English Version
English

اگر ما قضاوتی انجام می‌دهیم یعنی هنوز وارد تفکر نشده‌ایم

اگر ما قضاوتی انجام می‌دهیم یعنی هنوز وارد تفکر نشده‌ایم

جلسه اول از دوره چهل‌وچهارم جلسات آموزشی‌ عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی ایجنت محترم مسافر بهرام، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر علی با دستور جلسه قضاوت و جهالت در روز پنج‌شنبه چهاردهم تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ شروع به کار نمود.

سلام دوستان بهرام هستم یک مسافر
در ابتدا خداوند بزرگ را شاکر و سپاس‌گزارم که اذن و اجازه داد تا در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم از نگهبان عزیز و دبیر محترم‌شان نیز که شرایط این خدمت را برای من فراهم نمودند سپاسگزارم.
امروز دو دستور جلسه داریم که یکی قضاوت و جهالت است و دیگری تولد یک سال رهایی مرزبان عزیز مسافر حمید. در مورد دستور جلسه قضاوت و جهالت همان‌طور که در کتاب ۶۰ درجه و کتاب آسمانی آمده است که خداوند انسان را آفرید و در پایین‌ترین مرتبه قرار داد تا بتواند مسیر تکاملی خودش را طی کند و به ارتقاء برسد. تکامل در جمع اتفاق می‌افتد و زمانی که ما در جمع قرار می‌گیریم و در کنگره ۶۰ هستیم خیلی خوشبخت هستیم زیرا در جمع، آموزش‌ها را فرا می‌گیریم حال زمانی که انسان در جمع قرار می‌گیرد یک‌سری ارتباطاتی پیدا می‌کند که همان مثلث صوت نور و حس که این ارتباطات را شکل می‌دهد و از این طریق داده‌ها را در اختیار عقل قرار می‌دهد گاهی اوقات ما تصاویری را می‌بینیم و یا صوتی را می‌شنویم قبل از این‌که این موارد وارد پروسه عقل شوند، ذهن می‌آید و این‌ها را تفسیر می‌کند اصولاً ذهن می‌خواهد از ما محافظت کند و برای این‌که ما بتوانیم سریعاً به جواب برسیم دست به تفسیر می‌زند انسان به گونه‌ای است که از به نتیجه رسیدن و یا جواب گرفتن از کاری حس و حال خوبی را به دست می‌آورد بنابراین ذهن همواره سریعا وارد عمل می‌شود و ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کند و طبقه بندی می‌کند و شروع به تفسیر می‌کند و آن را کنار می‌گذارد. در صورتی که ما باید اجازه بدهیم تا این داده‌ها در اختیار عقل قرار گیرند و آن‌جا تعیین تکلیف شوند این کار ذهن یا همان قضاوت مسدود کننده ارتباط است زمانی که ما یک چیزی از کسی دیدیم و بعد به آن‌ شخص برچسبی زدیم بعد چگونه می‌توانیم کنار او قرار بگیریم؟
من زمانی که قضاوت کنم فلان شخص آدم بدی است دیگر چگونه می‌توانم با او ارتباط برقرار کنم؟ قضاوت کردن از موضوعاتی است که ما را سریعا به مراحل بعدی که غیبت کردن تجسس کردن و نظیر این‌هاست هدایت می‌کند. کار ذهن همیشه قبل از تفکر است ذهن قبل از این‌که داده‌ای به مرحله تفکر و تعقل برسد می‌آید و آن‌جا نظر می‌دهد بنابراین ما وارد مثلث جهالت می‌شویم قضاوت کردن برای زمان دانایی ما نیست زیرا زمانی که مثلث دانایی که همان تفکر، آموزش و تجربه است را اگر ما بر روی هر داده‌ای اجرا کنیم چیزی جزعشق و محبت نمی‌بینیم و اگر شخصی فلان رفتار را با ما کرد او را قضاوت نمی‌کنیم بلکه توجه می‌کنیم که این رفتار از کجا سرچشمه گرفته است و آن شخص را درک می‌کنیم و به او حق می‌دهیم.
اعضای یک لژیون با این‌که زمان بیش‌تری در کنار یک‌دیگر هستند هم‌دیگر را کم‌تر قضاوت می‌کنند زیرا از هم‌دیگر شناخت بیشتری دارند و نسبت به یکدیگر عشق و محبت بیشتری دارند و این باعث می‌شود که به خودشان اجازه نمی‌دهند که به راحتی وارد مرحله قضاوت کردن شوند.
یا یک تازه‌واردی که ما به او می‌گوییم که دو ماه بیا و برو و هیچ قضاوتی نکن آن تازه‌وارد شناختی نسبت به ما ندارد و باید مدتی بیاید با ما هم‌نشینی کند تا شناخت پیدا کند و آموزش بگیرد که قضاوت کند که آن قضاوت هم فقط روی خودش است یعنی از خودش و شناخت خودش شروع کند ما از شناخت خودمان می‌رسیم به شناخت خداوند.
ما زمانی که تصاویر را می‌بینیم همان لحظه صفت را هم کنارش می‌گذاریم و برچسب را هم می‌زنیم و این‌ها باعث می‌شود که ما از مدار خود دور شویم ما باید زمانی که چیزی از یکدیگر می‌بینیم سریعاً وارد قضاوت نشویم باید خودمان را جای آن شخص بگذاریم و شرایط را درک کنیم.
مولانا می‌فرماید:
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گل‌ها زشت یا زیبا مکن
خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن
چشمت اگر دنبال دیدن عیب باشد دیگر آن موقع است که فقط عیب‌ها را می‌بینی باید عادت کنیم که خوبی‌ها را به چشم خود ببینیم. گاهی وقت‌ها یک چیزهایی را می‌شنویم که بهتر است نشنویم یا گاهی وقت‌ها چیزهایی را می‌بینیم که بهتر است نبینیم این‌ها دارای معانی متفاوتی هستند که کجا باید ببینیم کجا نباید ببینیم وکجا باید بشنویم و کجا باید نشنویم بنابراین این‌ها نکات ظریفی هستند که ما اگر سعی کنیم با معرفت و شناخت نسبت به یک‌دیگر برخورد کنیم قطعاً وارد قضاوت نمی‌شویم. قضاوت کردن قبل از وادی اول است و اگر ما قضاوتی انجام بدهیم هنوز وارد تفکر نشده‌ایم و در کنگره ما یک جمعی هستیم که در کنار هم قرار است آموزش بگیریم و در مسیر تکامل حرکت کنیم و اگر خدایی نکرده وارد بحث قضاوت کردن شویم این ساختار، ساختار معیوبی خواهد شد بنابراین باید خیلی دقت کنیم که در مورد هیچ موضوعی چه مثبت و منفی هیچ قضاوتی انجام ندهیم.


دستور جلسه دوم‌ که جشن تولد یک سال رهایی مسافر عزیز آقای حمید است.
همان‌طور که استاد سردار می‌گوید هر انسانی برای  آموزش و خدمت کردن پا به هستی گذاشته است. در کنگره این شرایط برای ما فراهم شده است یکی از ویژگی‌های بارز حمید این است که خیلی علاقه خاصی به دانستن و یافتن دارد و این خیلی توجه من را نسبت به خودش جلب کرده است و همیشه خیلی سوالات عمقی و مفهومی دارد که مشخص است همیشه به دنبال دانستن است و می‌خواهد تغییر کند یکی دیگر از خصوصیات حمید این است که زمانی که سوالی را از من می‌پرسد همیشه یک قلم و کاغذ در دستش است و جواب آن را می‌نویسد.
حمید عزیز در ماه رمضان تلاش فراوانی در تدارک دیدن افطاری و آشپزی داشت. ما در کنگره هر آموزشی را که فرا می‌گیریم برای این است که بتوانیم در زندگی خود آن را عملیاتی کنیم و مطمئنم که در آینده تمامی این فعالیت‌هایی که حمید عزیز انجام می‌دهد در زندگی خودش به کارش می‌آید اولین پله برای شناخت خود انسان خدمت کردن است و خدا را شکر که در کنگره این شرایط فراهم است. بالاترین چیزی که ما در کنگره یاد گرفته‌ایم تعادل است و حمید کسی است که توانسته این تعادل را برقرار کند و من در مرزبانی در کنارش بودم و خدمت کردنش را می‌بینم ما اگر تعادل را بین خانواده کار و خدمت کردن برقرار کنیم هیچ‌کدام از این‌ها وارد حریم‌های دیگر نمی‌شود ما اگر برای خدمت کردن‌مان یک هدف بزرگ داشته باشیم و بزرگ فکر کنیم آن وقت دیگر به راحتی از مشکلات خسته و ناامید نمی‌شویم و آن وقت دیگر خدمت کردن برای‌ ما سخت نیست و حمید عزیز یکی از این خدمت‌گزارانی بود که در قسمت مرزبانی و کنار ایجنت همیشه خوب و موفق بود و تمام تلاش خود را انجام می‌داد.
از این‌که به صحبت‌های من گوش دادید سپاس‌گزارم.

آرزوی مرزبان محترم مسافر حمید:

آرزو می‌کنم تمام مسافران و همسفران طعم خوش رهایی را بچشند و لذت ببرند.

سخنان مرزبان محترم مسافر حمید

سلام دوستان حمید هستم مسافر
خداوند را سپاس‌گزارم که در این جایگاه هستم و تشکر می‌کنم از نگهبان و دبیر، در راس به جناب مهندس تبریک می‌گویم و همچنین به راهنمای خوبم آقای بهرام و از راهنمای درمانم آقای مهران تشکر می‌کنم و از تمام مسافران و همسفران که تبریک به من گفتند.
در مورد دستور جلسه قضاوت و جهالت در این هفته خیلی صحبت شد. قضاوت کردن هم دو صور دارد یک صور آشکار و یک صور پنهان، صور آشکارش را همه در این هفته و این جلسه گفتند، یک صور پنهان دارد که من با خودم خودم را قضاوت می‌کنم در جهان بیرون هر کس هر اشتباهی بکند یک‌بار قضاوت می‌شود و قاضی حکم می‌دهد و تمام می‌شود ولی بعضی وقت‌ها یک اشتباه می‌کنیم و هزاران بار قضاوت می‌کنیم که چرا من این کار را کردم هر روز به خودم حکم می‌دهم و باز آن حکم را لغو می‌کنم و دوباره حکم می‌دهم و خودم سرزنش می‌کردم، کم کم این درست شد و با خودم به صلح رسیدم. سعی کنیم خودمان را همین طور که هستیم دوست داشته باشیم و خودمان را با خط کش خودمان قضاوت کنیم که کجا بودیم چکار کردیم و الان کجا هستیم آیا رشد کردم یا نه. من در زمان تاریکی‌ها خیلی چیزها را می‌خواستم ولی برای به دست آوردنش تلاشی نمی‌کردم در کنگره فهمیدم باید حرکت کنم. تک‌تک شماهایی که این‌جا روی این صندلی‌ها نشسته‌اید نباید خودتان را دست کم بگیرید کنگره راه و رسم زندگی کردن را نشانم داد که وقتی مشکلی بر سر راهم می‌آید چطوری حلش کنم و خداوند هیچ وقت مشکلی بزرگ‌تر از من سرراهم قرار نمی‌دهد و باید آن مشکل را حل کنیم و در مورد حس بخواهم صحبت کنم باید قبلش در مورد فکر بگوییم وقتی به هر چیزی فکر کنم تصویر آن چیز در ذهنم می‌آید و این تصاویر که همان فکرها هستند تولید حس می‌کنند. زمانی که پله‌ها را کم می‌کنید برای خودتان جشن بگیرید من از روزی که وارد سفر شدم از تک‌تک نامه های OT ام عکس می‌گرفتم و خودم فیلم می‌گرفتم که کجا بودم و دارم چکار می‌کنم و مواد و سیگارم رفت کنار و وقتی که کنار می‌رود بازی تازه شروع می‌شود.
پیام: کارگردان دنیا خداوند است.
مهم نیست نقش ما ثروت است یا تنگ‌دستی، سالم است یا بیمار، مهم این است که محبوب‌ترین کارگردان عالم هستی به ما نقش داده است. نباید از سخت بودن گله‌مند بود چرا که سخت بودن نقش نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازی‌گر است امیدوارم خوش بدرخشید. غر نزن، گله نکن، خدا حکمت همه کارها را می‌داند فقط به او بگو :
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده.

نویسنده: مسافر  علی
عکاس: راهنمای محترم تازه‌واردین مسافر امیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .