته شد. یکی از ویژگی‌هایی که من در درمان سیگار قبل از درمان ایکس داشتم این بود که چون دیگر نیکوتین مصرف نمی‌کردم واقعاً شربت اوتی به همه جای بدن من می‌رسید و اولین حسی که در من بیدار شد همانطور که دوستان هم در مشارکت‌هایشان لطف داشتند و گفتند انرژی، شور، شوق و خنده‌های من بود من قبل از شروع سفر هرچه فکر می‌کنم یادم نمی‌آید چه موقع خندیده بودم اما از وقتی که به اواسط سفر وایت رسیدم خنده‌ها و حس‌های من شروع به باز شدن کردن و این مژده را به همه دوستان سفر اول بدهم که اولین حسی که شروع به فعالیت می‌کند و توانستم این تجربه را به دست بیاورم.

در پایان از راهنمای وایت خودم آقا ابوالفضل خیلی خیلی تشکر می‌کنم و  همچنین از راهنمای تازه واردین خودم آقای رسول طالبی تشکر می‌کنم اگر نبود برخورد اولیه ایشان نبود  من هرگز در کنگره ماندگار نمی‌شدم، همچنین تشکر می‌کنم از ایجنت دوره قبل و دورهای قبل‌تر، از مرزبان‌های جدید مرزبان ‌های دوره قبل، از تمامی بچه‌های سایت،  اوتی، نشریات آبدارخانه و تمامی خدمتگزاران شعبه تشکر می‌کنم،  از آقای مجید عسگری هم تشکر می‌کنم زیرا ایشان در طول خدمت بنده در لژیون جلسه توجیهی تازه واردین استادی و راهنمایی بنده را بر عهده داشتند و ضمن آموزش من؛ همیشه یار و یاور من بودند، از پدر خودم تشکر می‌کنم که امروز در جلسه نیست ولی  پیام کنگره را به من داد و با تلاش و صبر زیاد همیشه پشتیبان من بودند تا من به این نقطه برسم باز هم از ایشان تشکر می‌کنم در پایان از تمامی شما که در جشن بنده شرکت فرمودید تشکر می‌کنم و برای آقای مهندس و خانواده ایشان سلامتی و طول عمر با عزت و مسئلت را دارم.

پیمان و اهدا شال مرزبان علی البدل، مسافر اسماعیل توسط دیده‌بان محترم آقای سعید نمکی

با تشکر از تمامی خدمتگزاران سایت در قسمت‌های: تایپ، ویراستاری، ضبط صدا، دیتا شو و مسئول صوتی

تنظیم و ارسال: مسافر ابراهیم ل۴

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .