جلسه دوم از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر فریدون و دبیری مسافر ابراهیم با دستور " قضاوت و جهالت" پنجشنبه 14 تیر ماه 1403 ساعت 16 آغاز بکار کرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240705_135509_127.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم مسافر، دستور جلسه این هفته، قضاوت و جهالت، قضاوت نکردن خیلی سخت هست،یعنی باید اینقدر روی خودمان کار کنیم که دانایی را، به دانایی موثر تبدیل کنیم،چون حسی هست که خداوند درون انسان نهانیده کرده است خداوند خیلی نیروها درون انسان قرار داده است ، که بتواند از آنها هم بصورت منفی و هم بصورت مثبت استفاده کند. بحث قضاوت یعنی حکم کردن و داوری کردن، داریم میبینیم قاضی قضاوتش را میکند، داور فوتبال قضاوتش را میکند، هر کس در هر جایگاهی هست درسش را خوانده است و دارد قضاوتش را انجام میدهد. دراینجا باید به این نکته مهم اشاره کنم که چیزی که اعتیاد برای ما به ارمغان آورد خیلی از حس های منفی بود، از ترس، ناامیدی ، منیّت، کینه، تنفر، قضاوت، قضاوت منفی از جهالت نشات میگیرد و اگر بخواهیم یک بررسی انجام بدهیم متوجه میشویم که قضاوت در شاخه منیّت قرار دارد و منیّت یعنی جایگاهی است که خود را بالاتر از آنچه که هست تصور میکنم اگر من خودم را در جایگاه بالاتر بدانم پس شروع میکنم در مورد دیگران قضاوت کردن، ولی طبق مثلث دانایی که من در کنگره ۶۰ یاد گرفته ام ، سه ضلع دارد: تفکر ، تجربه ، آموزش و در جهانبینی ۱ ، یک دانایی داریم و یک دانایی موثر، دانایی قدرت تشخیص است و میدانم که قضاوت بد است ولی بازهم قضاوت میکنم ولی وقتی حرف دانایی موثر به میان بیاید ،تفکر کردم که قضاوت کردن طبق قانون هستی است، که میگوید هر عملی یک عکس العملی دارد، یعنی اگر خوب کردی،خوب درموردت میگویند ولی اگر بد کردی درموردت بد انجام میدهند و در قرآن آمده است که اگر یک ذره خوبی کردی خوبی میبینی و اگر بدی کردی ،بدی میبینی. در وادی پنجم هم اشاره دارد به حس که ما روی آن کار کنیم و آنرا قوی کنیم و جهان ذهن را به آرامش برسانیم. در مورد فضولی و آسایش، اگر شروع به فضولی کردن کردم، مسلماً من آسایش و آرامشی ندارم، خیلی مواقع کاری که من در حد فضولی کردن انجام میدهم فکر میکنم کار درستی انجام میدهم که اینکار منتهی میشود به قضاوت اشتباه چون ما اطلاعاتمان ناقص است که به عنوان مثال دونفر میآیند از این درب رد میشوند من این طرف و آن طرف درب را نمیبینم فقط چیزی که میبینم این است که دونفر از اینجا رد شدند، ولی من قبل و بعدش را نمیدانم چه شده است، اگر دانایی نداشته باشم شروع میکنم به قضاوت اشتباه کردن به امید روزی که ، کسی را قضاوت نکنیم.
عکس و ضبط صدا : مسافر ابراهیم
تایپ : مسافر مسلم
ویرایش و ارسال : مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
56