English Version
English

قضاوت از روی جهالت می‌تواند یک فرد و خانواده‌اش را کلاً از حالت تعادل طبیعی خارج کند

قضاوت از روی جهالت می‌تواند یک فرد و خانواده‌اش را کلاً از حالت تعادل طبیعی خارج کند

جلسه دوم از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی صادق قم با استادی راهنمای محترم مسافر احمد و نگهبانی  مسافر مهدی و دبیری مسافر امین با دستور جلسه " قضاوت و جهالت" پنچشنبه 14 تیرماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان دیده‌بان محترم مسافر اصغر منصوری: 

از خداوند سپاسگزارم که اجازه می‌دهد در این مکان مقدس حضور داشته باشم و از آموزش‌های به روز جناب آقای مهندس استفاده کنم، همان‌طور که در جریان هستید هر هفته یک دستور جلسه در کنگره ۶۰ داریم که این دستور جلسات قوانین و یادگیری چطور زندگی کردن را به ما آموزش می‌دهد، یعنی تمام ادیان و پیامبران آمدند که به ما آموزش بدهند، خداوند زمین را مهد آفرید تا در این کارگاه آموزشی از نعمت‌هایی که خداوند به ما عطا کرده است به درستی استفاده کنیم و لذت ببریم، ما به خاطر اینکه آموزش ندیده بودیم و نمی‌دانستیم که چه اتفاقی برایمان افتاده است و دنبال این بودیم که حالمان خوب شود، یعنی انسان‌ها از روز الست که پا روی زمین گذاشتند، همه به دنبال حال خوش بودند، پیامبران و همه دوست داشتند که حالشان خوب و خوش باشند و شب راحت بخوابند تا بتوانند زندگی کنند، البته آنها یاد گرفته بودند و آموزش دیده بودند و بلد بودند که چه کار کنند، اینکه خداوند در قرآن می‌فرماید: تنها با یاد من دلتان آرام می‌شود، آنها به درستی فهمیده بودند و این فهمیدن فقط به صورت کلامی نبود، خود من خیلی از اشتباهات را انجام می‌دادم بعد می‌گفتم خدایا کمکم کن و فکر می‌کردم همین که خدا را یاد کنم کافی است و بعد می‌گفتم پس چرا دل من آرام نشد؟ من که اسم خداوند را بردم، اما چون فلسفه یاد خداوند را بلد نبودم دلم آرام نمی‌گرفت، یک عده‌ای فکر کردند که حالشان با پول یا مواد یا مبلمان خانه را عوض کردن یا داشتن ماشین، اخرین مدل خوب می‌شود و ما همه این موارد را تجربه کرده‌ایم و به بن بست رسیدیم و گفتیم خدایا چیکار کنیم؟ اینجا آمدیم و حدود ۳۰ سال پیش یک نفر آدرس حال خوب را به ما درست داد و گفت نمی‌خواهد دور دنیا به دنبال خوشبختی و حال خوب و خوش و بهشت در بیرون باشید، همه چیز در درون توست و آدرس خودمان را به خودمان داد و گفت در درون تو انکفالین‌های است که ۲۰۰ برابر تریاک قدرت دارد و فقط باید این قوانین را یاد بگیری تا حالت خوب شود و در ادامه که مشکلات زیادی داشتیم، فهمیدیم که تمام مشکلاتی که در هستی هست، همه‌اش ناشی از درون خود ما بود و ما برای رفع مشکلات در بیرون جستجو می‌کردیم، فکر می‌کردیم با ابزار زیادتر حال‌مان بهتر می‌شود در صورتی که دیدیم اشتباه است، این دستور جلسه قضاوت و جهالت از همان‌های است که بلد نبودیم، حالا از شما دوستان سوال دارم اینکه خوراک و انرژی، قضاوت از چیست؟ بله اولین جواب درست است غیبت، دوستان غیبت می‌تواند ما را وادار به قضاوت کند، حالا سوال بعدی چه کسی می‌تواند قضاوت کند؟ کسی که مسئول آن کار باشد، پدر یا مادر می‌تواند نسبت به فرزندش قضاوت کند یا راهنما می‌تواند نسبت به لژیون خودش قضاوت کند، پس ما اول باید علم‌اش را داشته باشیم و دوم اینکه مسئول آن کار باشیم و مسئولیت مهم‌تر از علم است، دوستان اگر چهل سال قبل غیبتی شنیده باشید تا پنجاه سال باید قضاوت کنید، مهم‌ترین موضوع بستن ورودی‌ها است پس مراقب باشید، اگر قضاوت کردید، بدانید که درگیر جهالت شده‌اید و به مرور گوشه گیر و ناامید می‌شوید، بخاطر قضاوت بدی که کرده‌اید و مثلث جهالت که ترس، ناامیدی، منیت می‌باشد، ریشه تمام مشکلات ما از این مثلث است، خداوند در قرآن می‌فرماید: غیبت مثل این است که گوشت برادر مرده خود را خورده باشی و ما می‌گفتیم مگر می‌شود؟ بله انسان هفت پیکر دارد که یک پیکر آن نیاز به جوجه و کباب دارد و آن ۶ پیکر دیگر نیاز به خوراک دارد و خوراک آن حرف خوب و عمل سالم است، یک عده‌ای هستند که کنگره می‌آیند ولی سی دی نمی‌نویسند و تغییری هم نکردند و رفتارشان هنوز مانند یک فرد مصرف کننده است چرا؟ چون جهل‌‌مان باعث متعاد‌ بودن‌مان شد، اگر سی دی ننویسیم و آموزش نگیریم دوباره همان که بودیم هستیم، این همه علم و انرژی و زحماتی که کشیده می‌شود، باید تغییر کنیم، قبلاً که نمیدانستیم، خدا می‌فرماید: آنان که نمی‌دانند با آنهایی که می‌دانند برابر هستند؟ هیچ وقت برابر نیستند، آنهایی که نمی‌دانند را می‌بخشد ولی ما را نمی‌بخشد چرا؟ چون ما این صندلی‌ها را اِشغال کرده‌ایم، ولی حاضر نیستیم خوب شویم، من که می‌دانم باید صفات زشتم تغییر کند تا حالم خوب شود، فقط‌ به تریاک کشیدن که نیست، مهم‌تر از همه اینکه ببخشم، اما این بخشش پیشینه و پیش زمینه می‌خواهد، چه پیشینه‌ای می‌خواهد؟ اینکه درونم خوب باشد تا بتوانم ببخشم، تا وقتی که من در درونم کینه دارم نمی‌توانم چیزی را ببخشم، پس اول باید روی خودم کار کنم و روی خود کار کردن اینکه از بزرگترم حرف شنوی داشته باشم از کسی که راه را رفته باشد مثل راهنما، خداوند وصل کننده است اگر امروز تریاک میخواهی به ساقی وصلت می‌کند، یا اگر درمان می‌خواهی به کنگره وصلت می‌کند و خداوند وظیفه‌اش را انجام می‌دهد، حالا مسئولیت ما چیست؟ نگهبان در جلسات می‌خواند که بند عشقی ایست که بین تو و قدرت مطلق برقرار می‌شود و بند عشق وصل شده است که باید قوی‌اش کنیم که با هر بادی به زودی از بین نرود و بدانید که هیچ جای دنیا مثل اینجا نیست، دنبال چه چیزی هستی؟ دنبال حال خوب هستی در اینجاست، هر مشکلاتی که داشته باشید جوابش در اینجاست، چون اینجا صراط مستقیم است و تمام‌مان به تجربه با گوشت و پوست و استخوان حس کرده‌ایم که نه تنها درمان اعتیاد است، بلکه درمان خیلی از مشکلات هم است و برای بدست آوردن باید بهای آن را بپردازیم، انشاالله که بتوانیم قدر کنگره را بدانیم.

 

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را سپاسگزارم و همچنین از جناب آقای مهندس و راهنمای عزیزم سپاسگزار هستم و از ایجنت محترم  و گروه مرزبانی و نگهبان جلسه بسیار سپاسگزار هستم و خیر مقدم عرض می کنم خدمت دیده بان محترم جناب آقای منصوری که امروز به شعبه ما تشریف آوردند و دقایقی را برایمان صحبت نمودند که توانستیم از صحبتهایشان و تجربیاتشان برداشت خوبی داشته باشیم.

در مورد دستور جلسه: قضاوت و جهالت، بنده برداشت و تجربه خودم را از آن روزهای اولی که به کنگره آمده بودم را بازگو می کنم تا متوجه شوید که انسان چقدر می تواند قضاوت کند و این قضاوت های اشتباه می تواند چه مشکلاتی را برایش بوجود آورد.
روز اولی که به کنگره 60 آمده بودم فکر می‌کردم راهنمای عزیزم آقای آقایی و آن دوستانی که باهم تشریف می‌آوردند و با توجه به اینکه در کلینیک صدوق پله‌خور بود به سمت پائین (زیر زمین) و در یک سالن حدود 50متری بود، بنده ساعت 5/2 که می‌رفتم آنجا و زمانی که آن‌ها درب کلینیک را ساعت 3 باز می‌کردند، بنده تصور می‌کردم آن‌ها هر روز در آنجا مصرف می‌کنند و ساعت 3 درب را باز می‌کنند که بتوانند جلسه را اداره کنند و ما را دارند فریب می‌دهند، در صورتی که آن‌ها در اتوبان قم و تهران و در هوای گرم می‌آمدند و آفتاب و خستگی باعث می‌شد که چشم‌هایشان قرمز شود و ما هم این‌جور قضاوت می‌کردیم و تا دو ماه یا سه ماه سفر هم باورم نمی‌شد که این‌ها بدون مصرف بنشینند، چون باور قلبی هر مصرف‌کننده‌ای این است که اعتیاد درمان پذیر نیست و تا آخر عمرت باید مصرف بکنی حتی در سفر دوم هم هنوز خودم باورم نمی‌شود که درمان شده‌ام و شب‌ها بدون مصرف راحت می‌خوابم و الآن در بیرون افراد کنگره را این‌جوری قضاوت می‌کنند که این‌ها دارند مصرف می‌کنند و مخصوصاً در N.G.O دیگر که خودشان مصرف‌کننده هستند دارند قضاوت‌های اشتباهی می‌کنند و این قضاوت اشتباه باعث شده است که در مصرف بمانند یا اگر هم مصرف نمی‌کنند حال بدی را تجربه می‌کنند و شرایط سختی است. قضاوت از روی جهالت می‌تواند یک فرد و خانواده‌اش را کلاً از حالت تعادل طبیعی خارج کند و به سمت نابودی هدایت کند، بنده دوست داشتم دستور جلسه قضاوت و جهالت در سال چندین مرتبه باشد چون احساس می‌کردم با یک‌بار گوش کردن انسان سریع فراموش می‌کند، الآن تصمیم می‌گیرم که دیگر قضاوت نکنم ولی یک ساعت دیگر یادم می‌رود به خاطر اینکه خداوند ویژگی قضاوت را به انسان داده که به عنوان یک ابزار از آن استفاده بکند تا در زندگی بتواند تصمیمات درست‌تری را بگیرد ولی از روی جهالت که باشد خیلی اذیت می‌شود و اگر از روی دانایی باشد می‌تواند خیلی آسایش، آرامش و شرایط خوبی را تجربه کند و باید یاد بگیرم مهم‌ترین مسئله در بحث قضاوت حداقل زود قضاوت نکنم، همان دقیقه قضاوت نکنم و در هر جمعی که وارد می‌شوم یا هر فردی را می‌بینم و یا هر جای که می‌روم سریع قضاوت نکنم و این تمرین خوبی است برای قضاوت می‌توان 10 تا 15 دقیقه یا 1 ساعت یا یک روز و بعضاً شش ماه صبر کنم و بعد قضاوت کنم که در آن زمان شرایط بهتری برای قضاوت خواهد بود.

جلسه هماهنگی دیده‌بان محترم آقای منصوری با راهنمایان سه شعبه

عکاس: مرزبان خبری مسافر امیر
تایپ و ارسال خبر: مسافر امین لژیون هفتم و مسافر یوسف لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .