یکمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافرعلی و استادی راهنما مسافر محمد و دبیری مسافرعلیرضا با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" پنج شنبه 14 تیر ماه 1403 ساعت 16:۰۰ آغاز به کار نمود.
مسافر محمد در مورد دستور جلسه چنین گفت :
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم و سلامتی خود را مجدداً به دست آوردم، سپاسگزارم از جناب مهندس که چنین بستری فراهم نمودند تا من بیایم و آموزش بگیرم، به ایجنت، مرزبانان و کلیه خدمتگزاران خدا قوت میگویم.
دو تا دستور جلسه امروز مد نظر هست، یکی دستور جلسه هفتگی "قضاوت و جهالت" و دومی، "یکمین سال رهایی ایمان" که به خودش، همسفرانش و هم لژیونیهایش تبریک میگویم.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-04_20-17-17.jpg)
ذاتاً هر شخصی که متولد می شود، یک قاضی به دنیا میآید و دائماً در حال قضاوت میباشد، ما با دانایی که کسب میکنیم میدانیم که هر کس قاضی اعمال و رفتار خودش میباشد، تنها خودش و خدای خودش میداند که چه اعمال و رفتاری انجام داده است.
انسانها به دو دسته تقسیم میشوند یک دسته انسانهایی که وقتی به مهمانی یا مسافرت میروند فقط برای لذت بردن خوشگذرانی میروند یا اگر به کنگره میآیند برای آموزش گرفتن میآیند،اگر به ورزش میروند دنبال سلامتی جسم خود هستند، ولی یک سری انسانهای دیگر که به خاطر جهالتی که دارند فقط به دنبال قضاوت کردن دیگران میباشند، این چنین افراد هیچگاه از زندگی خود لذت نمیبرند و نمیگذارند دیگران نیز زندگی کنند و از زندگی خود لذت ببرند و حتی زندگی خود و دیگران را دچار آشفتگی میکنند.
دیده بان محترم جناب ترابخانی چنین فرمودند که در تاریکیها همه ی ما مثل هم هستیم پس بیاییم همدیگر را قضاوت نکنیم، ما هیچگاه نمیتوانیم کسی را قضاوت نماییم زیرا در جایگاه آن شخص نیستیم، قضاوت کردن فقط کار خداوند میباشد.
در کلام الله آمده است که هیچ نفسی بار نفس دیگری را به دوش نمیکشد پس با این دستور جلسه من باید بدانم که قضاوت فقط کار خداوند است و بگذارم دیگران زندگی کنند و خود نیز به زندگی خود مشغول باشم.
در مورد دستور جلسه دوم که تولد ایمان عزیز است، ابتدا به خودش و همسفرانش تبریک میگویم و امیدوارم تولدهای ۵ و ۱۰ سالگی را برایش جشن بگیریم و تمامی جایگاهها و شالهای کنگره ۶۰ را تجربه نماید و سالیان سال خدمتگزار کنگره باشد. مسافر ایمان در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ وارد پروسه درمان شد بسیار تا بسیار فرمانبردار بود و مصرف او شیره و تریاک بود ولی بعد از مدتی نقض قوانین کرد و متوجه شدم ک شیشه و هرویین هم مصرف می کند و این سفرش را طولانی کرد ولی همسفری قوی و محکم ایشان را همراهی میکردند و مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتند جناب مهندس میفرمایند: در سفر اول هر چقدر نیروهای بازدارنده روی شما کار کنند مطمئن باشید در سفر دوم در بخش نیروهای الهی این به درد شما میخورد و نشان دهنده این است که مشکلات در سفر اول و حل آنها در سفر دوم برای شما کارایی زیادتری دارد و ایشان بعد از سه سال در تاریخ ۶ فروردین ۱۴۰۲ به رهایی رسیدند.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-05_10-39-30(1).jpg)
اعلام سفر مسافر ایمان:
۱۲ ماه و ۷ روز سفر کردم در لژیون یکم به راهنمایی آقا محمد عینی با متد DST و داروی OT رهایی ۱۴ ماه و 7 روز و در ادامه وارد لژیون وایت آقا محمد شدم 10 ماه و ۷ روز سفر کردم، رهایی ۱۲ ماه و ۷ روز، ورزش در کنگره دارت و شنا.
خواسته مسافر ایمان:
خواسته ی من این است که هر کسی که وارد کنگره میشود مثل من هر گرهای که در زندگی دارد با صبر و تحمل و شکیبایی که به خرج میدهد به رهایی برسد و یکی از خدمتگزاران محکم و استوار کنگره ۶۰ باشد.
خواسته همسفر اعظم:
خواسته من امروز این است که با مسافرم این پیام رهایی را به افرادی که امروز خواستار رهایی هستند به آنها برسانیم و آن تازه واردی که با شک و تهدید وارد کنگره شده است را چه در قسمت مسافران و همسفران هست پیام اصلی کنگره را به نحو احسن به آنها برسانیم وراه و مسیر درست را پیدا کنند و به آن حال خوش برسند و ما نیز در این حال خوش آنها شریک باشیم.
خواسته همسفر طیبه:
من هم امیدوارم کسانی که پا به کنگره میگذارند انشاالله به این جایگاهی که ما هستیم به خوبی و سلامتی برسند.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-05_10-39-37.jpg)
مشارکت مسافر ایمان:
در ابتدا تشکر میکنم از جناب مهندس که این بستر را فراهم نمودند، تشکر میکنم از ایجنت، راهنماها و راهنمای عزیزم آقا محمد که زحمت زیادی کشیدند برای من و تشکر میکنم از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ .
در دوران قبل از مصرف یکبار سکته کردم، به همین دلیل خیلی زیاد قرص مصرف میکردم و فردی به من گفت که به جای خوردن قرص مقداری شیره مصرف کن و با مصرف شیره کم کم اعتیاد پیدا کردم، در ابتدا مصرف من کم بود ولی به مرور زمان مصرف من زیاد شد به جایی رسید که من وزانه ۱۰ گرم شیره مصرف میکردم بعد از آن کم کم من به قرص روی آوردم و هر شب تعداد ۱۰۰ عدد قرص آلپرازولام مصرف میکردم و تا چند روز حالت بیخبری و خواب بودم و این همسفر من بود که به من کمک میکرد و روزانه مقداری غذا و آب قند میداد که قند من پایین نیاید و در حالت بیهوشی و کما نروم، خدا را شاکر و سپاسگزارم که با راهنمایی یک نفر که راه کنگره را به من نشان داد من نیز در سال ۱۳۹۹ وارد کنگره شدم ولی با غفلت خودم بعد از شش هفت ماه که سفر کردم با خودم فکر کردم من که میتوانم با کنگره درمان شوم پس به شیشه و هروئین هم روی آوردم و نقض فرمان کردم و به این ترتیب مشکلات زیادی برای من پیش آمد ولی با فرمانبرداری و کمک راهنمای عزیزم توانستم تمام مشکلات و سختیهایی که داشتم به رهایی برسم و این رهایی و سلامتی را مدیون راهنمای عزیزم آقا محمد و جناب مهندس و تمامی خدمتگزاران هستم.
مشارکت راهنما همسفر راضیه:
خداوند را بسیار تا بسیار شاکر و سپاسگزارم که امروز اجازه داد در این جایگاه به واسطه این تولد قرار بگیرم، من در مورد این دستور جلسه اول یکی از مشکلاتی که من در درون خودم داشتم دیگران را قضاوت میکردم و این را باید بدانیم انسان وقتی که قضاوت میکند به عقب برمیگردد و در انسان به هم ریختگی به وجود میآید خدا را شکر که در کنگره هستیم و آموزشهای ناب را از جناب مهندس میگیریم و میتوانیم گرهها و مشکلاتمان را حل کنیم و از تاریکیها خارج شویم، من با خودم میگفتم چرا گرههای زندگی من باز نمیشود ولی بعد با ورود به کنگره فهمیدم که با قضاوت کردن دردی از من درمان نمیگردد بعد از آن با اینکه دیگر قضاوت نکردم توانستم گرههای زندگی خودم و گرههای مالیام را باز کنم و این تولد را به مسافرمان و راهنمایشان تبریک میگویم.
مشارکت راهنما همسفر مهین:
خدا را شکر که امروز شاهد رهایی مسافر ایمان هستیم، خدا را شکر که ما در کنگره هستیم و نتیجه ی تلاش و کوشش همه دوستان را میبینیم، خدا را شکر که راه کنگره باز است و همه عزیزان به درمان میرسند رهایی در کنگره با صبر، تلاش، هماهنگ بودن، راهنماییها و آموزش های کنگره است چون مسیرها در کنگره نشانه گذاری شده، همه خدمتگزاران در کنگره نشانه ی گذشت و صبوری هستند و این همسفر خانم اعظم بودند که با تلاش و کوشش و صبر توانستند مسافرشان را با راهنماییها، تلاش و کوشش به رهایی برسانند. امیدوارم همه دوستان و عزیزان با صبر، تلاش و امید به خدا به رهایی برسند، این تولد را من خدمت جناب مهندس، خانواده محترمشان و همه خدمتگزاران شعبه هاتف تبریک عرض مینمایم.
مشارکت همسفر اعظم:
خداوند را شکر که نوبت ما هم رسید که این جایگاه را لمس کنیم، همیشه برای رسیدن به اهداف و نتیجه کار باید صبر و تلاش کرد، من جز اولین همسفران شعبه هاتف هستم خیلی از همسفران آمدند و رفتند ولی من ماندم و با سعی تلاش در این جایگاه که قرار گرفتم واقعاً حال خیلی خوبی دارم در این چند دقیقهای که در این جایگاه هستم تمام خاطرات و سختیها از جلوی چشم من گذشت در طول سفر آقا ایمان خیلی مشکلات زیادی برای ما پیش آمد و من همیشه میگفتم خداوندا چرا من؟ چرا این همه مشکلات برای من؟ چرا این سختیها فقط برای من باید باشد؟ در آخرهای سفر من متوجه شدم چرا این مشکلات برای من پیش آمده است من وقتی وادی چهاردهم را مطالعه کردم متوجه شدم که من انتخاب شدهام و این را فهمیدم که همسفران زیادی مثل من هستند که چنین مشکلات زیادی را با مسافران خود دارند فقط میتوانم این را بگویم که همه آنها انتخاب شدهاند به آنها میگویم که محکم قدم بردارند، چند روز پیش دیده بان محترم آقای منصوری که به شعبه تشریف آورده بودند مرا دیدند و گفتند روز اول را یادتان هست که به شما چه گفتم؟ نوبت باران محفوظ است، دیدید که با سعی و تلاش به مقصد رسیدید.
در سفر اول من و مسافرم مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتیم، از تصادف بگیر تا عمل جراحی و از دست رفتن مال، ولی تنها چیزی که مسافر من را محکم و استوار نگهداشت ایمانشان به کنگره ۶۰ و متد DST بود و آن قدر به جناب مهندس و متد DST باور داشتند که اگر من هم نمیخواستم به کنگره بیایم آقا ایمان نمیگذاشتند، مسافر من با خواسته قوی و توکل به خداوند و راهنماییهای جناب مهندس و متد ایشان توانست مشکلات را حل و به رهایی برسد و در پایلن تشکر میکنم از آقا محمد عینی که در کنگره با زحمات زیاد مسافر مرا به رهایی رساندند.
مشارکت همسفر طیبه:
من هم خداوند را سپاسگزار و شاکر هستم که در کنگره هستم، تشکر میکنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم نمودند تا به آرامش برسیم، از راهنمای پسرم آقای عینی بزرگوار تشکر میکنم از همسفر پسرم راهنمای همسفر پسرم خانم راضیه تشکر میکنم و تشکر میکنم از راهنمای خودم خانم مهین که همه این عزیزان با صبر و تلاش توانستند مسافرم را به رهایی برسانند و تشکر میکنم از ایجنت و مرزبانان و همه خدمتگزاران شعبه هاتف.
مشارکت همسفر مبینا:
خوشحال هستم که عموی من هم رها شدند و تشکر میکنم از جناب مهندس خیلی ممنون.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-05_10-39-54(1).jpg)
![](/EditorFiles/Image/animation(210).gif)
رهایی مسافر محمد، راهنما مسافر محمد لژیون یکم
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-05_12-08-33.jpg)
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-04_20-17-41(1).jpg)
تایپ، ویرایش و ارسال مسافر سجاد لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
425