جلسه دوم از دوره سی و یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی خواجو با استادی راهنما مسافر مهدی ، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه « قضاوت و جهالت» روز پنجشنبه 14 تیرماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
![](/EditorFiles/Image/me3h.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر.
امیدوارم از آموزشهای کنگره بتوانیم استفاده لازم را ببریم.
در ابتدای جزوه جهانبینی آمده، برای بهتر زیستن باید از قوانین زندگی پیروی کنیم.
هدف اصلی کنگره 60 دیدن جهان پیرامون خودمان است، اینکه بتوانیم از امکانات بهره لازم را ببریم یا به قولی بزرگترین معجزه حیات خود حیات میباشد.
بالاترین قانون برای انسان، درک لحظه حال میباشد. برای اینکه از حال خوش برخوردار باشیم نیاز به سطح بالایی از انرژی داریم. قرار نیست کار خاصی انجام دهیم، هماینکه بتوانیم کارهای روزمره را انجام دهیم، یعنی توانستیم به درستی از انرژیمان استفاده و زیباتر زندگی کنیم. دستور جلسه امروز بر همین اساس است که ما از هدر رفت انرژی بیشتر، جلوگیری نماییم.
در جهانبینی آموختیم، انرژی درون مساوی است با پول در دنیای بیرون. درنتیجه هر عملی انجام دهیم در واقع به انرژی درونمان اضافه میشود. در کلامالله، سوره همزه آمده: وای بر عیبجوی طعنه زن؛ کسی که به خیال خود با قضاوت دیگران و غیبت کردن میتواند انرژی کسب نماید که در جایی به کارش بیاید و به حلال و حرام بودن انرژی توجهی ندارد، درواقع این انرژی قابل رویت نیست.
سفری که ما درحال انجام دادن آن هستیم، حرکتی است از تاریکی به سمت روشنایی.
ما باید تاریکیها را بشناسیم تا درک بهتری از روشناییها داشته باشیم و برای دیدن تاریکی درون نیاز به نور داریم، در غیر این صورت ناخالصیها و حلال و حرام قابل مشاهده نیست. یکی از تبعات قضاوت کردن این است که نور جایش را به تاریکی میدهد.
در کنگره آمده، دوربین را از طرف دیگران به سمت خودمان برگردانیم در واقع قضاوت کردن، انتخابهای غلط به همراه دارد. در قرآن شریف سوره بلد آمده؛ انسان را بر سر دو راهی هدایت میکند و قبلتر از آن مطالبی را بیان کرده، تحت این عنوان که ما به انسان دو چشم، گوش و زبان دادیم. یعنی به ما تواناییهایی داده، حال به جای اینکه از آن به درستی استفاده کنیم، به خدمت دیگران میگیریم؛ یعنی سرک کشیدن در امور دیگران، با انجام این کار از انتخابهای درست غافل میشویم.
اینکه باید قاضی، خودمان باشیم به کنار! حال چرا نباید در مورد دیگران قضاوت کنیم؟ زیرا همه مطالب را نمیدانیم یعنی فقط یک تصویر از یک قضیه را میبینیم و میخواهیم با ساختار ذهنی شروع به کامل کردن بنماییم در صورتی که تمام قضیه را نمیدانیم و نمیتوانیم جای آن شخص باشیم زیرا با توجه به بار نفس و به توان عقل و با توجه به شرایط فیزیکی یا ضمیری که دارد، یک سری انتخابهایی انجام میدهد البته ما برای هر عملی که انجام میدهیم معیاری در نظر میگیریم.
آقای مهندس بارها گفتهاند: شخصی میگوید خوش به حال خودم که در دوران انقلاب دزدی نکردهام. میپرسند چه کاره بودهای؟ میگوید: تلفنچی بودم. آقای مهندس در جواب میگوید که هرکسی بستگی به شرایط خودش کاری را انجام میدهد پس نمیتوان کسی را قضاوت کرد.
انسان نیمی از عالم بالا و نیمی از عالم پایین آفریده شده یعنی؛ تاریکی در وجودش میباشد و هیچ خطایی از کسی بعید نیست. پس دانا کسی است که از عمل دیگران تعجب نکند. درکل خداوند ستارالعیوب، به معنای پوشاننده عیب است. فرق بین کوچکتر و بزرگتر در این است که کوچکترها یک عیب را بزرگ میکنند و جار میزنند ولی بزرگتر ها صد عیب را نمیبینند.
![](/EditorFiles/Image/wretgwrgf.jpg)
دستور جلسه دوم: تولد یکمین سال رهایی مسافر بهنام.
کاش اجازه داشتیم گذشته و حال شخص را به تصویر بکشیم. در خصوص بهنام خیلی تفاوتها ایجاد شده، موقع ورودش به کنگره از لحاظ ظاهری به هم ریخته بود.
درمشارکت اعلام کرد که من تغییری نکردم، موقعی مواد مصرف میکردم ولی الان دیگر مصرف نمیکنم، شاید بهنام خودش متوجه تغییرات نباشد ولی درکنگره دستیابی به خیلی از خواستهها امکانپذیر است که کوچکترین آنها درمان بیماری اعتیاد میباشد. یکی از خصلتهای خوب بهنام این بود که زیاد به خودش سخت نمیگرفت، برای همین وقتی اشتباهی انجام میداد، سریع برمیگشت و در پی حل آن اشتباه بود.
اعلام سفر مسافر بهنام:
آنتیایکس هروئین و شیشه. درمان به روش D.S.T با داروی OT. مدت سفر 12 ماه و 10 روز. نام راهنما آقای مهدی بنائیان. مدت رهایی 1 سال 5 ماه و 15 روز. ورزش در کنگره والیبال.
آرزوی مسافر بهنام:
آرزو دارم شال پهلوانی را دریافت کنم.
آرزوی همسفر محبوبه:
آرزوی عمر طولانی برای آقای مهندس دارم.
آرزوی همسفر سارا:
آرزو دارم تمام مسافرین سفر اول به رهایی و حال خوش برسند.
سخنان مسافر بهنام:
خیلی ممنونم از تکتک عزیزان که در جشن من شرکت کردید، سال 91 که به دانشگاه رفتم استارت اعتیاد من خورده شد و تا سال 99 از بیماری اعتیاد رنج میبردم برای همین تصمیم به ترک گرفتم، با یک ان. جی. اویی آشنا شدم که به دلم ننشست بعد از آن با یکی از دوستانم که با کنگره آشنا شده بود به کنگره آمدم. بعد از سه جلسه تازهواردین به یکی از لژیونها رفتم ولی به دلیل اینکه توجهی به سفر نداشتم، وظایف یک رهجو را به درستی انجام نمیدادم سفرم را خراب کردم و از کنگره دور شدم، باز سفر کردم و دوباره به دلیل بیتوجهی به حرمتها به تاریکیها برگشتم و در ادامه برای بار سوم با درس گرفتن از تجربههای قبلی و آموزشها توانستم به رهایی و حال خوش برسم. در پایان از تمامی راهنمایان بزرگوارم کمال تشکر را دارم.
![](/EditorFiles/Image/vbmvbnm.jpg)
سخنان راهنما همسفر بنفشه:
من هم به نوبه خودم این رهایی ارزشمند را به راهنما آقا مهدی، آقا بهنام و همسفران محترمشان تبریک عرض میکنم. این تولد اولین تجربه من است که به واسطه رهایی یک نفر در این جایگاه قرار میگیرم.
امیدوارم این تولدها مستمر و مستدام باشد.
سخنان همسفر محبوبه:
شاکر خداوند هستم که اذن ورود مسافرم را به کنگره صادر کرد. تا ما هم بتوانیم بهواسطه آن در کنگره حضور پیدا کنیم و از آموزشها بهره ببریم. از جناب آقای مهندس، راهنمایان گرانقدر و تمام کسانی که خدمت میکنند تا کنگره به مسیرش ادامه دهد تشکر میکنم.
یکی از دلایل به موفقیت رسیدن بهنام وجود همسفر در کنار او بود. امیدوارم بتوانم خدمتگزار کنگره باشم.
سخنان همسفر سارا:
خداوند بزرگ را شکر میکنم بابت حضورم در کنگره که بعد از ورودم سختیها آسان شد.
از راهنمای عزیزم تشکر میکنم که اگر حال خوشی دارم به واسطه آموزشهای ایشان میباشد.
بهترین معجزهای که در کنگره برای من اتفاق افتاد؛ اعتماد به نفسی است که الان باعث شده بتوانم در این جمع صحبت کنم.
از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم، آخرننمایی وطنم
ماندهام سخت عجب، کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بودهاست مراد وی از این ساختنم
و اینکه کنگره معنای زندگی واقعی را به من چشاند.
![](/EditorFiles/Image/wgbwgrfbwfgb.jpg)
تایپ: مسافر وحید لژیون دهم
عکس: مسافر حامد لژیون یازدهم
تنظیم و ارسال: مسافر حسین لژیون پنجم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
386